تصمیمگیریهای بلندمدت و پایدارتر در سازمانها
مدل کوه یخ چطور میتونه به تصمیمگیریهای بلندمدت و پایدارتر در سازمانها کمک کند؟
١ پاسخ
مدل کوه یخ میگوید آنچه ما در ظاهر میبینیم (رفتارها، نتایج، بحرانها)، تنها نوک کوه یخ است. زیر سطح، سه لایه دیگر قرار دارند:
1. الگوهای رفتاری (Patterns): روندهایی که به طور مکرر رخ میدهند
2. ساختارهای سیستمی (Structures): سیاستها، فرآیندها، قوانین نانوشته
3. ذهنیتها و باورها (Mental Models): پیشفرضها، فرهنگ، ارزشهای پنهان
چگونه به تصمیمگیری بلندمدت کمک میکند؟۱. کشف ریشه مسائل بهجای واکنش به علائم:
بهجای مقابله با مشکل ظاهری (مثلاً کاهش فروش)، سازمان به سراغ الگوهای پنهان رفتاری یا باورهای ناکارآمد درون سیستم میرود.
۲. طراحی راهحلهای سیستمی، نه موقتی:راهحلها بر اساس فهم عمیقتر ساختارها و ذهنیتها طراحی میشوند، پس دوام بیشتری دارند.
۳. کاهش هزینههای ناشی از تصمیمات اشتباه یا فوری:درک اینکه یک مشکل بارها تکرار شده و حاصل ساختاری ناکارآمد است، مانع از تصمیمات شتابزده میشود.
۴. همسویی بهتر تصمیمات با ارزشها و فرهنگ سازمانی:با شفاف شدن باورهای زیربنایی، سازمان میتواند تصمیمهایی بگیرد که با هویت درونی خود سازگارترند.
۵. تسهیل در تغییر فرهنگی و بهبود بلندمدت:اگر مشکلی در فرهنگ سازمانی ریشه دارد، مدل کوه یخ به تغییر تدریجی و آگاهانه آن کمک میکند، نه صرفاً اصلاح سطحی رفتارها.
مثال ساده:
فرض کنیم کارمندان اغلب با تأخیر پروژهها را تحویل میدهند.
- اتفاق: تأخیر در پروژهها
- الگو: همیشه در مراحل پایانی شتابزده عمل میشود
- ساختار: پاداشها فقط بر اساس سرعت هستند، نه کیفیت
- ذهنیت: «اهمیت ندارد چطور کار را انجام دهیم، فقط تمامش کنیم»
- اقدام سطحی: تنبیه افراد
- اقدام عمیق (مدل کوه یخ): بازنگری در سیستم پاداش، آموزش، و فرهنگ کیفیتمحور