معادل فارسی برای کلمات بیگانه ی
معادل فارسی برای کلمات بیگانه ی
" پاراف"
" پاراگراف "
" پارتیشن "
٤ پاسخ
درود بر شما
من بهجای واژهی پاراف، [گواهی] را پیشنهاد میکنم؛
پاراف کردن همان گواهی کردن یک نوشته از سوی سرپرست ردهپایینتر است برای سرپرست رده بالاتر.
بیگانه با چی؟ پارسی؟ خب تو اگه نگران پارسی هستی، باید بدونی که اون واژگانِ معادل و کلمات که گفتی هم بیگانه هستند با پارسی.
واژه ی پاراف منو یاد واژه ی انگلیسیِ پرُف میندازه که همسانه با نمایانیدن در پارسی. واژه ی امضا هم با نمایانه همسانه. این که زیر ی چیزی ی چیز دیگه مینویسنُ بهش میگن پاراف کردن، گمان نمیکنم در پارسی دستور نباشه.
گرف یونانیهُ در واژه ی جیوگرفیا(جغرافی!) هم هست. گرف با نگاشتن همسانه.اون بخش ازهایی از یک نوشته رو که مردم پاراگراف میگن رو من رِشته یا رِشت میگم؛ بَفت هم میشه بش گفت.پاراگراف خیلی کاربردِ سِتمیه.
Proof
پارسی اینجوری نیست که بیای ی واژه ی بیگانه رو تنهایی بدی بگی پارسیش چی میشه. پارسی استانه ای برای کاربرد واژگان در سخن داره. اینجوری نیست که از فضل که با فضیلت همخوانواده ست واژه ی فاضلاب رو بسازهُ عمادی بیاد از درُپیکر دم بزنه که. اینجوری نیست که اگر چونان واژه ی بیگانه ای با چنین واژه ای در پارسی در جایی همسان دونسته شد، کاربرد ها و همخانوادگان اون چونان واژه هم با اون چنین واژه ی پارسی همخانواده باشن در جای دیگه.
پاراف معادلش میشهپیش امضا
پاراگراف میشه بند پارتیشن میشه دیوارک ولی به معنی جداکننده هم میتونه باشه