اصل اوکام (Occam’s Razor) در مدیریت
چگونه میتوان از
اصل اوکام (Occam’s Razor)
در تصمیمگیریهای مدیریتی برای حذف فرآیندهای غیرضروری استفاده کرد؟
٢ پاسخ
تصور کنید در یک روز بهاری به خانه بازمیگردید و متوجه میشوید که شکلات مورد علاقهتان ناپدید شده است. دو تفسیر ممکن پیش روی شماست:
۱. خواهر یا برادر کوچکتر و شیطان شما که به شکلات علاقه زیادی دارد، در نبود شما آن را خورده است.
۲. یک خانواده از موجودات فضایی فقط برای دزدیدن شکلات شما به خانهتان آمدهاند.
کدام یک از این دو فرضیه منطقیتر است؟ احتمالاً فرضیه اول، یعنی خواهر یا برادرتان شکلات را برداشتهاند، درست است. این فرضیه نیاز به پیشفرضهای کمتری دارد (به جای فرض وجود بیگانگان فضایی و علاقهمندی آنها به شکلات شما) و احتمالاً با توجه به رفتارهای قبلی خواهر و برادرتان همخوانی دارد. بر اساس اصل تیغ اوکام، خواهر یا برادر شما احتمالاً مسئول این ماجرا هستند.
تیغ اوکام به نام فیلسوف و الهیدان قرن چهاردهم، ویلیام اوکام (William of Ockham) نامگذاری شده است. این اصل اکتشافی و راهنما اغلب در علم، فلسفه و سایر زمینهها برای تصمیمگیری یا شکلدهی به فرضیهها استفاده میشود.
اصطلاح «تیغ» در «تیغ اوکام» به طور استعاری به کار برده میشود و به ابزاری اشاره دارد که برای حذف عناصر غیر ضروری استفاده میشود. «تیغ اوکام»، که از آن به عنوان ابزاری ذهنی یاد میشود، به ما کمک میکند تا پیچیدگیهای غیر ضروری را از توضیحاتمان حذف کنیم. این اصطلاح، که تفسیری مدرن از ایدههای فیلسوف ویلیام اوکام است، در واقع مدتها پس از زمان او ابداع شده است.
اصل تیغ اوکام، که به نام اصل صرفهجویی (Principle of Parsimony) نیز شناخته میشود، بیان میکند که باید سادهترین توضیح ممکن را برای یک پدیده انتخاب کرد. این به این معناست که وقتی چندین توضیح ممکن وجود دارد که همه به طور یکسان شواهد را توجیه میکنند، گزینههای سادهتر احتمالاً درستتر هستند.
اصل تیغ اوکام به ما میگوید که باید از توضیحات پیچیده و غیر ضروری اجتناب کنیم، که اغلب با عباراتی مثل «سادهترین توضیح معمولا بهترین است» یا «سادهاش کنید» خلاصه میشود.
ذکر این نکته ضروری است که تیغ اوکام یک قانون قطعی یا تضمین حقیقت نیست. این اصل به ما در فرآیند استدلال کمک میکند و دانشمندان و متفکران را تشویق میکند تا سادگی و ظرافت را در توضیحات خود در اولویت قرار دهند. با این حال، ممکن است در مواردی توضیح پیچیدهتری لازم باشد تا شواهد موجود را بهتر توضیح دهد یا درک جامعتری از پدیده مورد بررسی ارائه دهد.
تیغ اوکام در طراحی تجربه کاربریوقتی چندین محصول یا طرح با عملکرد یکسان را بررسی میکنید، اصل تیغ اوکام توصیه میکند که سادهترین گزینه را انتخاب کنید. به عنوان طراح، باید عناصر طراحی خود را دقیق بررسی کرده و تا جای ممکن، بدون آسیب زدن به کارایی کلی، عناصر غیر ضروری را حذف کنیم. این کار موجب میشود که تنها عناصر مفید و کاربردی باقی بمانند.
در دنیای طراحی وب که تکنولوژیها و ابزارهای متنوعی در دسترس هستند، گاهی اوقات طراحیهای بیش از حد پیچیده، ایجاد میشوند که نگهداری از آنها دشوار است. طراحان باید با پرسیدن سوالات زیر از خود، اصل تیغ اوکام را به کار گیرند تا از سادگی و کارایی در طراحیهای خود اطمینان حاصل کنند:
- آیا این عنصر برای هدف اصلی طراحی ضروری است؟
- آیا میتوانم با کمترین عناصر یا تعاملات به هدف مورد نظر برسم؟
- آیا این ویژگی، ارزش افزوده یا بهبود تجربه کاربری را ارائه میدهد؟
- آیا میتوانم بدون کاهش کاربردپذیری، عناصر بصری غیرضروری را حذف کنم؟
- آیا عناصر اضافی یا تکراری وجود دارد که بتوانم آنها را ادغام یا حذف کنم؟
- آیا اطلاعات به صورت واضح و مختصر ارائه میشوند؟
- آیا بار شناختی وارد بر کاربر را در نظر گرفتهام و آیا میتوانم آن را کاهش دهم؟
- آیا میتوانم فرایند استفاده کاربر را با حذف مراحل غیرضروری سادهتر کنم؟
- آیا طراحی با نیازهای کاربران همخوانی دارد و بر چیزهایی که برای آنها مهم است تمرکز دارد؟
- آیا طراحی را با کاربران آزمایش کردهام تا با جمعآوری بازخورد آنها نقاط پیچیدگی یا ابهام را شناسایی کنم؟
با پاسخ دادن به این سوالات، طراحان میتوانند طرحهایی ایجاد کنند که نه تنها زیبا، بلکه کاربردی و کارآمد نیز باشند، و تجربه کاربری را به طور مؤثری بهبود بخشند.
نکات کلیدی در استفاده از تیغ اوکام در UXاستفاده از اصل تیغ اوکام در تجربه کاربری و طراحی محصول شامل در نظر گرفتن سادگی، کاهش پیچیدگی و تمرکز بر عملکرد اصلی و تجربه کاربر است. در اینجا نکات کلیدی در استفاده از این مفهوم در طراحی UX وجود دارد:
رعایت سادگیبا حذف عناصر غیر ضروری، کاهش شلوغی و حفظ سلسله مراتب بصری، سادگی را در طراحی رابط کاربری در اولویت قرار دهید. درک، پیمایش و تعامل با رابطهای ساده برای کاربران آسانتر است.
صفحه اصلی گوگل نمونه بارز سادگی در طراحی است. بر روی نوار جستجو تمرکز کرده، حواس پرتی را به حداقل رسانده و گام بعدی کاربر را واضح میکند.
تیغ اوکام فراتر از ناوبری است و بر جنبههای زیبایی شناختی طراحی بصری در محصولات دیجیتال تأثیر میگذارد. وقتی طراحان UX اصول طراحی مینیمالیستی را میپذیرند، میتوانند بر عناصر ضروری تمرکز کنند. در ضمن، باعث کاهش اشتباهات یا ابهامات در طراحی میشوند. برندهایی مانند اپل به دلیل رویکرد مینیمالیستی خود مشهور هستند. اپل تجربههای ظریف و کاربرپسندی ایجاد میکند که ویژگیها و عملکردهای اصلی را در اولویت قرار میدهد.
پیامهای واضح و مختصرارتباط موثر برای ارائه یک تجربه کاربری یکپارچه حیاتی است. بخش مرکزی تیغ اوکام در طراحی، تاکید آن بر پیامهای واضح و مختصر است. هنگامی که طراحان آن را اعمال میکنند، اطمینان حاصل میشود که کاربران هدف و عملکرد یک رابط را بدون زحمت درک میکنند. طراحان باید از زبان ساده استفاده کنند، اصطلاحات غیرضروری را حذف کنند و دستورالعملهای مختصری ارائه دهند – این امر تضمین میکند که کاربران محصولات خود را به طور یکپارچه درک کرده و با آنها تعامل داشته باشند.
یک نمونه برای این رویکرد، مشاهده سایت Airbnb است. در این سایت، توضیحات هر اقامتگاه به صورت مختصر زیر هر مورد ذکر شده است، که به کاربر این امکان را میدهد که بدون دردسر و با یک نگاه اولیه، به تمامی ویژگیها دسترسی پیدا کند.
فرمهای آنلاین جز جدایی ناپذیر بسیاری از تجربیات دیجیتال هستند. تیغ اوکام میتواند طراحان را برای ایجاد فرمهای ساده و کاربرپسند راهنمایی کند. طراحان تعداد فیلدهای فرم را به حداقل میرسانند، در صورت امکان اطلاعات را از قبل پر میکنند و اعتبار ورودی مفیدی را ارائه میدهند.
آنها همچنین میتوانند نرخ تکمیل را افزایش دهند. این اصل اهمیت ارتباط مستقیم و مختصر را برجسته میکند. اگر طراحان از منوهای بهم ریخته و مسیرهای ناوبری پیچیده جلوگیری یا آنها را حذف کنند، میتوانند رابطهایی ایجاد کنند که کاربران را قادر میسازد به راحتی اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا کنند. Typeform و پلتفرمهای مشابه دارای فرمهای پیچیدهای هستند که رابطهای یکپارچه و کاربر پسند را ارائه میدهند.
بخش اصلی توصیه در تیغ اوکام این است که طراحان، بار شناختی کاربران خود را به حداقل برسانند. طراحان باید پیچیدگیهای غیر ضروری را حذف کنند و محتوا و ویژگیها را به طور منطقی و کارآمد سازماندهی کنند. اگر سازماندهی متفکرانه، معماری کارآمد اطلاعات، سلسله مراتب واضح و الگوهای تعامل شهودی را به کار گیرند، میتوان به این امر دست یافت. طراحان میتوانند در صورت استفاده از نمادهای آشنا و قراردادهای استاندارد، از مدلهای ذهنی موجود استفاده کنند، منحنی یادگیری را کاهش دهند و کاربردپذیری را افزایش دهند.
عناصر طراحی سازگارطراحی تیغ اوکام به طور کلی دارای یکنواختی در رنگها، فونتها و نمادها در سراسر محصول است. این امر به حفظ انسجام کمک میکند و به جریان کاربر و تجربه کلی کاربر و مشتری کمک میکند.
همچنین، وقتی طراحان از الگوها و استانداردهای طراحی متداول استفاده میکنند، رابط کاربری بهتری ایجاد میشود که کاربران به راحتی میتوانند از آن استفاده کنند.
این اصل توصیه میکند که اطلاعات موجود در محصول تنها زمانی آشکار شوند که کاربران به آن نیاز داشته باشند.به عنوان مثال، وقتی کاربران وارد صفحه ورود به سیستم میشوند، فقط اطلاعات لازم برای آن قسمت به نمایش درآیند. این کار باعث کاهش پیچیدگی و بار شناختی میشود و با انتظارات کاربران همخوانی دارد.
پیشگیری و مدیریت خطاطراحان میتوانند از طریق دستورالعملهای واضح و مختصر با این اصل طراحی، خطاها را پیشبینی کرده و از آن جلوگیری کنند. این امر نیاز به عیبیابی را کاهش میدهد و میتواند به شکل انتخاب کننده تاریخ تقویم برای رزرو بلیط باشد.
در حالی که تیغ اوکام یک اصل ارزشمند در طراحی UX است، مهم است که خطرات و محدودیتهای بالقوه را نیز در نظر بگیرید:
- ساده سازی بیش از حد
سادهسازی بیش از حد میتواند منجر به حذف ویژگیهای ضروری یا ایجاد مشکلات کاربردی شود. مهم است که بین سادگی و نیازهای کاربر تعادل ایجاد کنیم.
مهم بودن زمینه
زمینه (Context) اهمیت دارد؛ کاربرد اصل اُکام بستگی به زمینه و نیازهای خاص کاربران دارد. باید طراحیها را بر اساس نیازهای منحصر به فرد جمعیت هدف شخصیسازی کنیم.
ضروری بودن پیچیدگی در بعضی مواقعگاهی اوقات پیچیدگی ضروری است. در مواقعی، نیاز به راهحلهای پیچیدهتر برای برآورده کردن نیازهای خاص کاربران وجود دارد. باید بین سادگی و عملکرد، تعادل دقیقی برقرار کنیم.
* باز نشر از سایت: 👇
https://dux.studio/ux-articles/laws-of-ux/اصل-تیغ-اوکام-occams-razor/
اصل اوکام (Occam’s Razor) بیان میکند که بین دو توضیح یا راهحل که نتایج یکسانی دارند، سادهتر را انتخاب کن. در مدیریت، این اصل میتواند به سادهسازی فرآیندها، کاهش پیچیدگی و حذف کارهای غیرضروری کمک کند. در تصمیمگیریهای مدیریتی، میتوانید از این اصل به روشهای زیر استفاده کنید:
۱. تحلیل فرآیندهای موجود
تمام مراحل یک فرآیند را بررسی کنید.
بپرسید: "آیا این مرحله ارزش افزوده ایجاد میکند؟" اگر نه، حذف یا سادهسازی کنید.
۲. کاهش لایههای مدیریتی و بوروکراسی
آیا یک تأیید اضافی لازم است؟
آیا یک گزارش یا جلسه واقعاً ضروری است؟
حذف پیچیدگیهای غیرضروری، تصمیمگیری را سریعتر و مؤثرتر میکند.
۳. بهینهسازی جریان کار (Workflow Optimization)
از ابزارهای اتوماسیون برای حذف کارهای دستی و تکراری استفاده کنید.
فرآیندها را دیجیتالی کنید تا کارها روانتر شوند.
۴. استفاده از دادهها برای تصمیمگیری سادهتر
اگر دو راهحل برای حل یک مشکل دارید، به دادهها نگاه کنید.
اگر یک راه نیاز به فرضیات و متغیرهای زیادی دارد، ولی راه دیگر سادهتر است و همان نتیجه را میدهد، راه سادهتر را انتخاب کنید.
۵. محدود کردن اهداف و اولویتها
داشتن تعداد زیاد اهداف باعث سردرگمی و اتلاف منابع میشود.
اصل ۸۰/۲۰: روی ۲۰٪ کارهایی تمرکز کنید که ۸۰٪ نتایج را تولید میکنند.
۶. به حداقل رساندن پیچیدگی در طراحی محصولات و خدمات
محصول یا خدماتی طراحی کنید که استفاده از آن ساده باشد.
از ویژگیهای غیرضروری که فقط باعث پیچیدگی میشوند، اجتناب کنید.
جمعبندی
اگر فرآیندی را نمیتوان به وضوح توضیح داد یا اگر چندین راه برای انجام یک کار وجود دارد، سادهترین، کمهزینهترین و کمریسکترین گزینه را انتخاب کنید. اصل اوکام کمک میکند که از اضافهکاری و تصمیمگیریهای بیشازحد پیچیده دوری کنید.