ایا معنی این عبارت را می دانید؟از انگلیسی به فارسی

یه جورایی یعنی: وقتی یه گونه تو محیط ظاهر میشه و نقش خالی یه گونه دیگه رو پر می‌کنه!

مثال روزمره:

• دایناسورها رفتن، پستاندارا اومدن و جای اون‌ها رو پر کردن 😎
• یا مثل یه مغازه جدید که تو محله باز میشه و جای خالی یه مغازه دیگه رو می‌گیره! 🛒

💡 خلاصه: پر کردن جای خالی تو تکامل و طبیعت!

یعنی پر کردن جایگاه  فرگشتی (خالی).

 به  فرآیندی گفته می‌شود که گونه‌ها از طریق فرگشت با شرایط جدید سازگار شده و جایگاه‌های خالی اکوسیستم را پر می‌کنند. 

مثال: 

در دوران باستان، تغییر شکل منقار پرندگان به شکل‌های متفاوت برای دستیابی به منابع خاصِ دیگر، جهت تحصیل انرژی بیشتر که در آن رقابت کمتر باشد. به تعبیر عامیانه مشتری یا طالب نداشته باشد.

در عصر حاضر ماهی گوپی در رودخانه‌های آلوده  و فاضلابها، ضمن فرگشتِ مقاومت به سموم، یا لارو کرم آردی کنیایی که با کمک باکتری‌های روده‌اش که پلاستیک (پلی‌استایرن) را تجزیه می‌کند، جایگاه‌های جدیدی را در محیط‌های آلوده که زندگی یا تغذیه در آن برای سایر موجودات خطرناک یا غیر ممکن هست را پر کرده‌اند.