قرآن کریم و زبان عربی
واژه کلّ شیء در زبان عربی به انکر النکرات مشهور است ، و هیچ نکره ای به اندازه کلّ شیء نیست ، از این واژه در قرآن خیلی استفاده شده است ، و به نظر بنده حیرت آور ترین آن این آیه است که در آخر سوره جن میفرماید ،
و احصا کلّ شیءٍ عدداً ، او همه چیز را به عدد شمارش کرد ، این دقیقا معنی کوانتوم نیست ؟ اگر بنده عرض میکنم که حتی سایه هم وزن دارد ، به این دلیل است ، وقتی به فرض سلام کردن ۶۰ حسنه دارد ، این خود کوانتوم است ، عشق و نفرت را با عدد بیان کردن ، ایمان و کفر را ، خیر و شر را ، ووووهر آنچه که اکنون به قول زبان انگلیسی غیر قابل شمارش است ،
٢ پاسخ
به سوال شما بدرستی جواب دادم اما شنا معنا و مینای کلام را متوجه نشدید.
زشت یعنی از + اشت ، از + هشت ، از هست. یعنی برقرار / وارد => زشت بدان زشتیهارا یعنی پایبند باش.
چرا تکذیب کن تکذیب شده ها را هم همان معنا را میدهد؟ یعنی هر انچه ک خیال دارید نیست را تکذیب کن و آنرا وارد بدان.
منکرین منکرات اشاره به حد نهایی چیزهایی دارد ک مردم آنرا باور ندارند یعنی هر انچه ک به خیالت میرسی = کل شی
قسم به آنچه میبینید و نمیبینید
واژه زشت بعدها به مینای بد و ناپسند مینا یافت ؛ زشت یعنی وارد بدان = به خود بپذیر ( که ایراد دارد )
در واژه نهی از منکر = دوری از زشتی ها اشاره شده ؛ معنایی که شما از انکر النکرات خواندید یه مینای ناکامل است از همینرو در برخی جاها دچار اشتباه در برداشت سخن شدید.
نکته ا نکه برخی واژه ها در گذر زمان مینا و فهم دیگری بخود گرفتند و از اصل خود دور شدند
یعنی نهی از منکر = دوری از وارد شده ها ( نقد و ایراد )
انکر النکرات به نظر بنده یعنی ناشناخته ترین ناشناخته ها ، کلّ شیء به همین معنی جزو انکر النکرات حساب میشود
انکر النکرات = تکذیب کن تکذیب شدگان ( را ) = زشت بدان زشتیها (را ) یعنی زشت بشمار زشتی ها را
همه آنچه خداوند افریده انرژی دارد بدون انرژی چیزی زنده نمیماند . در خصوص کوانتوم به کوچکترین واحدهای قابل شمارش اشاره شده اما از دیدگاه خداوند کلمات هم انرژی دارند یعنی دایره همه چیز ( کل شی ) گسترده و همگانی میباشد .
خود واژه کُل هم از کَل / کال / کالو / کالندر ( تقویم و ستاره شماران ) / قلندر ( بزرگان و کلانتران ) / کلات / کاله و .... آمده یعنی خشک و قابل شمارش . کیله آب هم در زبان مازندرانی اشاره به جای خشک برای روندگی آب دارد . حتی کیلو هم واحدی برای شمارش میباشد و ...
بنابراین کل شی خود اشاره به دو چیز دارد
1 - تمامیت و همگی اشیا
2 - اشیای قابل شمارش
حتی واژه دکال در زبان مازندرانی اشاره به اینکه آیا باشد شمارو هم بحساب آورد اشاره دارد یعنی سوالی و جهت طعنه بکار میرود
اگر واژه کل را ریشه سرچ کنید به نتایج بهتری میرسید اما از کل بعدها کلاً / کلهم نیز ساخته شد. واژه لاتین call یا صدا زدن اشاره به فراخوانی دارد یعنی سرشماری و شمارش گری ؛ حتی واژه کلونگ نیز در زبان مازندرانی به بانگ بلند و قابل شمارش اشاره دارد ( بانگ یا صدای کَل و کلان و بلند)
انکر النکرات ، ترکیبی عربی ست و حتما اسم نکره میدانید چه اسمی ست ، ناشناخته ترین ناشناخته ها
من واقعاً متوجه نمیشم ، طبق این گونه برداشت پس انکار کردن یا منکران هم جزو انکر النکرات هستند ؟ حتما نکیر و منکر را شنیده اید ، ناشناخته و ناشناختنی