پرسش خود را بپرسید
معادل فارسی " dismiss from service"
١ ماه پیش
٣٤
معادل فارسی
" dismiss from service"
٢,٩٣٩
٠
٥
١٢٥
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
معادل فارسی عبارت “dismiss from service” به طور کلی “اخراج از خدمت” یا “برکناری از خدمت” است.
این اصطلاح به معنای پایان دادن به اشتغال یا خدمت یک فرد در یک سازمان یا نهاد است.
٣٧,٧٦٥
٣٨
٥٦٤
١١٩
١ ماه پیش
از خدمت اخراج کردن ، و البته در مجهول معنی از خدمت اخراج شدن میدهد
٣,٩٤٢
٣
٩٢
٤١
١ ماه پیش