پرسش خود را بپرسید

تفکر سیستمی و تفکر خطی

تاریخ
٨ ماه پیش
بازدید
٩٨

چه تفاوتی بین 

تفکر سیستمی و تفکر خطی

 وجود دارد و چرا در حل مسائل پیچیده، تفکر سیستمی اولویت دارد؟
 

٤,٩٧٣
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
٢١٦

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:
تفکر سیستمی vs تفکر خطی — فرقشون چیه؟ و چرا تو مسائل پیچیده باید سراغ تفکر سیستمی رفت؟تفکر خطی چیه؟

یعنی اینطوری فکر کنی که:

اگه A اتفاق بیفته، بعدش B میشه، بعد C... همین و بس!

یه مسیر مستقیم، مرحله‌به‌مرحله، انگار همه‌چی ساده و قابل پیش‌بینیه.

این مدل فکر کردن بد نیست، مخصوصاً وقتی مسئله ساده‌ست یا فقط یه علت و یه معلول داره. مثلاً اگه دوشاخه رو بزنی، لامپ روشن میشه. خب معلومه، دیگه پیچیدگی نداره.


حالا تفکر سیستمی چیه؟

می‌گه: هیچ چیزی توی دنیا تک‌علتی نیست! همه چی به همه چی ربط داره.

یعنی به جای اینکه فقط به یه مسیر مستقیم نگاه کنی، کل پازل رو با همه‌ی تیکه‌هاش می‌بینی.

مثلاً توی یه شرکت اگه فروش کم بشه، شاید مشکل از تبلیغات نباشه، شاید از آموزش کارکنانه، یا از کیفیت محصول، یا حتی از حال روحی کارمندا!

تفکر سیستمی یعنی این شبکه‌ی درهم‌تنیده از علت‌ها و اثرها رو بشناسی.


چرا توی مسائل پیچیده، تفکر سیستمی مهم‌تره؟

چون توی پیچیدگی، همه چیز به هم وصل شده.

اگه فقط خطی فکر کنی، ممکنه یه جا رو درست کنی و سه جای دیگه رو خراب‌تر.

ولی با تفکر سیستمی می‌تونی الگوهای پنهان، رابطه‌های بلندمدت، و اثرات غیرمنتظره رو ببینی. اینجوری تصمیم‌هات پخته‌تر و پایدارتر می‌شن.


یه مثال واقعی:

یه شهر ترافیک داره.

تفکر خطی: "ماشین زیاده، پس باید اتوبان بسازیم."

تفکر سیستمی: "شاید سیستم حمل‌ونقل عمومی ضعیفه، شاید محل کارا همه تو یه نقطه‌ن، شاید فرهنگ استفاده از ماشین شخصی جا افتاده..."

اینجوری راه‌حل، ریشه‌ای‌تر میشه، نه فقط یه چسب‌زخم موقتی.


خلاصه‌:

تفکر خطی مثل اینه که بخوای با نقشه‌ی مترو، کوه نوردی کنی!

ولی تفکر سیستمی نقشه‌ی کامل طبیعت‌گردیه، با همه‌ی پیچ‌وخم‌ها، درختا، دره‌ها و رودخونه‌ها.

مخصوصاً وقتی می‌خوای مسئله‌ای رو درست و ریشه‌ای حل کنی، نه فقط سر و تهشو بچسبونی.

١١,٠٨٢
طلایی
١١
نقره‌ای
٤٢٩
برنزی
١٠٢
تاریخ
١ هفته پیش

پاسخ شما