معنی کلمه خَلموک رو زود بگید لطفا
٣ پاسخ
خلموک رو نشنیدم اما میشه اینطور ریشه یابی کرد
1- خ + لموک ( لم+ وک = اغشته و اهل لم )
لم چیست؟؟؟ لم چندین مینا دارد 1 - به قوس و انحنا اشاره دارد و در لم دادن یعنی در خود خمیدگی و انحنا ایجاد کردن 2 - به مینای قلق و داشتن فن و روش نیز میباشد حتی خود قلق نیز از کلک آمده یعنی هر دو کاف ها به ق تبدیل شده خب یعنی چی؟؟؟ یعنی به انحنا و گرفتن چم و خم اشاره دارد => خ + لم + وک ( پسوند اهل ساز و اغشته گر ) = منعطف = خود قوس داشتن ؛ دقت کنید در اینا پیشوند خ به خود اشاره دارد همانطوری که در زبان مازندرانی برای این منظور از ش یا س بهره برداری میشود ؛ در زبان لاتسن هم از ... as / s برای اشاره به خود یا چیزی که از خود امده اشاره میشود مانند s+tone / s+tar حتی نمونه های ایرانی ان استان / استانه / ز+پرت و اسکان و ... هست که زیاد است.
2 - خل + لموک = بسیار اهل لم دادن = خَل با خُل و خیلی همریشه میباشد و لم دادن را هم گفتم که در اینجا این لم دار بودن اشاره به فراوانی دارد مانند شالی که از شُل امده یعنی به یکسمت منحرف شدن و گاها در شال زنانه و دخترانه یعنی روسری ایی که سفت نیست و شل استو به سر ادمی لم داده شده.
3- خلم +وک (پسوند شباهت یا اهل ساز) = خلم از کلم امده و کلم را در کلمه و کلم ( نوعی کاهو ) داریم که هر دو به جملگی و یکپارچگی و زیادی و بزرگی اشاره دارند => خلم+ وک = زیاد و خیلی
کلا به گمان میرسد هر چه که هست به قوس و انعطاف ؛ شالی بودن و فراوانی اشاره دارد. دقت کنیم همه واژه ها برای منظوری ساخته شدند و الزاما همه به یک موضوع اشاهر نمیکنند یعنی چی مثلا شل بود ؛ شال ساخته شد / شل بود شلوار ساخته شد و....
خلموک یعنی کم ارزش و از چشم افتاده
مثلا میگن زیره در کرمون خلموکه
یعنی زیره چون در کرمان زیاده به چشم نمیاد
یا دختر همسایه خلموکه
یعنی چون جلوی چشم هست بهش اهمیت داده نمیشه( یه دوست افغانی دارم خیلی از این کلمه استفاده میکنه)
گمان می کنم به کسی میگن که آب بینیش همیشه آویزونه