پرسش خود را بپرسید
ترجمه ی اصطلاح"pissed off"
٧ ماه پیش
٨٥
ترجمه ی اصطلاح
"pissed off"
ومعادل انگلیسی براش پیشنهاد بدید لطفا
٢,٥٥٢
٠
١
١٠٥
٣ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
یک صفت هست به معنی:
عصبانی-خسته-سر در گم-دلخور- کسی که رفته یا گور خود را گم کرده- ناراحت-غمزده و صفت هایی از این دست
٢٤٥,٠٠٧
٨٦
١,١٢٤
١,٠٩٣
٧ ماه پیش
خودش به تنهایی صفته که حالت فعلم داره، ترجمش بصورت صفت میشه "کسی که *یدن به اعصابش!"
دو تا معادل رایجشم اینا هستن:
You're grinding my gears.
You're pushing my buttons.
٤,٨٦٦
٨
١٥٣
١١
٧ ماه پیش
وقتی از چیزی خسته و عصبانی میشه ( نا امید میشی)
Annoyed
Irritated
٢,١٧٥
١
٣١
٧
٧ ماه پیش