پرسش خود را بپرسید
این از اشعار رهی معیری را معنی کرده و مفهوم آنرا بیان نمایید
٥ ماه پیش
٢١٦
| از آتش سودایت، دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینی، دردی که نمیدانی
- رهی معیری
١٩,٦٥٨
٣
٧٥٥
١,٤٢١
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
سودا اینجا میشه همون عشق.
ترکیب تضاد مانند سودا و آتش جالبه .
در بیت لف و نشر به کار رفته و فردی که شاعر عاشقش شده بی خبر هست.
٤٥
٠
٢
٠
٥ ماه پیش
به نوعی در آن لف و نشر وجود دارد
١٥٤,٤٢٧
٢٢٢
٣٩٨
٧٦٥
٥ ماه پیش
در بیت اول شعر به جانا اشاره شده و سودای دیدن جانا و جذب به آن را دارد .
جان ، همان نور درون دل هست . سالک با مراقبه و مشاهده به نور در دل میرسد . حالا باید جذب بشود . اینجا تمامی اشعار و دلدادگی ها را در اشعار سالکان می بینیم.
جانا ( jhana ) ، رودی از جان ها هست که به نامهای گلشن ، گلزار ، رود و ... نیز در اشعار آمده .
شاعر سودای جذب شدن به نور را دارد .
برای درک کد واژگان عرفانی اشعار به
rahnamaaries.blogfa.com
مراجعه کنید تا منظور تمامی اشعار را بطور یکدست بفهمید .
٧,٦٨٢
٣
٥١
٨٠
٥ ماه پیش