پرسش خود را بپرسید

واژه سازی برای فارسی تکمیلی هفتم

تاریخ
٤ هفته پیش
بازدید
٨٧

سلام لطفا چند تا واژه یا ترکیبی که توش زی از مصدر زیستن داشته باشه بهم بگید 🙏❤

٢٠
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
١

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

هوازی

آبزی

آبزی پروری

زیست بوم

زیستگاه

زیست شناسی

زیست

٢٤٥,٣٥٧
طلایی
٨٦
نقره‌ای
١,١٢٤
برنزی
١,٠٩٩
تاریخ
٣ هفته پیش

برای واژه‌سازی با استفاده از «زی» که از مصدر «زیستن» (به معنی زندگی کردن) میاد، می‌تونیم ترکیب‌ها و مشتق‌هایی بسازیم که توی زبان فارسی هم طبیعی به نظر بیان. توی فارسی تکمیلی پایه‌ی هفتم، معمولاً هدف اینه که دانش‌آموزها با ریشه‌های واژه‌ها و ساختن کلمات جدید آشنا بشن، پس من چندتا واژه و ترکیب ساده و کاربردی پیشنهاد می‌دم که به «زی» مربوط باشن و معنی‌دار باشن.

۱. ریشه‌ی «زی» و مشتق‌ها

ریشه‌ی «زی» از «زیستن» گرفته شده و توی زبان فارسی معمولاً به مفاهیم زندگی، حیات، و بودن اشاره داره. با اضافه کردن پیشوند، پسوند، یا ترکیب با واژه‌های دیگه، می‌تونیم واژه‌های جدید بسازیم.

۲. واژه‌ها و ترکیب‌های پیشنهادی

  • زی‌گاه (زی + گاه): به معنی «محل زندگی» یا «جایی برای زیستن». مثلاً: «این جنگل زی‌گاه پرندگان کمیابه.»
  • زی‌مند (زی + مند): به معنی «دارای زندگی» یا «زنده». مثلاً: «این گیاه زی‌مند و سرسبزه.»
  • زی‌ان (زی + ان، پسوند جمع یا شبیه‌ساز): می‌تونه به معنی «موجودات زنده» یا «کسایی که زندگی می‌کنن» باشه. مثلاً: «زی‌ان این منطقه به آب وابسته‌ان.»
  • زی‌یار (زی + یار): به معنی «دوستدار زندگی» یا «کسی که زندگی رو دوست داره». مثلاً: «اون یه آدم زی‌یاره، همیشه شاده.»
  • زی‌پرور (زی + پرور، از پروردن): به معنی «پرورش‌دهنده‌ی حیات» یا «کسی که زندگی رو رشد می‌ده». مثلاً: «این خاک زی‌پروره، هر چی بکاری سبز می‌شه.»
  • زی‌وش (زی + وش، پسوند شباهت): می‌تونه به معنی «مانند زندگی» یا «پر از حیات» باشه. مثلاً: «این باغ زی‌وشه، پر از گل و گیاهه.»
  • زی‌نما (زی + نما، از نمایاندن): به معنی «نشون‌دهنده‌ی زندگی» یا «چیزی که حیات رو نشون می‌ده». مثلاً: «این نقاشی زی‌نماست، انگار زنده‌ست.»
  • هم‌زی (هم + زی): به معنی «کسی که با هم زندگی می‌کنه» یا «هم‌زیست». مثلاً: «ماهی‌ها و مرجان‌ها توی دریا هم‌زی هستن.»

۳. نکته درباره‌ی کاربرد

بعضی از این واژه‌ها (مثل هم‌زی) توی زبان فارسی رایجن و توی زیست‌شناسی هم به کار می‌رن (مثلاً هم‌زیستی). بقیه‌شون رو می‌شه به‌عنوان واژه‌سازی خلاقانه در نظر گرفت که توی متن‌های ادبی یا علمی کاربرد داشته باشن. برای دانش‌آموزای پایه‌ی هفتم، بهتره ترکیب‌هایی انتخاب بشه که هم ساده باشن و هم بتونن معنی رو به‌خوبی برسونن.

۴. یه مثال توی جمله

  • «این منطقه زی‌گاه مناسبی برای پرندگان مهاجره، چون هم آب داره و هم غذای کافی.»
  • «باغبون ما خیلی زی‌پروره، هر درختی دستش می‌کارم، سبز می‌شه.»

    واژه‌سازی با ریشه‌ی «زی»
  • ریشه‌ی «زی» به معنی زندگی کردنه و می‌تونیم با اضافه کردن پیشوند، پسوند، یا ترکیب با واژه‌های دیگه، کلمه‌های جدید بسازیم. من چندتا ترکیب ساده و کاربردی پیشنهاد می‌دم:
  • زی‌بان (زی + بان، به معنی نگهبان یا مراقب)
    • معنی: «نگهبان زندگی» یا «کسی که از زندگی مراقبت می‌کنه».
    • جمله: «مادرم یه زی‌بان واقعیه، همیشه از ما مراقبت می‌کنه تا زندگی خوبی داشته باشیم.»
  • زی‌ساز (زی + ساز، از ساختن)
    • معنی: «کسی که زندگی رو می‌سازه» یا «چیزی که باعث زندگی بهتر می‌شه».
    • جمله: «این پارک زی‌ساز شده تا بچه‌ها بتونن توش بازی کنن و شاد باشن.»
  • زی‌کار (زی + کار، به معنی شغل یا فعالیت)
    • معنی: «کسی که برای زندگی بهتر کار می‌کنه» یا «فعالیتی که به زندگی کمک می‌کنه».
    • جمله: «کشاورزها زی‌کارن، چون با کارشون غذا برای زندگی ما درست می‌کنن.»
  • زی‌نو (زی + نو، به معنی جدید)
    • معنی: «زندگی جدید» یا «چیزی که زندگی رو تازه می‌کنه».
    • جمله: «بهار یه فصل زی‌نوعه، چون همه‌چیز دوباره زنده می‌شه.»
  • زی‌خانه (زی + خانه)
    • معنی: «خانه‌ی زندگی» یا «جایی که زندگی توش جریان داره».
    • جمله: «جنگل زی‌خانه‌ی حیواناته، چون اونجا زندگی می‌کنن.»
  • زی‌روش (زی + روش، از روش یا شیوه)
    • معنی: «روش زندگی» یا «شیوه‌ی زیستن».
    • جمله: «ما باید زی‌روش خوبی داشته باشیم و به طبیعت آسیب نزنیم.»
  • زی‌دوست (زی + دوست)
    • معنی: «دوستدار زندگی» یا «کسی که زندگی رو دوست داره».
    • جمله: «سارا خیلی زی‌دوستِ، همیشه لبخند می‌زنه و به همه کمک می‌کنه.»
  • نکته‌ی آموزشی
  • برای دانش‌آموزا: این واژه‌ها رو می‌تونید توی یه داستان کوتاه یا یه متن خلاقانه به کار ببرید. مثلاً: «توی یه جنگل زی‌خانه، پرنده‌ها با روش زی‌روش خودشون زندگی می‌کردن و یه کشاورز زی‌کار بهشون کمک می‌کرد.»
  • طبیعی بودن: بعضی از این واژه‌ها (مثل زی‌خانه) توی زبان فارسی حس طبیعی‌تری دارن، و بقیه (مثل زی‌نو یا زی‌روش) بیشتر خلاقانه‌ان و می‌تونن توی متن‌های ادبی یا برای تمرین واژه‌سازی استفاده بشن.
  • یه فعالیت پیشنهادی برای درس
  • دانش‌آموزا می‌تونن با این واژه‌ها یه جمله یا یه پاراگراف کوتاه بنویسن. مثلاً:
  • «من می‌خوام یه زی‌دوست باشم و همیشه به زندگی لبخند بزنم. توی مدرسه، معلم ما زی‌روش خوبی بهمون یاد می‌ده تا زندگی بهتری داشته باشیم.»
تاریخ
٣ هفته پیش

سلام

زیسته

زیست‌گاه – محل زندگی موجودات


 زیست‌شناسی – دانش مطالعه زندگی و موجودات زنده


 زیست‌محیطی – مربوط به محیط زیست


زیست‌پذیر – قابل زیستن، قابل زندگی


زیست‌فناوری – بیوتکنولوژی؛ کاربرد فناوری در علوم زیستی


زیست‌نیرو – انرژی حاصل از زیست‌توده (بیومس)

 زیست‌مندی – دارای حیات بودن، زنده بودن


زیست‌مرگ – وضعیتی میان زندگی و مرگ (در متون فلسفی یا علمی تخیلی)

٤,١١٠
طلایی
٢
نقره‌ای
٥٩
برنزی
١٤
تاریخ
٤ هفته پیش

پاسخ شما