قرآن کریم ترجمه
٢ پاسخ
تجربه شخصی در علم و فلسفه اعتباری ندارد و تعمیم شتابزده است، مگر اینکه علنی شود، با استقرای علمی و منطقی مکرر محک خورده و علمای علمی و فلسفی روی آن صحٓه بگذارند تا به فرضیه یا نظریه تایید شده تبدیل شود. ولی به نظر من از دیدگاه فقه اسلامی یعنی با فرض وجود خدا و قرآن کتاب او که لاریب فیه است، اگر «سر الهی» از قرآن استخراج شده و با استقرای علمی محک خورده و علمای دینی و فلسفی آن را تایید کرده باشند، فاش کردن آن جایز و مستحب است، با استناد «اطلب العلم فریضه». در اینصورت مسلمین و علما باید شاکر بوده و استقبال کنند. اگر فقه و علما این «سر الهی» را رد کنند و بگویند بدعت یا حرام است، این نقض غرض «الهی» بودن است. چون در اینصورت یا انسانی بودن و تحریف شده بودن قرآن نتیجه میشود یا فاسد و غیر عالم بودن عالم دینی نتیجه میشود یا مانع حقیقت بودن خود الله محرز میشود یعنی آن سر، دیگر الهی نخواهد بود. پس این «سر» نمیتواند بدعت باشد و گرنه با این استنتاج، کل دین فرو میریزد! و خلاف فرض ما خواهد بود. در نهایت اینکه با افشای این سر، از نظر فقهی هیچ جرمی بر آن تعلق نمیگیرد.
به نظر من از دیدگاه علمی هم اگر زمانی «سر الهی» با علم اثبات شود و حتی اگر برخی آیات قرآن را هم نقض کند، در آنصورت انسانی و تاریخی بودن قرآن با بخشی از آن نتیجه خواهد بود و فاش کردن حقیقت ارزشمند خواهد بود. زیرا با رسیدن به این فرض، قرآن، تفاسیر، احکام فقهی و هر ادعای بدعت بیاعتبار میشوند، چون در آن صورت بنا شدن آنها روی متن غیرالهی استنتاج میشود.
تجربه شخصی در علم و فلسفه اعتباری ندارد و تعمیم شتابزده است، مگر اینکه علنی شود، با استقرای علمی و منطقی مکرر محک خورده و علمای علمی و فلسفی روی آن صحٓه بگذارند تا به فرضیه یا نظریه تابیده شده تبدیل شود. ولی به نظر من از دیدگاه فقه اسلامی یعنی با فرض وجود خدا و قرآن کتاب او که لاریب فیه است، اگر «سر الهی» از قرآن استخراج شده و با استقرای علمی محک خورده و علمای دینی و فلسفی آن را تایید کرده باشند، فاش کردن آن جایز و مستحب است، با استناد «اطلب العلم فریضه». در اینصورت مسلمین و علما باید شاکر بوده و استقبال کنند. اگر فقه و علما این «سر الهی» را رد کنند و بگویند بدعت یا حرام است، این نقض غرض «الهی» بودن است. چون در اینصورت یا انسانی بودن و تحریف شده بودن قرآن نتیجه میشود یا مانع حقیقت بودن الله محرز میشود یعنی آن سر، الهی نخواهد بود. پس این «سر» نمیتواند بدعت باشد و گرنه با این استنتاج، کل دین فرو میریزد! و خلاف فرض ما خواهد بود. در نهایت اینکه با افشای این سر، از نظر فقهی هیچ جرمی بر آن تعلق نمیگیرد.
به نظر من از دیدگاه علمی هم اگر زمانی «سر الهی» با علم اثبات شود و حتی اگر برخی آیات قرآن را هم نقض کند، در آنصورت انسانی و تاریخی بودن قرآن با بخشی از آن نتیجه خواهد بود و فاش کردن حقیقت ارزشمند خواهد بود. زیرا با رسیدن به این فرض، قرآن، تفاسیر، احکام فقهی و هر ادعای بدعت بیاعتبار میشوند، چون در آن صورت بنا شدن آنها روی متن غیرالهی استنتاج میشود.
سپاسگزارم، چون سوال منطقی پرسیدید جواب باید منطقی می بود و از منظر یک شخص بدون سوگیری یا جانبداری و پیشفرض شخصی. و این باور را نیز شامل می شد.
سلام ، اما در حوزه امکانات بشری خیلی از مسائل هستند که کاملاً غیر منطقی هستند و پذیرفته شده ، حتی اگر در حوزه اختیارات بشری نباشند ؟
سپاس، پرسش شما بر منطق استوار است یا باور عموم؟ ترجیح عقل سلیم، منطق صحیح است هر چند خلاف رای و باور خود باشد، که آن را تصحیح می کند. تا قرن ۱۶ و ۱۷ انسانها باور داشتند زمین مرکز هستی است. الان چنین نیست، اتفاق خاصی نیافتاده جز انفجار اطلاعات!
سلام ، خوش بختم ، چرا وجود خدا رو فرض گرفتید ؟