قرآن کریم ، زبان عربی
در سوره شعرا وقتی حضرت ابراهیم از پدر و قومش سوال میکنه که شما چه چیزی را عبادت میکنید در پاسخ میگویند که
انّا نعبد اصناماً فنظلّ لهاعاکفین ،
اولا حرف ف قبل از فعل نظلّ و دوما خود فعل نظلّ برای اصنام چه معنی میده ؟ البته ترجمه واضح هست تفسیرش چیه ؟ سپاسگزارم
٣ پاسخ
کمی دقت کنید
«نَظِلّ» یعنی چه؟
از ریشه «ظ ل ل»، به معنای در سایه ماندن، استمرار، پناه گرفتن.
در عربی، فعل «نظلّ» یعنی:
ما همچنان میمانیم یا
ما ادامه میدهیم کاری را
و البته در معنای ظاهری، همون سایه داشتن هم درش هست.
---
۲. «عاکفین» یعنی چی؟
از «ع ک ف»، به معنای:
اقامتگزیدن با تمرکز، مخصوصاً در مسجد یا مکان مقدس
وقف کردن خود برای عبادت و بندگی
در قرآن، «عاکف» کسیه که خودش رو در مسجد الحرام یا در بندگی محصور و متمرکز کرده.
---
۳. پس ترکیب «نَظِلُّ عَاكِفِينَ» چی میتونه باشه؟
> «ما در سایهی تو میمانیم، وقف شده، مستقر، و متمرکز در بندگی تو»
یا:
> «ما دائماً به حالت اعتکاف و عبادت در آستان تو میمانیم»
۴. «نعبد» و «نظل» چه تفاوت یا رابطهای دارند؟
نعبد → عبادت میکنیم (فعل خاص عبادتی)
نظل → میمانیم، دوام میآوریم (فعل استمرار و حالت)
پس:
نعبد، نوع عمل رو میگه
نظل، حالتی طولانی و دائمی از اون عمل رو
پس نتیجه:
«نظلّ عاکفین» یه ترکیب زیباست
نشون میده که عبادت یه لحظه نیست، بلکه یه حالت ماندگاره
«نعبد» و «نظل» مترادف نیستند، اما مکمل هم هستند
(مثل اینکه بگی: «میپرستم» و «همواره وقف پرستشم»)
به معنای من در سایه هستم، من در حالتی هستم(در طول روز)
ظَلَلْتُ نائماً = من در طول روز در حالت خواب بودم
تونستم منظورمو برسونم؟
آیهای که اشاره کردید از سوره شعراء (آیه ۷۵) است که در آن حضرت ابراهیم از قوم خود میپرسد: "شما چه چیزی را عبادت میکنید؟" و آنان در پاسخ میگویند:
"إِنَّا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ"
1. معنی حرف "ف" قبل از فعل "نظل"
در این آیه، حرف "ف" به معنی "پس" یا "بنابراین" است. در زبان عربی، حرف "ف" به نوعی به رابطه علت و معلولی اشاره دارد. بنابراین، در اینجا حرف "ف" نشان میدهد که پس از اینکه ما اصنام را عبادت میکنیم، نتیجهاش این است که به صورت دائم و پیوسته در مقابل آنها در حالت عبادت و اعتکاف میمانیم.
2. معنی فعل "نظل" برای "اصنام"
فعل "نظل" در اینجا به معنی "ایستادن، ثابت بودن و ماندن" است. به طور خاص، "نظل" به معنای "در مقابل چیزی ماندن به طور مستمر" یا "در کنار چیزی به طور دائمی ایستادن" است. در این آیه، "نظلّ" به این معناست که قوم حضرت ابراهیم برای عبادت اصنام، در کنار آنها ثابت و پایدار میمانند، به طور پیوسته و مستمر.
تفسیر آیه:
قوم حضرت ابراهیم در پاسخ به سوال حضرت ابراهیم میگویند که "ما اصنام را عبادت میکنیم و برای آنها همیشه در حال عبادت و اعتکاف هستیم". در اینجا، اشاره به پایبندی و مداومت در عبادت و خدمت به اصنام است، که نشان میدهد که آنها تا چه حد خود را به عبادت و پرستش این بتها وقف کردهاند.
در واقع، این آیه بیانگر نوعی تعصب و وابستگی شدید به بتها و دلبستگی به پرستش آنهاست. قوم حضرت ابراهیم از شدت پیروی از اصنام، در حالت مداوم عبادت و اعتکاف به سر میبرند، و این نشاندهنده نادانی و گمراهی آنهاست که به شکل ناخودآگاه خود را در این مسیر قرار دادهاند.
این تفسیر اشاره به ایستادگی و تعهد به عقاید نادرست و به معنی این است که آنها در پرستش بتها به گونهای پیوسته و ثابت باقی ماندهاند.
مگر ریشه فعل نظلّ از ظلّ به معنای سایه نیست ؟ اگر به متکلم وحده این فعل بخواهیم بگوییم اظلّ!!! ریشه این فعل ضلّ معنی دارد ؟ لطفاً ریشه این فعل نظلّ رو می فرمایید چیه؟
در آیه مربوطه چه معنایی برای نظلّ عاکفین داره ؟ ما عاکفیم در سایه می گذرانیم ؟ نعبد با نظل چه تفاهمی دارند ؟ مترادف که نیستند ؟ هستند ؟