معنای واژگان فارسی
٢ پاسخ
درود
در زبان پارسی (فارسی نه) بی پروا = نترس، بی باک، دلیر
و گستاخ = کسی که بی پروا سخن گوید یا کاری انجام دهد. اگر کار یا سخن او خردمندانه باشد ( به کسی یا چیزی زیانی نرساند) اینجا واژه ی گستاخ ینی بدون رودرواسی و تعارف چاپلوسی است.
اگر سخن یا کار او زیان آور باشد (هتا برای خود او) اینجا گستاخ چَمِ (معنی) بدی دهد مانند واژه دیکتاتُر (دیکتاتور) که شوربختانه تنها به یک ستمگر و زورگو گویند دیکتاتُر. این واژه را نخست به فارون (فرعون) های مصر می گفتند چرا که هنگام نامه نوشتن آنچه را که میخواستند بگویند یا بنویسند به «میرزابنویس» می گفتند (دیکته می کردند) میرزا هم می نوشت. فارون ها خود هم می توانستند بخوانند و بنویسند بیک (ولی) برای نخست اندیشیدن و بهتر گفتن از یک نویسنده یاری می گرفتند.
دیکتاتُر از دیکته گرفته شده که یک آموزگار هم یک دیکتاتُر خوب است، او روخوانی می کند (دیکته میکند).
گروه بیتلز انگلیسی و چارلی چاپلین هم نمونه هایی از دیکتاتُرهای خوب بودند. گروه بیتلز توان نوشتن آوانویسی (نت موسیقی نوشتن) را نداشتند. با ساز خود می نواختند و کاردانان آواهای آنها را می نوشتن.
چارلی چاپلین هم نمایشنامه نمی نوشت، به دیگران زبانی (دیکته) میگفت که چه بکنند و چگونه بازی کنند.
آره راستش اگه بخوای خیلی خودمونی و تو روزمره ترجمهش کنیم، میشه گفت خجالتی نبود یا مثلا براش مهم نبود که بقیه چی فکر میکنن.
ولی خب... یه کم فرق هم دارن.
🔸 «پروایی نداشت» یعنی نه ترس داشت، نه ملاحظه، نه رودربایستی.
🔸 «خجالتی نبود» فقط بخش خجالت کشیدنشو میگه، نه مثلاً بیپروا بودن در برابر قانون یا عرف یا حتی خدا.
من خودم یه بار تو یه متن داشتم از این عبارت استفاده میکردم، یکی گفت خب یعنی فقط روش باز بود؟ گفتم نه بابا، یعنی رسماً هیچ حد و مرزی قبول نداشت، ته تهش بود 😅
یعنی مثلاً وقتی میگی:
📍 «او پروایی نداشت»
یعنی نه از مردم، نه از خدا، نه از هیچچی نمیترسید
ولی
📍 «او خجالتی نبود»
یعنی فقط مثلاً راحت حرف میزد یا جلوی جمع کمرویی نداشت
پس بستگی داره منظورت چی باشه...
اگه یه کم بخوای شیکترش کنی، بگو «پروایی نداشت، یعنی بیملاحظه و بیخجالت بود»
منابع:
🔹 لغتنامه دهخدا
ـ یه جورایی مادرِ همهٔ منابعه!
ـ پروای چیزی داشتن یعنی بیم و هراس یا ملاحظهٔ اون رو داشتن.
🔹 فرهنگ معین
ـ سادهتر و جمعوجوره. میگه: «پروای کسی یا چیزی را داشتن = باک داشتن، ترس داشتن، ملاحظه کردن»
🔹 فرهنگ فارسی عمید
ـ بیشتر به زبان امروزی نزدیکه. نوشته: «پروای کسی را نداشتن = از او حساب نبردن، ترسی نداشتن»
🔹 واژهیاب (آنلاین)
ـ ترکیبی از همهٔ لغتنامههاست؛ بهدردبخوره برای سرچ سریع.
ـ vajehyab.com
🔹 سایت آبادیس
ـ خیلی کاربردیه برای دیدن مثالها و معنی عامیانه. حتی نظرات مردم هم جالبه.
ـ abadis.ir
💡 واسه خوندن تفاوتای ظریف بین «پروایی نداشت» و مثلاً «خجالت نکشید»، همین منابع کافیان. من خودم معمولاً اول واژهیاب میزنم، بعد اگه نیاز بود میرم سراغ دهخدا یا معین.
خب دیگه... حالا که با واژهها رفیق شدیم، وقتشه بریم یه فنجون چای کنار معنای زندگی بخوریم 🍵😄