جهان بیش از مهبانک چی بود؟!
درود بر همه،
اگر جهان از یک انفجار (مهبانگ) آغاز شده، «چه چیز» پیش از آن بوده است؟
آیا قبل از آن واقعا نیستی مطلق بوده؟! یا نه بلکه یک یا چند جهانی دیگر بوده( حال با هر کیفیت و وسعت وجود داشته) و ...
خب اگه ماقبل ... ، جهانی بود، چگونه قابل تصوره؟!
و مهمتر آیا آن جهان بر اثر یک رویداد ، منفجر شده و چنین جهان کنونی آفرینش شده، یا اینکه از بعدی دیگر این انفجار به بعد کنونی ما منتقل یافته؟! و هزار پرسش این چنینی...
٧ پاسخ
أنچه مسلم است، چهانی دیگر بوده، آن هم به وسعتی بسیار زیاد که توانسته نسبب تولید جهانی بسیط در دوره پسا مهبانگ به وجود اورد.
سلام و عرض ادب مجدد/ ادامه سخن/ با اینکه نظراتمون مخالفه ولی بازم دوستتون دارم، 🙏💝 در این تارنما، کسی به پاسخ قطعی نمیرسه، و قرار هم نیست برسه، بلکه توسط آگاهی از منابع و نظریات دوستان، فقط راهنمایی میشوند، برای تحقیق و تلاش، و یا حداقل کسب معلومات عمومی و مروری هست بر دانسته های خودمون. دوست عزیزی قرآن میخونه و فرضا میرسه به این آیه که: هَلْ أَتَىٰ عَلَی الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا: ﺁﻳﺎ ﺑﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺯﻣﺎنی ﺍﺯ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﮔﺬﺷﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰی قابل ذکر نبود؟ خب سوال پیش میاد که قبل از بیگ بنگ چی بود؟ قبل از این آفرینش و کهکشان چی بوده؟ هاوکینگ و یارانش میگن کسی در مورد قبل بیگ بنگ سوالی نپرسه، و عقاید مسمومی رو مطرح میکنند که درست نیست مطرح کنم، اما ما مذهب و فرهنگی داریم که قرآن میگه: مهاجرت کن، سفر کن، ببین، عبرت بگیر، تفکر کن، سوال کن، دلیل بیار، دلیل بخواه، با منطق بگو، با منطق هم قبول کن... در مکتب شیعه به پشتوانه قرآن و عترت، برای تمام سوالات جواب داره، شما رجوع کنید به منابع دینی در مورد (حادث و قدیم) اینکه ماده ازلی نیست، مخلوق هستش، حتی زمان، و حتی عقل و اراده، و آفرینش از نقطه صفر تا صد کامل تبیین شده. به غیر از خداوند همه مخلوق هستند، ضمناً هاوکینگ و دوستانش سارقین و دزدان خوبی هستند، مقالات و نظریات متفکرین ایران رو سرقت میکنند و به اسم خودشون ثبت میکنند، بعد شما میفرمایید: بروید کتاب این دزدان دین ستیز رو بخونید، اینم متن شماست (جهان حدود ۱۳.۸ میلیارد سال پیش..) مرغ همسایه غاز است مگر نه؟ در پاسخ باید بهتون بگم، نخیر علامه معاصر مرتضی رضوی در مقاله علمی خود (زمانی که غربیها میگفتند تاریخ بیگ بنگ معلوم نیست، شاید حدود ۱۰ الی ۲۰ میلیارد سال قبل بوده، رجما بالغیب) ایشون از قرآن استخراج کردند و در مقاله علمی خود بصورت ریز و دقیق فرمودند (غربیها عدد فوق رو گرد کردند ۱۳.۸ یعنی سرراست کردند، چون ایشون عدد رو دقیق و ریز محاسبه کردند) و به مجامع علمی جهان فرستاده بودند، ولی این سارقین وقیحانه دست به سرقت علمی زدند، و هنوز شکایت ایشون طی چند سال گذشته ادامه داشته و این رسوایی هاوکینگ و دوستانش رو به خودتون واگذار میکنم که سرچ کنید و ببینید، ضمنا ایشون محاسبه کرده که از اولین بیگ بنگ ۱۰۹ میلیارد میگذره، و ۱۲۳ میلیارد سال از عمر هستی گذشته و... حالا یک سوال: اگر محاسبات ایشون غلط و غیر علمی هست، پس چرا سارقین محاسبات و کشفیات دقیق ایشون رو در کتاباشون بنام خودشون ثبت میکنند؟ حالا شما پیدا کنید پرتغال فروش را.
سربلند و مانا باشید🙏💝
در اینکه علم و عرفان شرقی را دزدیده اند ، شکی نیست . یک برنامه در بی بی سی دیدم با این عنوان
" انچه را که انگلیس دزدیده " . یک کشور اندازه یک استان ایران ، بالاترین ذخایر طلا را دارد . مگر انگلیس طلا دارد ؟ مگر غربی ها و ب خصوص انگلیس ، بومی های آمریکا و استرالیا را نکشتند و سرزمینی به ان پهناوری و غنی را تصاحب نکردند؟ خب ، این مدعیان دروغگوی علم و فرهنگ در غرب ، بچه های همان آدم کش های دزد هستند . و در ضمن باعث نابودی فرهنگ ها ، قومیتها و زبان ها شدند . چرا باید همه زبان انگلیسی بلد باشند ؟
سلام آریس جان🙏
کاش فقط زبان انگلیسی . . زمان به وقت گرینویچ، لباس رسمی کت و شلوار همراه کراوات و پاپیون که نماد صلیبشون هست، فرهنگ خودشون رو به زور غالب میکنند، البته خودمون بیشتر مقصریم که کوتاهی میکنیم، ولی انصافاً اونا سارق حرفه ای هستن
اسمش هم میزارن دموکراسی . بچه ها رو هم به زور میبرن مدرسه . میگن هر چی اثبات علمی شده ، رو بپذیر ، بقیه دروغ میگن . میتونی خدا رو ثابت کن .
بعد میگن دانشمندها تو لابراتور فهمیدن مولتی ویتامین خوبه . فلان مصنوعی خوبه . فلان جراحی خوبه . اون بچه علم زده هم که تو لابراتور نبوده ببینه ، فقط میگه علمی ثابت شد ، پس درسته .
میره میخره ، میره آموزش میده . میره ازش مقاله و کلاس درست می کنه . بعد باورشون میشه . بعد به دین میگن خرافه . بعدش جنگ میکنن . میگن ما پیشرفته هستیم اونها امل و عقب مونده .
جالب اینه که همه چیز رو از خودمون می دزدند و به خودمون میفروشند، آخرش به ما میگن جهان سومی.
قسمت تلخش، آدمای غرب گرا و غرب گدا آزار دهنده است.
سلام
چون متن طولانی شد پاسخ رو پست میکنم.
کان الله و لم بکن معه شیءً ، و الان کما کان ،
بله درود بر شما
خدا بود و هیچ چیز دیگه نبود.
زمان و جهان ازلی نیست، مخلوق خداست.
آفرین👏
مخلص استاد ، درس پس میدم
دوستان گرامی، قصد جسارت به عزیزی ندارم ولی به نظرم این مدیا برای طرح چنین سوالات عمیقی که پاسخ به آنها بحث و توضیح طولانی که در برخی موارد پاسخ قطعی نداشته و نیاز به اطلاعات، تخصص، بار علمی، فلسفی و ادبیاتی عمیق، گسترده و پیچیدهای دارد و از توان و تخصص خیلی از افراد خارج بوده و افراد مناسب خود را میطلبد، مناسب نیست. حتی در برخی موارد با محدودیت کاراکتر نیر مواجه هستیم. با پاسخهای ناقص، نسنجیده، غیر معتبر، امکان گسترش و تغذیه افراد با اطلاعات احیاناً غیر علمی، شبهه علمی و ناکافی و اشتباه بالا میرود و این مهم از اعتبار و مرجعیت آبادیس کاسته و باعث نشر دانش غیر معتبر در جامعه فارسی زبان خواهد شد. تایید یا رد هر پاسخی به چنین پرسشهایی نیز چنین پیش نیازهایی را باز میطلبد.
قصد تحقیر، تخطئه یا زیر سوال بردن شخص یا اطلاعاتش را ندارم و هر چند با اعلام اینکه پاسخ به این پرسش تخصص خودش را میطلبد و من متخصص آن نیستم ولی در توان خودم پاسخ ساده و گذری داده و پیشنهاد میکنم از مطالعه منابع معتبر برای سیراب نمودن کنجکاوی خود کوتاهی نکنید.
در مورد مفاهیم قبل از جهان، فیزیک کوانتوم، فلسفه هستی، ازلی بودن ماده و خلقت، ۱۰ کتاب معتبر و ساده به فارسی ترجمهشده زیر: «جهان در پوست گردو» و «تاریخچه مختصر زمان» از استیون هاوکینگ (ترجمه محمدصادق باطنی، انتشارات مازیار)، «جهانهای موازی» و «فیزیک ناممکنها» از میچیو کاکو (ترجمه محمدعلی جعفری)، «از نیستی تا هستی» و «جهان خود را بیافریند» از لارنس کراوس (ترجمه محمدعلی جعفری)، «چرا جهان وجود دارد؟» از جیم هولت (ترجمه علیرضا شفیعینسب، نشر نی)، «ماده و حافظه» از برگسون، «جهان به عنوان اراده و تصور» از شوپنهاور (ترجمه رضا ولییاری، نشر مرکز) و «چرا چیزی هست نه هیچ؟» از کواکوفسکی؛ همچنین منابع رایگان مانند کانال تلگرام «کوانتوم به زبان ساده»، وبسایت «elmeelyoum.com»، پادکست «رادیو گیک» و کانال یوتیوب «کیهاننما» برای ویدیوهای فارسی توصیه میشوند. در ضمن مطالعه ترتیبی از هاوکینگ شروع و به کراوس و هولت ادامه یابد.
برای پاسخ به پرسش فوق که یکی از چالشیترین معماهای بشر است، اول موضع نگاه خود را مشخص نمایید. شخصی با دیدگاه علمی هستید، فلسفی یا ایدئولوژیک. و دنبال پاسخ دیدگاه خود باشید و بدانید که مطالعه و آگاهی از دیدگاههای دیگر، زاویه دید و آگاهی شما را وسیعتر خواهد کرد اگر تعصبی بر سوگیری خود نداشته باشید و متوجه باشید که سوگیری در همه انسانها کم و بیش وجود دارد، در بیشتر مواقع پاسخها با دیدگاههای متفاوت را مقابل هم خواهید یافت و ممکن است آنها همدیگر را نفی و کمتر تایید نمایند.
توضیح ساده برای سؤال "چه چیز قبل از مهبانگ بوده"، علم فیزیک پاسخهای روشنی دارد که بر پایه شواهد تجربی مثل تابش زمینه کیهانی و گسترش جهان بنا شده. هیچ سوگیری مذهبی یا متافیزیکی در این پاسخ نیست مگر واقعیتهای علمی فعلی. اگر "نیستی مطلق" یا "جهانهای دیگر" را تصور میکنید، علم میگوید اینها ممکن است، اما نه به شکلی که فکر میکنید. علم برای مهبانگ پاسخ دارد و پرسش "قبل" از آن را بیمعنی میداند.
در مدل استاندارد کیهانشناسی که بر پایه نظریه نسبیت عام اینشتین و مشاهدات تلسکوپهایی مثل هابل ساخته شده، جهان حدود ۱۳.۸ میلیارد سال پیش از یک نقطه بسیار داغ و چگال به نام تکینگی شروع شده. این نقطه نه اینکه یک انفجار در فضای خالی باشد، بلکه گسترش خود فضا و زمان است. یعنی زمان و فضا از همان لحظه مهبانگ و باهم "به وجود آمدند".
مثال ساده: تصور کنید جهان مثل یک فیلم سینمایی مثلاً ۱۳.۸ ساعتی یا ۸۲۶ دقیقهای است. فیلم از فریم اول شروع میشود. قبل از فریم اول، هیچ "قبلی" برای آن ۸۲۶ دقیقه وجود ندارد، چون زمان فیلم از آنجا آغاز شده. اگر بپرسید "قبل از شروع فیلم چه بود؟"، جواب این است: مفهوم "قبل" بیربط است و در فیلم قبل و حال و آینده یکجا با هم وجود دارند، چون زمان فیلم بخشی از فیلم است. مهبانگ هم همینطور: زمان بخشی از جهان ماست، پس "قبل از مهبانگ" برای جهان ما مثل پرسیدن "شمال قطب شمال کجاست؟" است، بیمعنی.
پس، در این مدل، نیستی مطلق قبل از آن نبوده، چون "قبل" وجود ندارد. نیستی مطلق برای جهان ما یک مفهوم فلسفی است با تعاریف و بحثهای خود که اگر از نظر فلسفی اصل بر پرسش و وجود آن بگیریم قوانین، مقررات، زمان و فضای آن در صورت وجود صددرصد با آنچه در جهان ما هست تفاوت خواهد داشت و همانند قبل و بعد و حال موجود در آن فیلم ارتباطی با جهان ما نخواهند داشت، اما فیزیک میگوید جهان ما بدون نیاز به "قبل" شروع شده. اگر کسی ادعا کند "خدا قبلش بود" یا "هیچ نبود"، اینها فرضیههای بدون شواهد مادی و معیارهای علمی از نظر علم هستند؛ علم فقط به آنچه قابل آزمایش است میپردازد. و من هم چون اطلاعات ایدئولوژیک معتبری ندارم و متخصص آن نیستم، در آن وادی وارد نمیشوم.
و اینکه آیا جهانهای دیگری قبل از مهبانگ بوده؟ پاسخ اینست که علم مدرن به ویژه فیزیک کوانتومی و نظریههای گرانش کوانتومی مثل نظریه ریسمان یا گرانش حلقهای میگوید ممکن است "قبل" یا "خارج" از جهان ما چیزهایی وجود داشته باشد، اما نه به معنای یک جهان معمولی مثل جهان فعلی. اینها نظریههای پیشرفتهاند که هنوز اثبات نهایی نشدهاند، اما با ریاضیات و مشاهدات سازگارند. مثل اینکه بگوییم اعداد منفی از نظر ریاضی وجود دارند و قابل اثبات هستند ولی در دنیای ما وجود خارجی ندارد و در نبود اعداد مثبت و در عدم آنها و بواسطه آنها معنی پیدا کرده و قابل تصور هستند و ما تجربه فیزیکی از آنها نداریم ولی برای ما مفهوم هستند. نیستی مطلق لازم نیست؛ در عوض، جهان ما میتواند بخشی از یک ساختار بزرگتر باشد.
نظریه دیگر بر پایه شواهد علمی و ریاضی، ایده جهانهای چندگانه هست. طبق نظریه تورم کیهانی که توسط آلن گوت پیشنهاد شد و با مشاهدات تابش زمینه کیهانی تأیید شده، جهان ما مثل یک حباب در یک اقیانوس بیپایان از حبابهاست. هر حباب یک جهان جداگانه است که از تورم کوانتومی به وجود آمده. "قبل از مهبانگ ما"، تورم ابدی وجود داشته که مدام جهانهای جدید میسازد.
تصور کن جهان مثل حبابهای صابون در یک وان آب است. هر حباب (جهان) از یک نقطه کوچک شروع میشود و بزرگ میشود، اما وان (تورم ابدی) همیشه بوده و حبابهای جدید میسازد. "قبل از حباب ما"، حبابهای دیگری بودهاند، اما نه در زمان ما، آنها در ابعاد یا فضاهای جداگانهاند. این مدل میگوید جهان ما از "انفجار" یک جهان قبلی نیامده، بلکه از نوسانات کوانتومی در یک میدان انرژی بزرگتر به وجود آمده.
ایده دیگر، ایده جهان چرخهای است. طبق این نظریه پیشنهاد شده توسط راجر پنروز یا پل اشتاینهارت، جهان ما از یک "جهان قبلی" آمده که کوچک شده، فشرده شده و دوباره منفجر شده. این چرخه بیپایان است، بدون شروع مطلق.
مثال ساده: جهان مثل یک توپ بسکتبال است که مدام باد میشود، خالی میشود و دوباره باد میشود. "قبل از مهبانگ فعلی"، یک جهان قبلی بوده که کوچک شده و انرژیاش مثل ماسههای ساعت شنی به جهان جدید منتقل شده. این "انفجار" نه از نیستی، بلکه از فشردگی جهان قبلی آمده. شواهد؟ الگوهای دایرهای در تابش زمینه کیهانی است که پنروز ادعا میکند ممکن است ردپای جهان قبلی باشد، اما هنوز بحثبرانگیز است.
ایده دیگر، انتقال از بعد دیگر است. در نظریه ریسمان، جهان ما ممکن است از برخورد دو "بران" (branes یا سطوح چندبعدی) در یک فضای ۱۱ بعدی به وجود آمده باشد. این مثل برخورد دو صفحه کاغذ است که جرقهای (مهبانگ) ایجاد میکند.
مثال ساده آن اینست : تصور کن دو ورق کاغذ (برانها) در یک کتاب چندصفحهای شناورند. وقتی برخورد میکنند، انرژی آزاد میشود و یک صفحه جدید (جهان ما) شکل میگیرد. "قبل"، این برانها در ابعاد بالاتر وجود داشتهاند، نه در زمان ما. این مدل میگوید جهان ما "منتقل" شده از انرژی ابعاد دیگر است، نه مستقیم از یک جهان قبلی.
برای هزار سؤال مشابه دیگر هم که چرا نمیدانیم و چطور تصور کنیم؟
علم فیزیک میگوید ما نمیدانیم، چون ابزارهای فعلی ما مثل برخورددهنده هادرونی نمیتوانند تکینگی مهبانگ را شبیهسازی کنند. ایده گرانش کوانتومی که بخواهد نسبیت و کوانتوم را ترکیب کند، هنوز کامل نیست، اما آزمایشهایی مثل تلسکوپ جیمز وب ممکن است شواهد جدیدی بدهد.
از نظر فلسفی ( باز یادآور میشوم من نظر شخصی نمیدهم)، این سؤال به ایده و نظر "چرا چیزی وجود دارد نه هیچ؟" هایدگر برمیگردد. ادعاهای "نیستی مطلق" یا "خالق الهی" بدون شواهد، فقط حدساند؛ علم میگوید جهان میتواند خودبهخودی از خلأ کوانتومی به وجود آید، مثل ذرات مجازی که در خلا ظاهر و ناپدید میشوند.
در نهایت، جهان ما احتمالاً بخشی از یک فرآیند بیپایان است، نه از نیستی مطلق. اگر جهان قبلی بوده، تصورپذیر است، مثل زنجیرهای از انفجارها یا حبابها. اما بدون "قبل" مطلق، چون از نظر علمی و فلسفی زمان خطی نیست. از نظر علمی خطی نیست و جزوی از فضا-زمان است و گرانش بر آن تاثیر گذاشته و آن را کشیده، خمیده یا فشرده میکند. و در کیهانشناسی جهان در حال گسترش است و به نظر خطی میآید که از مهبانگ شروع شده و از گذشته به آینده امتداد دارد ولی در مقیاسهای کوانتومی زمان شاخهای و چرخهای است. و بر طبق نتیجه علمی که قابل آزمایش و اثبات است، زمان نسبی، جهتدار و غیرخطی است در مقیاسهای بزرگ. و از نظر فلسفی هم زمان ساختار ذهنی انگاشته میشود نه واقعیتی مستقل. یا فیلسوفی مثل مکتاگارت، زمان توهم بیش نمیداند که دو زمان یعنی زمان الف (کذشته، حال، آینده) و زمان ب (قبل، همزمان، بعد) را در نظر گرفته و بررسی کرد و نتیجه گرفت زمان واقعی نیست. یا از نظر فلسفه هندی و بودایی، زمان چرخهای و تکراری است.
هر کدام از مفاهیم بالا که عنوان شد، نیاز به مطالعه منابع معتبر زیادی دارد که ارجاع دادم. پاینده باشید.
جناب سیریزی . جناب علی ، همون چیزی که بنده گفتم رو ، با یک یا دو فرض دیگر توسعه دادن .
اما زمانی شما میتونید از خرد و شعور بهره ببرید که دل یا پردازشگر رو از آنچه می دانید خالی کنید .
وگرنه در مقایسه و قضاوت و تفکر و تعقل گیر می افتید . باید پردازشگر دل از دانستگی ها خالی بشود ، تا خرد و فهم سالم جاری بشود .
پیام آوران ، مولاناها ، بوداها ، با خالی کردن ذهن از دانش، توانستند ، به حقیقت برسند و از طریق پنج حس نبوده ،
شاد و موفق باشید
سلام
سوال مربوط به نجوم نظری هست و. . . الخ
دوم این فرمایش ( زمان بخشی از جهان ماست، پس "قبل از مه بانگ" برای جهان ما مثل پرسیدن "شمال قطب شمال کجاست؟" است، بی معنی. پس، در این مدل، نیستی مطلق قبل از آن نبوده، چون "قبل" وجود ندارد )
زمان مخلوق هست، جناب الله یاری با قرآن استدلال درستی فرمودند🙏
سلام مجدد علی جان. . ولی گمانم بد نباشه که دوستان سوال خودشون رو بپرسند، و هر سوال کوتاهی رو با جواب کوتاهی میشه خلاصه کرد، از مزایای آبادیس این هست که دوستان با هر گرایشی و قومیتی، به قول معروف، به سلیقه و قبیله همدیگه احترام میگذارند، ضمن اینکه نظر خودشون رو ( درست یا غلط ) مطرح و همفکری میکنند، اینجا کسی قصد نداره آپولو به مریخ بفرسته، اون کتابهایی که معرفی کردید، جسارت نباشه، نصفش آمیخته به القائات یهوده که بگه خدا وجود نداره، چرا؟ چون نمیشه ازش تست فیزیکی گرفت، و الا آخر. .
جناب ایرانیان، سپاس
مدیا مجال پاسخ کامل نمی دهد. پرسش نظری بود و پاسخ «زمان بخشی از جهان ماست» کاملاً آکادمیک و مبتنی بر نسبیت عام. اشراف به آن دانش آمادمیک و فلسفی می طلبد. دانش ایدئولوژیک ندارم و در پاسخم نیازی به آن نداشتم . با ترفند «مسموم کردن چاه» دربارهٔ منابعی که معرفی کردم آشنایم.
هر کس می تواند هر نظری بدهد، اما در فضای تخصصی مثل آبادیس باید دست به عصا بود چون زیر ذره بین اهل فن هستیم.
سلام مجدد علی آقا جان، اول: من بهتون لایک میدم ولی منظورم تایید تاپیک نیست، فقط با دیسلایک مخالفم، چون این گزینه فقط برای توهین و فحاشی هست، به اقوام و جنسیت و ملیت و. . . نه نظریاتی که ( درست یا غلط ) محترمانه داده شده، تمام نظریات و سلیقه ها قابل احترام هستند، متاسفانه باز دوتا دیسلایک ( ناپسند ) اینجا میبینم، دوستان عزیزم، لطفاً مخالفت خود را با منطق بگید، امیدوارم سایر دوستان خوبم به این تمنای بنده عنایت کنند. چون این بخش گنجایش نداره باقی سخنم رو تاپیک میکنم.
سلام
طبق تفسیر و تاویل که از قرآن شده، با هر مهبانگ آسمانی جدید بوجود اومده که این مهبانگ ها در قرآن نامش قیامت هست، و در مهبانگ بعدی آسمان هشتم بوجود میاد. کتابهای جدیدی هست که طی دهه های اخیر نوشته شده و تکامل (جهان، زمین، انسان) رو در بعضی تارنماهای ایرانی، هم بصورت فیلم و هم بصورت کتاب در اختیار علاقهمندان گذاشته.🌹🙏🪶
جهان پیش از مهبانگ به شکل نقطهای بسیار کوچک و چگال به نام تکینگی بوده است که زمان و فضا به طور همزمان با مهبانگ به وجود آمدهاند.
دانشمندان به این نتیجه رسیدن که در قبل یک کائنات بوده که منقبض و فشرده شده و به حدی از فشردگی رسیده که منفجر شده و مهبانک پدیدار شده و این کائنات فعلی نتیجه آن هست . و منطقی بنظر می آید .
پس نیستی نبوده . اصلا نیستی نداریم .
اگر شما وارد اتاق تاریک و بدون نور شوید ، از شما می پرسم : اینجا چیزی هست ؟
شما می گوئید : نه اینجا هیچی نیست .
زمانی که لامپ روشن شود ، شما چیزها را می بینید ، از چیزها ، آگاهی/ دانستگی پیدا می کنید . حالا می گوئید : اینجا ، چیزهائی هست .
پس الله نور السماوات و الارض ، یعنی خدا نوری است که تاریکی را روشن می کند . یعنی اگر نور خدا نباشد ، چیزی نیست .
بعبارتی ، نوری است که بر انرژی تاریک نفوذ و رسوخ می کند و آنرا به حیات می آورد/ به جنبش وا می دارد . از حالت بالقوه به بالفعل می آورد .یعنی خدا نوری است که موجب می شود تا از چیزها ، دانستگی / آگاهی پدیدار شود .
پس خدا نورِ آگاه بخش است .این نور ، جان است .
خدا که از رگ گردن به آدمی نزدیکتر است و آگاه از دل اوست ، یعنی آن نوری است که در دل است . نورِ جان یا آگاه بودن که بر موضوعات درون دل می تابد و آنها را به حیات می آورد . به جنبش وا می دارد .
اما در مورد ابعاد دیگر .
چیزی یا جهانی جای دیگر نیست . بلکه زمانی که از سطح به عمق می رویم ، وارد دید و شناخت دیگری از انچه هست ، می شویم .
بطور مثال ، شما از طریق پنج حس با دنیا در ارتباط هستید . از طریق پنج حس ، از موضوعات دنیوی ، آگاهی / دانستگی دارید . اگر با میکروسکوپ به چیزها نگاه کنید ، اجزا ریزتر را می بینید . سلولها ، سپس اتمها ، سپس ، الکترون .... ، سپس کوارک ها ، سپس ریز کوارک ها و .....
هر کدام از این دیدنِ درون اجزا چیزها ،
یعنی شما وارد یک بعد دیگر از آن چیز شده اید .
مثلا مغز ، در حالت عادی ۱۰٪ روشن است .
اگر ۲۰٪ روشن شود ، شما وارد بعد و شناخت دیگری از همان چیزهائی می شوید که در قبل با ۱۰٪ مغز از آن هوشیار بودید .
یا اگر بجای پنج حس ، با چشم سوم یا امواج جلوی مغز ، از چیزها آگاه شوید ، حالا یک بعد دیگر از همان چیزهائی را که قبلا با پنج حس از آن دانستگی داشتید ، دریافت می کنید .
پس ما چیزی ، جهانی خارج از این کائنات نداریم . منتها در هستی ،چند صد میلیارد ، کائنات وجود دارد . ولی هیچوقت قادر نخواهید بود از این کائنات ، وارد کائنات دیگر شوید .بخاطر اینکه در مابین کائنات ، نورِ خدا وجود ندارد . اما نیستی نیست . فقط هیچ چیزی نیست . چون نور خدا نیست .
یعنی ما تا جائی در هستی می توانیم پیش برویم که در آنجا نور خدا باشد .
فرضیه انیشتن و کرم چاله ها هم ، یعنی بجای اینکه یک مسافت در فضا را مثلا ۱۰ سال نوری طی کنید ، یک میانبر می زنید و در ۱ سال نوری بطور مثال طی می کنید . اما جهان دیگری در کار نیست .
در واقع ابعاد فضا و زمان را خردتر ، ریزتر ، کوچکتر می کنیم . اما جهان دیگری در کار نیست . ابعاد این کائنات را طی می کنیم .
منبع راهنما_اریس
سلام عالی بود مخصوصا این قسمت ها:
چیزی یا جهانی جای دیگر نیست. بلکه زمانی که از سطح به عمق می رویم، وارد دید و شناخت دیگری از انچه هست، می شویم. . .
یا اگر به جای پنج حس، با چشم سوم یا امواج جلوی مغز، از چیزها آگاه شوید، حالا یک بعد دیگر از همان چیزهایی را که قبلا با پنج حس از آن دانستگی داشتید، دریافت می کنید.
درود و سپاس از توضیحات بسیار زیبا و جامعتان، امیدوارم نظرات دیگری نیز درج و به نوعی موید نظر شما باشد، . . درود
ممنون . امید دارم روشنی بخش بینش و دیدگاه شما بوده باشد . از آنجائی که نظرات و پیشنهادات و سوالات و پاسخهای بنده در آبادیس منحصر بفرد می باشد و هیچ منبعی برای تائید انها نیست ، انتظار تائید را ندارم . به ویژه ، کدواژگان اشعار و انطباق کامل با مراقبه و حقیقت اشعار بزرگان ایران زمین . و فهم عینی و تجربی و حقیقت نور جان و اگاه بودن و شناخت آگاهی خود . در هستی ، تنها یک چیز خارق العاده هست و آن خدا یا نورِ جان در دل یا آگاه بودن است .
سلام. منظور شما از اینکه هیچ جهانی دیگر وجود ندارد ، چیه؟! یعنی شما منکر وجود جهان واپسین که به دنیای باقی یا آخرت معروفه، هستید، !
دقت نکردی عزیز جان
اول اینکه تمام ابعاد این جهان در خود آدمی هست .
دوم اینکه دنیای باقی و آخرت و بهشت و جهنم ، همین الان در این جهان هست اما در بعدی از این جهان هست که با پنج حس ، قابل دریافت نیست .
اگر به مراقبه و مشاهده بنشینید از آن ابعاد این جهان که اکنون جاری هست ، آگاهی / دانستگی پیدا می کنید و حتی مراحل برتر. منتها اسمش میشه جهان دیگر . چرا ؟ چون خارج از دریافت پنج حس آدمی است . ولی در حقیقت ، بعدی دیگر از همین جهان هست . چرا؟ چون وابسته و پیوسته به این جهان هست .
حذف
راهنما_اِریس
-
آفرین همین جمله ( از سطح به عمق می رویم ) خودش رسا و گویاست👏
جناب ایرانیان، محبت شما برایم غنیمت است و قابل احترام.
طرف صحبتم شخص خاصی نبوده و درخواستم ارایه پاسخ های مستند و متغن از طرف اهل فن. کسی آزرده شده، خودش را خارج از اهل فن یافته. در مورد ادعاهای غیرعلمی پاسخ ندارم چون مستند نیستند. در خصوص مطالب ایدئولوژیک تخصص ندارم و به پاسخ علمی نیاز نمی بینم. پاسخ مباحث متفاوت، باید متناسب باشد. برای نظراتم لایک نمی خواهم و نقد علمی ندیدم جز حمله به شخص.