پرسش خود را بپرسید

این از اشعار رهی معیری را معنی کرده و مفهوم آنرا بیان نمایید

تاریخ
٧ ماه پیش
بازدید
٢٤٠

| از آتش سودایت، دارم من و دارد دل
‏داغی که نمی‌بینی، دردی که نمی‌دانی

‏- رهی معیری
 

٢١,٤٧٤
طلایی
٥
نقره‌ای
٨٥٩
برنزی
١,٥٥٧

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

سودا  اینجا میشه همون  عشق. 

ترکیب تضاد مانند سودا و آتش جالبه . 

در بیت لف و نشر به کار رفته و  فردی که شاعر عاشقش شده بی خبر هست. 

٤٥
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٠
تاریخ
٦ ماه پیش

به نوعی در آن لف و نشر وجود دارد 

١٥٦,٦١٣
طلایی
٢٢٢
نقره‌ای
٤٠٢
برنزی
٧٩٢
تاریخ
٦ ماه پیش

در بیت اول شعر به جانا اشاره شده و سودای دیدن جانا و جذب به آن را دارد . 

جان ، همان نور درون دل هست . سالک با مراقبه و مشاهده به نور در دل میرسد . حالا باید جذب بشود . اینجا تمامی اشعار و دلدادگی ها را در اشعار سالکان می بینیم.

جانا ( jhana ) ، رودی از جان ها هست که به نامهای گلشن ، گلزار ، رود و ... نیز در اشعار آمده .

شاعر سودای جذب شدن به نور را دارد .

برای درک کد واژگان عرفانی اشعار به 

rahnamaaries.blogfa.com  

مراجعه کنید تا منظور تمامی اشعار را بطور یکدست بفهمید .  

٧,٤٧٣
طلایی
٣
نقره‌ای
٥٣
برنزی
٨٣
تاریخ
٧ ماه پیش

پاسخ شما