پرسش خود را بپرسید

منظور شاعر از جام چیه؟

تاریخ
٦ ماه پیش
بازدید
١,٨٣٨

جامی است در او آب خوش و آسوده
اندر وسطش کشتی قیر اندوده
 کشتی بانی در آن به رنگ دوده
بر جای نشسته و جهان پیموده

٤٣,٦٥٤
طلایی
١٤
نقره‌ای
٣٦١
برنزی
٦٨٢

٨ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

جام که به معنی کاسه یا پیاله هست.

اما کل این بیت یک چیستان هست و منظورش چشم است.

٢,٠٠٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٤١٨
برنزی
١٢٢
تاریخ
٦ ماه پیش

شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست 
این دل ما با نگاهی سرد، پرپر میشود

٤٣,٦٥٤
طلایی
١٤
نقره‌ای
٣٦١
برنزی
٦٨٢
تاریخ
١ ماه پیش
عکس پرسش

یقیناً مطمئناً لذت دنیا کسی بُرد
که هم بخشید و هم پوشید و هم خورد
کسی که کیسه اش محکم گِره خورد
خودش مُرد و برایش دیگری خورد
مرد تنهای شب

٤٣,٦٥٤
طلایی
١٤
نقره‌ای
٣٦١
برنزی
٦٨٢
تاریخ
١ ماه پیش
عکس پرسش

معنی رایج جام کاسه و پیاله است ولی به معانی دیگری از جمله جسم و بدن و انسان هم بکار رفته ولی در اینجا به معنی  چشم است

٢٢,٥٣٨
طلایی
٥
نقره‌ای
٩٠٤
برنزی
١,٦٢٢
تاریخ
١ ماه پیش

بندگى كن، تا كه سلطانت كنند 
تن رها كن، تا همه جانت كنند 
خوى حيوانى، سزاوار تو نيست 
ترك اين خو كن، كه انسانت كنند 
چون ندارى درد، درمان هم مخواه 
درد پيدا كن، كه درمانت كنند 
بنده شيطانى و دارى، اميد 
كه ستايش، همچو يزدانت كنند؟
سوى حق نارفته، چون داری طمع؟ 
همسر موسى بن عمرانت كنند؟ 
از چَهِ شهوت، قدم بيرون گذار 
تا عزيز مصر و كنعانت كنند 
بگذر از فرزند و جان و مال خويش 
تا خليل الله دورانت كنند 
سربِنه در كف، برو در كوى دوست 
تا چو اسماعيل، قربانت كنند 
جسم لاهوتى اگر دارى، بيا 
تا به بزم قرب، مهمانت كنند 
چون على (ع) در عالم مردانگى 
فرد شو، تا شاه مردانت كنند 
همچو سلمان در مسلمانى بكوش 
اى مسلمان تا كه سلمانت كنند 
تا توانى در گلستان جهان 
خار شو تا گل به دامانت كنند 
همچو خاك افتادگى كن پيش از آن 
كه به زير خاك پنهانت كنند 

٤٣,٦٥٤
طلایی
١٤
نقره‌ای
٣٦١
برنزی
٦٨٢
تاریخ
١ ماه پیش
عکس پرسش

درود

منظور شاعر از «جام»، دنیا یا جهان است که در ظاهر آرام اما در باطن پر از رنج و ناپایداری است

٤,٩٣٢
طلایی
٢
نقره‌ای
٦١
برنزی
١٥
تاریخ
٦ ماه پیش

۱. جامی است در او آب خوش و آسوده

→ جامی هست که درون آن آبی زلال و آرام قرار دارد.

۲. اندر وسطش کشتی قیراندوده

→ در میان آن جام، کشتی‌ای قیراندود (سیاه‌رنگ و سنگین) قرار دارد.

۳. کشتی‌بانی در آن به رنگ دوده

→ در آن کشتی، کشتی‌بان (ناخدا) سیاه‌چهره‌ای چون دود نشسته است.

۴. بر جای نشسته و جهان پیموده

→ در همان حال که نشسته، جهان را پیموده (حرکت کرده، سیر کرده).

---

مفهوم نمادین «جام» در اینجا چیست؟

جام در ادبیات فارسی معمولاً نماد:

دنیاست (چون محدود، پر از لذت، و فریبنده است)

یا وجود انسان / جسم انسان

گاهی هم نماد دل یا جان است.

اما در این تصویر خاص، «جام» نمادی است از دنیا یا جهان هستی که در ظاهر آرام، شفاف و زیباست (آب خوش و آسوده)، اما در درون خود ظلمت، سنگینی و ناشناختگی دارد (کشتی قیراندود و کشتی‌بان سیاه).

---

مفهوم کلی ابیات:

شاعر دنیایی را تصویر می‌کند که در ظاهر زیبا و آرام است (جام با آب زلال)، اما در درونش نیروهایی تاریک و پیچیده (کشتی قیراندود، کشتی‌بان دوده‌فام) در حرکت‌اند. آن کشتی‌بان با وجود نشستن در جای خود، جهان را پیموده؛ یعنی شاید نشانه‌ای از نفس انسان، سرنوشت، یا زمان باشد که بی‌آنکه ما متوجه شویم، ما را در مسیر زندگی می‌برد.

---

اگر بخواهیم خلاصه بگوییم: «جام» در این بیت‌ها نماد دنیاست؛ جهانی پر از زیبایی ظاهری، اما با درونی تاریک و ناشناخته.

٢,٩٩٩
طلایی
٢
نقره‌ای
٣٧٢
برنزی
٥٥
تاریخ
٦ ماه پیش

شاید منظور سماور باشد

٩٦٤
طلایی
٠
نقره‌ای
٦٩
برنزی
٤٤
تاریخ
٦ ماه پیش

پاسخ شما