ترجمه جمله به صورت روان و کامل
در جمله:"
He manged to stop the shopkeeper from sinking to the floor
"from sinking to the floor" در اینجا به معنی چیست؟
٤ پاسخ
🔹 sinking to the floor یعنی کمکم و ناتوان به زمین افتادن، معمولاً بهخاطر ضعف، شوک، بیماری یا بیحالی.
🔹 در این جمله، یعنی آن شخص جلوی افتادن مغازهدار را گرفت، احتمالاً چون داشت از حال میرفت یا بیهوش میشد.
🔸 ترجمه جمله:
او توانست مانع شود که مغازهدار روی زمین بیفتد.
در Macmillan Dictionary فعل sink یکی از معانیش اینه:
to fall down or move downwards slowly, especially because you are weak or unconscious.
منظورش اینه که نذاشته فروشنده رو زمین بیوفته
با سلام
باید دید موقعیت داستان چیست تا ترجمه دقیق ارائه داد. این آرام افتادن مغازهدار چه علّتی داشته؟
ترسیده یا خیر بدی شنیده؟
(from) sinking on the floor یعنی ( از) افتادن روی زمین (ولو شدن!)
sink یهویی افتادن نیست. انگار طرف ضعف کرده و داشته میافتاده که کسی مانع افتادنش رو زمین شده.
- (او) توانست جلوی افتادن فروشنده را بر روی زمین بگیرد.
- از افتادن صاحبمغازه روی زمین جلوگیری کرد.
- (او) نگذاشت فروشنده روی زمین بیفتد.
Sinking to the floor:
Suffer exterim embarrassment
از خجالت آب شدن ، رفتن توی زمین
از خجالت اب شدن ، رفتن توی کف اتاق
او از خجالت آب شدن فروشنده و رفتن تو کف فروشگاه ر و جمع و جور کرد .
او از اینکه فروشنده از خجالت آب بشه و بره توی زمین رو جلوش رو گرفت .
او یه جوری ، از اینکه فروشنده از خجالت اب نشه و نره توی کف اتاق رو مدیریت کرد.
او جلوی اینکه فروشنده از خجالت اب بشه و بره تو کف فروشگاه رو گرفت .
👈: البته باز بستگی به جمله قبل این جمله داره .
Sink to the / through the floor
از خجالت آب شدن و رفتن تو کفِ ( زمین ، اتاق )
البته بهتره ( از خجالت ) آب شدن و رفتن توی زمین .
وقتی دروغم رو فهمید ، آب شدم رفتم تو زمین .
در واقع ' از خجالت ' تو معنی جمله نیست ، ولی منظور ' از خجالت ' ، آب شدن هست
دو تا مشکل هست :
یکی اینکه افتادن کسی رو که مدیریت manage نمیشه کرد. ولی میشه سعی کرد try ، عکس العمل نشون داد که کسی نیفته .
دوم اینکه افتادن کسی رو متوقف stop نمی کنن .
بلکه طرف رو نگه می دارن . hold.
اما برای اینکه کسی ( از خجالت ) آب نشه بره تو زمین رو میشه هم مدیریت کرد و هم متوقف کرد .