مفهوم این شعر چپه؟ به مجمعی که درایند شاهدان دو عالم
از بیت « به مجمعی که درایند شاهدان دو عالم
نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم »
کدام مفهوم دریافت می شود؟
٢ پاسخ
در نوجوانی یاد گرفتم کار خلاف فایده نداره، حتی اگه با مهارت باشه. در جوانی فهمیدم قدرت، جاذبه ی مرد است و جاذبه، قدرت زن. در میانسالی یاد گرفتم رمزِ (خوشبخت زیستن) در انجام کاری نیست که دوستش داریم. برعکس در دوست داشتنِ کاریست که انجامش میدهیم. در سالهای بعد فهمیدم که تصمیمهای کوچک را باید با مغز و تصمیمهای بزرگ را با قلب گرفت. در سالهای بعد یاد گرفتم بدون عشق میشه ایثار کرد ولی بدون ایثار هرگز نمیشه عشق ورزید. در سالهای بعد فهمیدم که دوست داشته شدن و محبت دیگران به انسان، بزرگ ترین لذتِ دنیاست. و امروز تازه فهمیدم که زندگی زیباست. باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ایم تحویل دهیم. خواه با فرزندی نمونه. خواه با رفتاری خوب. خواه با کمی مهربانی. و اینکه بدانیم حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده تر نفس کشیده است. این یعنی ما خوب زندگی کرده ایم.
تا کی در انتظار تو شب را سحر کنم
شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم
ای غایب از نظر نظری کن به حال من
تا چند سیل اشک روان از بصر کنم
 
											سپاسگذارم از لطف شما🙏🌹
شاهد اگر به معنای محبوب و معشوقه باشد ،
بمعنی هر چه زیبائی چه در این جهان و چه در جهان معنا / غیر مادی ، باشد
من از بین تمام زیبائیها ، فقط میخواهم بشینم تو رو نگاه کنم و در خدمت تو باشم .
تو در اینجا، کی هست ؟ همان نورِ جان / قمر که دروازه ورود به جاناها هست .
حضرت مولانا :
من غلام قمرم ، غیر قمر هیچ مگو
جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
پالایش دل و سکوت و رویت محبوب شان در دل و به تماشا و مشاهده آن نشستن ، مقصود تمامی آنهاست .
تمامی این بزرگان از کدواژگان متحد در تمامی اشعار بهره برده اند .
راه یکی است چراکه حقیقت یکی است .
 
										 
												
تاثیر گذار و عالی بود