پرسش خود را بپرسید
این از اشعار رهی معیری را معنی کرده و مفهوم آنرا بیان نمایید
٣ هفته پیش
١٧٤
| از آتش سودایت، دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینی، دردی که نمیدانی
- رهی معیری
١٢,٦٤٨
٣
٢٧١
٦٩٧
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
سودا اینجا میشه همون عشق.
ترکیب تضاد مانند سودا و آتش جالبه .
در بیت لف و نشر به کار رفته و فردی که شاعر عاشقش شده بی خبر هست.
٣٥
٠
٢
٠
٣ هفته پیش
به نوعی در آن لف و نشر وجود دارد
١٤٦,٢٢٣
٢٠٧
٣٦٩
٦٨٠
٣ هفته پیش
در بیت اول شعر به جانا اشاره شده و سودای دیدن جانا و جذب به آن را دارد .
جان ، همان نور درون دل هست . سالک با مراقبه و مشاهده به نور در دل میرسد . حالا باید جذب بشود . اینجا تمامی اشعار و دلدادگی ها را در اشعار سالکان می بینیم.
جانا ( jhana ) ، رودی از جان ها هست که به نامهای گلشن ، گلزار ، رود و ... نیز در اشعار آمده .
شاعر سودای جذب شدن به نور را دارد .
برای درک کد واژگان عرفانی اشعار به
rahnamaaries.blogfa.com
مراجعه کنید تا منظور تمامی اشعار را بطور یکدست بفهمید .
١,٣٤٣
٠
١٥
١٥
٣ هفته پیش