پرسش خود را بپرسید
معادل اصطلاح Play somebody’s game در فارسی چیست؟
٢ روز پیش
٣٣
معادل اصطلاح Play somebody’s game
در فارسی چیست؟
٢٥٩
٠
٠
١١
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
عمل کردن یا رفتار کردن طبق نقشه، خواستهها یا قوانین شخص دیگری، که اغلب به ضرر خود شخص تمام میشود. شاید در فارسی بتوان از معادلهای زیر با کمی اغماض استفاده کرد:
- پشت دست کسی بازی کردن.
- با طناب کسی به چاه رفتن.
- گوش به فرمان کسی بودن.
- افسار را دست کس دیگری دادن.
- فرمان را دست کس دیگری دادن.
- خود را به کسی سپردن.
٤٨,٠٧٣
٥٦
١,٠٥٨
٣٤٠
٢ روز پیش
انجام دادن کاری به شکلی است که شخص دیگری میخواهد، یا در زمینهای که او تعیین کرده است، و معمولاً به ضرر خود فرد است.
مفلوب شدن در حیله کسی
١٢,١٩٠
١
٨٣
٢٩
٢ روز پیش