" tuff luck" یعنی چی؟
معنی اصطلاح محاوره ای
" tuff luck"
چیه ؟
٤ پاسخ
یک ارائهی خوب ویژگیهای متعددی دارد که میتواند آن را تاثیرگذار و به یادماندنی کند.
در اینجا چند نکته کلیدی برای داشتن یک ارائهی عالی آورده شده است:- شروع قوی: با یک مقدمه جذاب و گیرا شروع کنید تا توجه مخاطبان را جلب کنید.
- ساده و منسجم: مطالب خود را به صورت ساده و منسجم ارائه دهید. از پیچیدگیهای غیرضروری پرهیز کنید.
- استفاده از داستان: داستانها میتوانند به شما کمک کنند تا پیام خود را به شکلی جذابتر و قابل فهمتر منتقل کنید.
- تعامل با مخاطب: با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید و از آنها سوال بپرسید تا آنها را درگیر نگه دارید.
- استفاده از زبان بدن: از زبان بدن، حالات چهره و تماس چشمی برای تقویت پیام خود استفاده کنید.
- پاورپوینت خوب: اگر از پاورپوینت استفاده میکنید، مطمئن شوید که اسلایدها ساده و خوانا هستند و از تصاویر و نمودارهای مناسب استفاده کنید.
- تمرین و آمادگی: قبل از ارائه، چندین بار تمرین کنید تا به مطالب خود مسلط شوید و استرس کمتری داشته باشید.
- پایان قوی: با یک نتیجهگیری قوی و به یادماندنی ارائهی خود را به پایان برسانید.
اصطلاح محاورهای “tough luck” (که گاهی به صورت “tuff luck” نوشته میشود) به معنای “بدشانسی” یا “شانس بد” است. این عبارت معمولاً زمانی استفاده میشود که کسی با یک وضعیت ناخوشایند یا ناامیدکننده مواجه میشود و دیگران به نوعی همدردی یا تسلی میدهند، اما در عین حال نشان میدهند که نمیتوانند کمکی کنند.
- مثال 1:
- “I studied all night for the exam, but I still didn’t pass.”
- “Tough luck! Maybe next time you’ll do better.”
- مثال 2:
- “I was so close to winning the lottery, but I missed by one number.”
- “Tough luck! That’s really unfortunate.”
- مثال 3:
- “I wanted to go to the concert, but the tickets were sold out.”
- “Tough luck! Maybe you can catch them next time they’re in town.”
این عبارت معمولاً به صورت غیررسمی و دوستانه استفاده میشود و نشاندهنده همدردی با فردی است که با بدشانسی مواجه شده است.
Tuff = Tough
Tuff (tough ) luck :
بدشانسی
سلام
در مواقعی بکار میره که کسی در انجام کاری یا رسیدن به هدفی با بدشانسی روبرو شده (و از سوی دیگران همدردی هم در کار نیست) معمولا به این شکل استفاده میشه: "عجب بدشانسی ایی"، یا "به این میگن بدبیاری" ، "بد آوردن"
مثال:
Tough luck. You knew the job was supposed to be done by today
عجب بدشانسی ایی. میدونستی قرار بود تا امروز کار تموم بشه!
They lost a lot of money on their investment. Tough luck - they should have been more careful.
پول زیادی در سرمایه گذاری از دست دادن. بدبیاری به این میگن، باید بیشتر دقت می کردن