مفهوم Cultural Relativism
٤ پاسخ
واژه مصوب: نسبی گرایی فرهنگی
تعریف: رویکردی نظری که بر پایۀ آن مفاهیم فرهنگی در هر جامعه به گونه ای متفاوت و باتوجه به موقعیت و روابط اجتماعی همان جامعه تبیین می شود و این امر مفاهیم اخلاقی و شناختی را نیز در بر می گیرد
یعنی نسبت گرایی فرهنگی
سلام
شاید بشه "خویشاوندی فرهنگی" هم گفت
نسبی گرایی فرهنگی :
آنچه در فرهنگی اخلاقا درست (نادرست، وظیفه و…) است لزوما قابل تعمیم به فرهنگ دیگر نیست. به این دلیل که صدق هر داوری که درستی یا نادرستی اخلاقی را به عملی نسبت می¬دهد، به نوعی وابسته یا “در نسبت با” هنجارهای فرهنگی جامعه عامل است و هنجارهای فرهنگی از یک جامعه به جامعه دیگر متفاوت است.
بدین ترتیب چیزی که در یک فرهنگ خوب یا بد تلقی میشود لزوماً در فرهنگ دیگر به همان شکل ارزیابی نمی گردد. در واقع معیار درست یا غلط بود امور قابل تعمیم نخواهند بود و تنها از طریق همان فرهنگ است که باید آن معیار تعریف گردد. صورت افراطی این دیدگاه هر گونه قضاوت و تحلیل بر مبنای اصول کلی و جهان شمول مانند قوانین عام را رد می کند.