پرسش خود را بپرسید

معادل فارسی of stage

تاریخ
٤ ماه پیش
بازدید
١٨٠

چه معادل فارسی برای of stage 

وجود داره؟ که معنی بهتری از خارج صحنه بده؟  

١٠
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
١

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

خارج از گود؛ البته بستگی به بافت متن داره.

٢٥١
طلایی
٠
نقره‌ای
٣
برنزی
٤
تاریخ
٤ ماه پیش
معادل‌های پیشنهادی:

1. پشت صحنه – اگر منظور اتفاقی‌ست که بیرون از دید مخاطب ولی در فضای اجرای نمایش می‌افتد.

مثال: «درگیری شخصیت‌ها در پشت صحنه رخ می‌دهد.»

2. بیرون از قاب نمایش برای اشاره به رخدادی که از چشم مخاطب پنهان است و صرفاً به آن اشاره می‌شود.

3. در فضای بیرونی نمایش لحنی رسمی‌تر برای کاربردهای تحلیلی یا پژوهشی.

4. بیرون روایت نمایشی – اگر اتفاق بخشی از داستان است اما روی صحنه دیده نمی‌شود.

5. رخداد پنهان از چشم تماشاگر توصیفی‌تر و برای استفاده در نقدهای هنری مناسب‌تر.


انتخاب پیشنهادی:

اگر بخواهی واژه‌ای طبیعی، خوش‌خوان و فنی داشته باشی، ترکیب «رخداد بیرون‌صحنه» یا «اتفاق خارج از قاب نمایش» می‌تواند گزینه‌ای بهتر و غنی‌تر از صرفاً «خارج صحنه» باشد.

٢٣,٤٤٨
طلایی
٢٠
نقره‌ای
٥٢٧
برنزی
١٣٦
تاریخ
٤ ماه پیش

Off stage درستش است

تاریخ
٤ ماه پیش

پشت پرده

پشت صحنه

١,٩٣٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٤١٨
برنزی
١٢٢
تاریخ
٤ ماه پیش

پاسخ شما