مالفارق بالضبط بین:"رأی"-"نظر"-"بصر" و "شاهد"؟
رأیتهُ بأمِّ عینی.
(تحت اللفظی=باچشم خودم دیدمش)
نَظر إلیّ الأعمی حین نادیته.
(تحت اللفظی=نابینا به من نگاه کرد وقتیکه صداش کردم)
لم یُبصر اللعبة جیّداً.
(تحت اللفظی=بازی را خوب ندیدش)
...
رأیته ثمّ نظرت إلیه فأبصرتُ جمالهُ ولم أری مالبس.
(تحت اللفظی=دیدمش سپس نگاهش کردم سپس زیبائیش دیدم ولباسش ندیدم چی بود)
...
شاهدت الأحداث عبر استماعی للأخبار.
(تحت اللفظی=اتفاقات را دیدم باشنیدن خبرهارا)
١ پاسخ
رویت= دیدن،
نظر= نگر، نگریدن، نگریستن، ژرفدیدن، نگاه کردن، دید زدن، ورانداز کردن، سکیدن، روی کردن
در نمونهی شما، [نظر] بهچم روی کردن است وگرنه نابینا که نمیتواند نگاه کند.[هنگامی که صداش کردم به من رو کرد]. فردوسی گوید:
تهمتن سوی آسمان کرد روی/چنین گفت کای داور راستگوی
بصر، بصیرت= بینش، روشنبینی، چشم خِرد، یافتن، دریافتن، پیبردن.
در نمونهی شما، [ابصرتُ] چم دریافتن و پیبردن دارد:
[نگاهش کردم یا وراندازش کردم پس زیباییش را دریافتم یا پی به زیباییش بردم].
شهادت هم چم فراوان دارد: دیدن، گواهی کردن، نگریستن، ژرفنگری، پایش، دریافتن و پیبردن، و...
در نمونهی شما همان پیبردن است:
[با شنیدن خبرها، پی به رخدادها بردم].
دوست گرامی همسنجی دو زبان با این روشی که شما داری کار درستی نیست.