'گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم'
ضربالمثل
'گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم'
به چه نوع برخوردی با مشکلات و چالشها اشاره میکند؟
٢ پاسخ
اصولاغوره میوه نارس انگور است که دارای طعم ترشی میباشد. غوره دارای اسیدهای آلی مانند اسید مالیک، اسید فرمیک، اسید سوکسینیک، اسید اگزالیک، اسید گلوکولیک و قند میباشد و به دلیل داشتن اسید، ترش مزهاست در حالیکه حلوا به شیرینی معروف است. پس می توان هر چیز ناخوشایندی را با صبر پیشه کردن شیرین کرد.
معنی ضرب المثل گر صبر کنی ز غوره حلواسازیاین ضرب المثل بدین معنی می باشد که کارها با صبر و بردباری انجام می شود و پایه ی نیک فرجامی و رستگاری بر صبر استوار است و انسان با تحمل و بردباری به اهداف و روزهای خوش زندگیش دست خواهد یافت.(سایت نمناک)
روزی روزگاری در یک موزه معروف پوشیده شده با سنگ مرمر مجسمه بسیار زیبای مرمرینی وجود داشت که مردم از اقصی نقاط جهان برای دیدن آن می آمدند و زیبایی مجسمه را تحسین می کردند.
شبی سنگ مرمرکف پوش سالن موزه در گفت و گو با مجسمه اینگونه گفت:
ما هر دو در یک معدن بودیم اما حالا هر کسی تو را می بیند تحسینت کرده اما نسبت به من بی تفاوتند و این اصلا منصفانه نیست!
مجسمه لبخندی زد و آرا گفت:
یادت می آید روزی که مجسمه ساز می خواست تو را بتراشد، چقدر مقاومت کردی؟
سنگ پاسخ داد:
یادم است چرا که فکر می کردم ابزار او به من آسیب خواهد زد و من تحمل نداشتم.
مجسمه با آرامش و لبخند ملیح گفت:
اما من می دانستم در رنجی که می بینم گنجی نهفته است و می دانستم حتما به یک شاهکار یا اثر بی نظیر تبدیل خواهم شد پس تمام ضربات و صیقل ها و تراش ها را تحمل کردم و دردها را به جان خریدم تا زیباتر شوم.
دوست من، من اگر امروز با ارزشم نتیجه تحمل و صبر من است همانطور که می گویند گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی من هم با تحمل و صبر مورد توجه قرار گرفتم و از یک سنگ مرمر معمولی به مجسمه ای زیبا تبدیل شدم.
حکایت دوم ضرب المثل گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
روزی روزگاری، پدری که چهار فرزند داشت، فرزندانش را به ترتیب در فصول مختلفی از سال به سراغ درخت گلابی اطراف خانه خود فرستاد و سپس همه را فراخواند و از آنهاخواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند.
پسر اول که در زمستان به سراغ درخت رفته بود، گفت:درخت بی برگ و بار و زشت و خمیده ای بود.
پسر دوم که در بهار به سراغ درخت رفته بود، گفت:نه.. درختی زیبا و پر از شکوفه ای بود.
پسر سوم که در تابستان به سراغ درخت رفته بود، گفت:درختی سرسبز و با شکوه و زیبا بود.
پسر چهارم که در پاییز به سراغ درخت رفته بود، گفت:نه!!! درخت پر از میوه و زایش و زندگی بود.
پدر با خنده گفت:
هر یک از شما آنچه را که دیده بودید، توصیف نمودید، همه تان درست گفتید اما فرزندان بیاموزید که همانطور که درخت را نمی توان در یک فصل توصیف نمود، زندگی را هم تنها با سختی و مشکلات نبینید و قضاوت نکنید، فرزندانم شما با صبر و تحمل می توانید از سختی های زندگی عبور کنید و روزهای شاد و راحت را ببینید، همانطور که درخت در زمستان سرد تسلیم نمی شود و در بهار و تابستان به شکوفایی می رسد.
سلام. به نظر من:
صبر فعّال.
یعنی اولا صبور باشی، چون بعضی چیزها زمان میبره تا به نتیجه برسه؛ و نیز خیلی چیزها در ابتدا مشکل هستند. همچنین اگه در اصل بی صبری دست به کاری بزنی، مشکل بر مشکل افزوده میشه. و دوما، باید صبرت، صبر فعّال باشه؛ یعنی همراه با ناامیدی و بی تفاوتی و ... نباشه. یعنی باید در کنار صبر امید هم داشته باشی و اگر کاری لازمه انجام بدی برای رسیدن به نتیجه و حل مسائل و ... .