تعریف انسانیت ؟

درود؛ از علی؛ پور ابوطالب؛ سخنی نقل شده به این مضمون : « ایمان ـــ  به جای آن بگذارید انسانیت ــــ یعنی سخن راستی را که به زیان توست بر دروغی که به سود توست ترجیح دهی.»       

زیاده عرضی نیست.

مطلب زیر پاسخ هوش مصنوعی به سؤال شما است که به نظرم با توجه به استفاده هوش مصنوعی از منابع مختلف تعریف جامعی داده است:

انسانیت به مجموعه ای از ویژگی ها، ارزش ها و رفتارهای مثبت اشاره دارد که انسان ها را از سایر موجودات متمایز می کند. این مفهوم شامل اخلاق، همدلی، عدالت، احترام و مسئولیت پذیری است.انسانیت همچنین به توانایی انسان در درک و ابراز احساسات، برقراری ارتباط با دیگران و تلاش برای بهبود شرایط خود و دیگران اشاره دارد. 

به طور خلاصه، انسانیت را می توان به این شکل تعریف کرد:

• مجموعه ای از ارزش ها و رفتارهای مثبت:

  این شامل اخلاق، صداقت، احترام به دیگران و کمک به نیازمندان می شود. 

• همدلی و درک دیگران:

  توانایی درک احساسات و نیازهای دیگران و تلاش برای کمک به آنها. 

• عدالت و برابری:

  اعتقاد به حقوق برابر برای همه انسان ها و تلاش برای ایجاد یک جامعه عادلانه. 

• مسئولیت پذیری:

  درک مسئولیت انسان در قبال خود، دیگران و محیط زیست. 

• تلاش برای پیشرفت و بهبود:

  تلاش برای رشد شخصی و کمک به پیشرفت جامعه. 

• ارتباط و تعامل با دیگران:

  توانایی برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد روابط مثبت. 

به عبارت دیگر، انسانیت به معنای تلاش برای زندگی بهتر برای خود و دیگران است و شامل جنبه های مختلفی از زندگی انسان می شود.

بعلاوه منابع زیر هم به مطالبی مشابه و بعضا متفاوت و مفید اشاره کرده‌اند 👇

زندگی یک انسان در میان سایر انسان ها به عنوان یک جامعه و یک تمدن به گونه ای که آسیب جسمی، روحی و روانی به دیگران وارد نشود و انسان در جهت رشد و ارتقای آن جامعه به سمت بهترین ها، تلاش کند؛ حتی اگر به ضرر اون تمام شود.

پ.ن: در دنیای امروز صرفا آسیب جسمی به طور مطلق مدنظر قرار گرفته که انجام ندادنش انسانیت کامل و محض به حساب میاد و مسئولیت های اجتماعی هر یک از اعضای جامعه نسبت به دیگران در سایر زمینه ها پوچ تلقی میشه و در مفهوم «آزادی» اشخاص  خلاصه میشه و برای همین از نظر  اخلاقی و روانی بحران های وحشتناکی درحال شکل گیریه…

دی شیخ با چراغ همی گشت گِرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

انسان یعنی یک موجودی که دارای قدرت 

یادآوری ، اندیشه ، قدرت تشخیص ، شعور ، درک درست ، فهم درست باشد و آنچه که توسط خرد در مغزش قانونگذاری و پایه ریزی شده انجام دهد .  خلاق بودن .

بنابراین یک انسان ، یعنی از خودآگاه بودن و شناخت خود . قائم به ذات خویش بودن . 

یعنی آزاد و آزاده بودن  بر مبنای عشق و خرد.

پس بالای ۹۰٪ مردم دنیا ، هنوز حیوان آدم نما هستند .  چون برده هستند و تحت تاثیر سیستم هستند .از خود آگاه نیستند و خودشان را نمی شناسند و هر چیزی یا برنامه ای به آنان داده شود را تقلید می کنند . انواع مدها ، غذاها ، باورها ، خرافات ، افکار و .... .

 ۵۲ عامل روان از ریشه ذهن هستند که بر موضوعات ارزش گذاری می کنند   و انواع آگاهی / دانستگی را در آدمی پدیدار می کنند . پس به نسبت عوامل روان که در موجودات، انواع آگاهی یا دانستگی از موضوعات را پدیدار می کنند ، می توان موجودات را دسته بندی و تعریف کرد . 

۱۳ عدد که عمومی است . 

۱۴ عامل روان ناسالم هستند که از جزء حیوانی به آدم رسیده . 

۲۵ عامل روان سالم که از جزء یک انسان حقیقی/ کامل به آدم رسیده .‌ 

اگر این ۱۴ جزء  حیوانی  که نفس اماره  آدمی هست ، افسار زده شوند و تحت تعلیم و تربیتِ ۲۵ عامل روان زیبا قرار گیرند ، این حیوان ، تبدیل به آدم می شود . وگرنه حیوان می ماند . حیوانی که حرف می زند ،لباس می پوشد ، می نویسد ، رانندگی می کند ، با موبایل کار می کند و ..... 

 بعد از آن مرتبه انسان شدن است .یعنی نور و عشق و خرد .   عاملهای روانِ ناسالم ، زیر نظر عقل در مغز قرار می گیرد .

یعنی دل و مغز و بدن در تعادل هستند . قانونمند هستند .

اگر نورِ آگاه بودن ، تنها تمام مغز را روشن کند و از ۲۷ بعد آگاهی هستی ، آگاه شود آنگاه انسان کامل می شود و دیگر ۱۴ عامل روانِ ناسالم در آگاهی / دانستگی او پدیدار نمی شود . 

حیوان : تنها با ۱۴ عامل روان ذهن زندگی می کند و از خودش آگاه نیست . با حس و احساس و غرایز طبیعی زندگی می کند .  

آدم : با ۱۴ عامل روان  حیوانی و ۲۵ عامل روان انسانی زندگی می کند . از خودش تا حدی آگاه هست و لی تحت تعلیم و تربیت است و از آنچه به او آموزش داده اند تبعیت و اطاعت می کند . 

انسان : ۱۴ عامل روان حیوانی را تحت کنترل دارد و بسیار بیشتر از آدم از خودش آگاه هست و بیشتر خودش را می شناسد .  ۲۵ عامل روان زیبا در انسان بصورت قدرتمند جاری است . 

انسان کامل : بطور کامل از خودش آگاه هست و بدن و مغز و دل را بطور کامل در اختیار خود دارد . 

در او تنها ، عشق / آگاه بودن و 

خرد / سکوت وجود دارد . 

از ۲۵ عامل روان زیبا ، تنها عامل ۲۵ ام یا خرد در او فعال است .۲۴ عامل دیگر ، همراه او هستند . 

۱۴ عامل روان ناسالم در روان و ذهن او به صورت خاموش و بالقوه هست .‌اما به ظهور نمی رسد و بالفعل نمی شوند . جائی برای پدیدار شدن در آگاهی / دانستگی او ندارند . جای ورود به آگاهی او ندارند .  

۵۲ عامل روان که انواع آگاهی را در موجودی بنام آدم پدیدار می کنند . از کتاب علوم مافوق طبیعی بودائی . 

Abhidammah

به حقوق دیگران احترام بگذاریم و حق کسی را 

زایل نکنیم و در کل انسان باشیم.