پرسش خود را بپرسید

"هفت آسمان" در ادبیات فارسی نماد چیه ؟

تاریخ
٤ هفته پیش
بازدید
١٩٠

"هفت آسمان" 

در ادبیات فارسی نماد چیه ؟

٤,٥٥١
طلایی
٠
نقره‌ای
٣
برنزی
٢٤٢

٣ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

در گذشته باور بر این بود که زمین در میانگاه جهانهُ همه پیکران اسمانی به دور زمین میگردن؛ الگویی که زمینمرکزی یا بتلمیوسی نامیده میشه. این الگو برای اینکه بتونه جنبش پیکران اسمانی رو به درستی(نه به راستی ) بازگو کنه هفت لایه ی اسمانی گردان به دور زمین می انگاشتُ در هر کدوم پیکر یا پیکرانی رو مینشوند به گونه ای که انچه دیده میشه از دیدگاه بیننده ی زمینی با انچه که الگو پیشبینی میکنه هماهنگ باشه. این الگو دیگه از زبان ها افتاده و بسیارانی میدونن که دورغه.   پرسیدی هفت اسمان نماد چیه؟! گمان نمیکنم نماد چیزی باشِ در سخن پارسی.   

١٧٥
طلایی
٠
نقره‌ای
٢
برنزی
٣
تاریخ
٤ هفته پیش

 عدد هفت لزوما به معنای عدد هفت نیست و بیشتر مبین کثرت عددیست.هفت پر کنه هند(گویش تهرانی):دورترین ایالت هندوستان

همچنین بدلیل سحری که در عدد هفت است در ادبیات و ادیان زیاد بکاررفته:

هفت دروازه بهشت و جهنم/هفت گناه کبیره/هفت روز هفته/هفت پیکر نظانی/هفت اورنگ جامی/هفت اختر، به صورت استعاره با نام هایی چون: هفت اورنگ، هفت آیینه، هفت اژدها، هفت خدنگ، هفت سالار، هفت دختر خضرا/سیاره های هفتگانه(نجوم قدیم)/هفت رنگ رنگین کمان/ عجایب هفتگانه

فهرست جمال هفت پرگار/هفت دور(رای جهان، هفت دور قایل شدند كه مدت هر دور هزار سال و به یكی از آن هفت سیاره تعلق داشت و پس از دور هزار ساله ی یك سیاره، دور هزار ساله ی سیاره ی دیگر آغاز می شد و عقیده داشتند كه پس از تمام شدن این دوره ها قیامت فرا می رسد. كیمیاگران هم هر یك از هفت فلز اصلی را كه می شناختند به یكی از آن سیاره های هفتگانه نسبت می دادند یعنی طلا به آفتاب، نقره به ماه، برنز به مشتری، مس به زهره، سرب به زحل، آهن به مریخ و جیوه به عطارد. احترامی كه آن اقوام برای عدد هفت قایل بودند همچنان بر جای ماند و به نسل های بعدی خود و به اقوام سرزمین های دور و نزدیك دیگر رسید، وارد كتاب ها و آیین ها و ادیان شد و تا امروز هم كه در فولكورها دیده می شود بر جای خود باقی است.).
وز هفت خلیفه جامگی دار.

در مرکز خط هفت پرگار
یک نوبتی نشانده بر کار.نظامی.

در تورات یهود عدد هفت چندین بار به عنوان عدد كامل آمده است. در "سفر پیدایش" آمده است كه خداوند جهان را در شش روز آفرید و در روز هفتم از كارهای خود آرام گرفت. خداوند روز هفتم را مبارك خواند و آن را تقدیس نمود و باز در تورات آمده است كه جانورانی كه با نوح سوار كشتی شدند هفت هفت بودند و فرعون در خواب خویش هفت گاو لاغر و هفت گاو فربه و هفت سنبله ی خشك و هفت سنبله ی تر را دید و سال های قحطی و فراوانی هم كه فرا رسیده هر یك هفت سال بود و قوم یهود در روز هفتم هفته و سال هفتم جمع می شوند و "سال یوبیل" عبارت است از هفت سال و بسیاری هفت های دیگر، مثل قایل شدن هفت فرشته در برابر سیارات هفتگانه و غیره.

در آیین مسیحی نیز عدد هفت دارای احترام است. یوحنای لاهوتی در "مكافات" خود به عفت كلیسا خطاب كرده و در رویای خود هفت روح و هفت مهر و هفت صورت و برده ای با هفت شاخ و هفت چشم و هفت پیاله ی زرین و هفت بلا و هفت فرشته دیده كه در حضور خدا ایستاده اند. در انجیل متی نیز از هفت روح پلید سخن گفته می شود و كاتولیك ها به هفت مناسك. هفت گناه اصلی، هفت توبه، هفت اندوه و هفت شادی و هفت افتخار معتقدند.

در قرآن هم عدد هفت چندین بار به مناسبت های مختلف آمده است. بارها در آیه های مختلف به هفت آسمان و هفت زمین اشاره شده و در سوره ی ٦٩ آیه ی ۷ قوم عاد هفت شبانه روز به بلا مبتلا شدند و یا در سوره ی ١٢ آیه های ٤۳ - ٤٩ خواب فرعون و تعبیر یوسف آمده كه هفت سال فراوانی و هفت سال قحطی بود.

در سوره ی ١٨ آیه ی ٢١، شماره ی اصحاب كهف هفت تن یاد شده و در سوره ی ١۵ آیه ٤۳ و ٤٤ برای دوزخ هفت در یاد شده است. طی مناسك حج نیز دور كعبه هفت دور و رمل جمرات (سنگ زدن به شیطان) هفت بار است.

فرقه هایی نیز در شیعه وجود دارند كه معتقد به هفت امامند و در حقیقت هفت امامی هستند. مانند اسماعیلیه كه امامت را پس از جعفر صادق به پسرش اسماعیل پایان می دهند و این به علت احترامی است كه برای عدد هفت قایل بودند و طبقات زمین و آسمان و تعداد اندام های انسان و تعداد امامان و درجات مومنان را هم هفت می دانستند.

در آیین زرتشتی هم احترام و توجه به عدد هفت دیده می شود كه مشخص ترین مورد آن هفت امشاپسند (اهورا مزدا، بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ یا اسفند، خورداد، امره تات یا امرداد) و هفت دیو یا عامل شر (اكومن، ایندره، ساوول، ناهیه، تیریز، زیریز و آئشمه) و داشتن هفت آتشكده ی مقدس (آذر مهر، آذر نوش، آذر بهرام، آذر آیین، آذر خرداد، آذر برزین، آذر زردهشت) و تقدس هفت ستاره و هفت آسمان و یا هفت صفت هرمز یا هفت فرشته ی مقرب که عبارتند از: بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد كه با اهورامزدا كه در راس آن ها قرار می گیرد، هستند. یكی از قدیمی ترین بخش های اوستا (هتین هاییتی) هفت فصل دارد و در متون كهن جهان به هفت اقلیم تقسیم می شود. این هفت اقلیم در گات ها "هپته بومی" یا هفت بوم نامیده می شود و در بخش های دیگر اوستا نام آن "هپتو كرشوره" یا هفت كشور است.

هفت آسمان یا هفت بهشت‌ها (به انگلیسی: Seven Heavens) در کیهان‌شناسی دینی و اسطوره‌ای، به هفت لایه آسمان ارجاع دارد که هرکدام از یک جنس هستند. در دوران باستان، این آسمان‌ها هم با قلمروهای ماورا طبیعتی الهه‌ها و هم با اجسام سماوی مشاهده شده همچون سیارات باستانی و ستارگان ثابت تداعی می‌شدند.[۱] این مفهوم را، که از ادیان باستانی میان‌رودان مشتق شده است، می‌توان در ادیان ابراهیمی همچون اسلام، یهودیت، و مسیحیت یافت؛ مفهومی مشابه همچنین در برخی ادیان هندی مانند هندوئیسم یافته شده است.[۲] برخی از این سنت‌ها، از جمله آیین جین مفهومی از هفت زمین یا هفت دنیای زیرین را نیز شامل می‌شوند.(ویکی پدیا)

هفت‌آسمان، واژه‌ای در قرآن که بر وجود آسمان‌های هفت‌گانه دلالت می‌کند. ادیان دیگر همچون یهود و مسیحیت هم از هفت‌آسمان سخن گفته‌اند. این مفهوم هفت بار به‌صورت صریح در قرآن به‌کار رفته است و مسلمانان دیدگاه‌های مختلفی در خصوص مراد قرآن از آن مطرح کرده‌اند. در روایات از وجود زمین‌های هفت‌گانه هم سخن به میان آمده است.

برطبق آیات قرآن آفرینش آسمان‌های هفت‌گانه به صورت تدریجی و در شش روز روی داده است. مطابق روایتی از امام باقر(ع)، منظور از ملکوت آسمان‌ها که به گفته قرآن به حضرت ابراهیم نشان داده شده، آسمان‌ها و زمین‌های هفت‌گانه و مخلوقات موجود در آنها است. بنا بر روایات مربوط به معراج پیامبر، وی در واقعه معراج، به آسمان‌ها صعود کرده و تا آسمان هفتم بالا رفته است.

هفت‌آسمان در ادیان

در ادیانی چون یهود و مسیحیت و اسلام از آسمان‌های هفت‌گانه سخن به میان آمده است.[۱] قرآن هفت بار به صورت صریح و دو بار به‌کنایه از آسمان‌های هفت‌گانه یاد کرده است؛[۲] از جمله در سوره‌های بقره (آیه ۲۹)، ‌‌ٰٰٰٰاِسراء (آیه ۴۴)، مؤمنون (آیه ۸۶)، فُصِّلَت (آیه ۱۲)، مُلْك (آیه ۳)، نوح(آیه ۱۵) و طلاق (آیه ۱۲). در سوره مؤمنون آمده است: «قُلْ مَن رَّ‌بُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَ‌بُّ الْعَرْ‌شِ الْعَظِيمِ» (بگو: پروردگار آسمان‌هاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ كيست؟)[۳]

زمین‌های هفت‌گانه

برخلاف واژه «سَماء» (آسمان) که در قرآن به صورت جمع و همراه با عدد هفت هم به کار رفته است، واژه «ارض» (زمین) تنها به صورت مفرد آمده است و به تعداد آن تصریح نشده است. برخی گفته‌اند آیه «اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْ‌ضِ مِثْلَهُنَّ»(خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها زمين آفريد)،[۴] دلالت می‌کند که از منظر قرآن زمین‌ها نیز هفت تا هستند.[۵] در روایات تصریح شده که شمار زمین‌ها هفت است.[۶] ازجمله در ذکری که بر اساس برخی روایات و نیز بر طبق کتاب‌های توضیح المسائل خواندن آن در قنوت، مستحب است، عبارت «الاَرَضینَ السَّبع» (زمین‌های هفت‌گانه) آمده است.[۷]

دیدگاه‌های مسلمانان

بحث از اینکه مراد از آسمان‌های هفت‌گانه چیست، پیشینه ای طولانی میان مسلمانان دارد.[۸] عالمان مسلمان دیدگاه‌های فراوان و متنوعی درباره آن مطرح کرده‌اند.[۹] برخی از آنها کوشیده‌اند مسئله هفت‌آسمان را با نظریه‌های علمی زمان خود هماهنگ کنند.[۱۰] برخی از نظریه‌ها عبارتند از:

  • شمار آسمان‌ها نُه تا است و کرسی و عرش آسمان‌های هشتم و نهم‌اند. علامه مجلسی و ملاهادی سبزواری چنین نظری داشته‌اند. این نظریه به منظور هماهنگ‌کردن مسئله هفت‌آسمان با نظریه افلاک نه‌گانه بطلمیوس مطرح شد.[۱۱]
  • هفت‌آسمان همان سیارات هفت‌گانه است. زمانی که این نظریه ارائه شد، هنوز اورانوس و نپتون و پلوتو (پلوتون) کشف نشده بود. این نظریه دیدگاه فخر رازی بود.[۱۲]
  • هفت‌آسمان مدارهای سیارات هفت‌گانه‌اند.[۱۳]
  • هفت‌آسمان مادی هستند؛ اما همه سیارات، ستارگان و کهکشان‌ها آسمان اول‌اند و شش آسمان دیگر خارج از دسترس دانش بشری است. ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه این نظریه را پذیرفته است.[۱۴]
  • مراد از هفت‌آسمان آسمان‌های جسمانی است که قرآن فقط آسمان دنیا را توصیف کرده و درباره شش آسمان دیگر چیزی نگفته است.[۱۵] ولی در قرآن هفت آسمان معنوی نیز بیان شده که قوانین حاکم بر آن قوانین غیر مادی است و ناظر به مراتب ملائکه است.[۱۶] این دیدگاه را علامه طباطبایی در المیزان مطرح کرده است. وی هم‌چنین تصریح دارد که در تعداد از آیات قرآن کلمه سماء به معنایی معنوی و غیرمادی به کار رفته و به مراتب قُرب اشاره دارد.[۱۷]
  • عدد هفت در قرآن در زمینه آسمان‌ها به معنای کثرت به کار رفته است. بنابراین مراد قرآن از هفت‌آسمان وجود آسمان‌های بسیار است.[۱۸]
  • مراد از هفت‌آسمان آسمان‌های مادی است که به گفته قرآن در آغاز یکی بوده و از گاز (به تعبیر قرآن از دخان) پدید آمده است.[۱۹]

آفرینش هفت‌آسمان در شش روز

در هفت آیه از قرآن بیان شده است که خداوند آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفریده است.[۲۰] در سوره ق آمده است:‌ «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما في سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ»[۲۱] (و در حقيقت، آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش هنگام آفريديم و احساس ماندگى نكرديم).[۲۲]

بنا بر روایتی، امام باقر(ع) این پرسش را مطرح کرده است که هنگامی که هنوز آسمان‌ها خلق نشده‌اند، زمانی هم وجود نداشته است. چگونه است که خداوند می‌گوید آنها را در شش روز آفریده است؟ سپس پاسخ داده است که آسمانی به نام «فلک اَعلیٰ» وجود دارد که زمان برپایه آن بیان شده است.[۲۳]

علت آفرینش تدریجی

برطبق حدیثی از امام رضا(ع) خداوند قدرت آفرینش آنی آسمان‌ها و زمین را داشته است؛ علت خلقت تدریجی این بوده است که فرشتگان آفرینش تک‌تک موجودات را به ترتیب ببینند و از حدوث آنها بر وجود خدا استدلال کنند.[۲۴]

ساکنان هفت‌آسمان

بنابر روایات، در هریک از آسمان‌های هفت‌گانه موجوداتی همچون فرشتگان و برخی از پیامبران زندگی می‌کنند. برای مثال طبق حدیثی که در تفسیر قمی درباره معراج پیامبر آمده است، حضرت آدم و برخی از فرشتگان از جمله ملک الموت در آسمان اول، حضرت یحیی و حضرت عیسی در آسمان دوم، یوسف در آسمان سوم، حضرت ادریس در آسمان چهارم، هارون بن عمران در آسمان پنجم و موسی بن عمران در آسمان ششم زندگی می‌کنند.[۲۵]

صعود پیامبر به هفت‌آسمان

مقالهٔ اصلی: معراج

کتاب‌های حدیثی شیعه و سنی، به صورت متواتر نقل کرده‌اند که پیامبر در واقعه‌ای به نام معراج به آسمان‌ها صعود کرده و تا آسمان هفتم بالا رفته است.[۲۶] قرآن نیز در دو سوره اسراء و نجم، به آن اشاره کرده است.[۲۷] در معراج میان پیامبر و خداوند گفتگویی درگرفته است که به حدیث معراج شهرت دارد و در کتاب ارشاد القلوب آمده است.[۲۸]

هفت‌آسمان و کرسی الهی

ریاض السالکین به نقل از منابع روایی اهل سنت نوشته است: پیامبر(ص) نسبت هفت‌آسمان و کُرسی را در بزرگی مانند حلقه‌ای در بیابان دانسته است.[۲۹]

ملکوت آسمان‌ها و زمین

قرآن در آیه ۷۵ سوره انعام از نشان‌دادن ملکوت آسمان‌ها و زمین به حضرت ابراهیم(ع) سخن گفته است. روایات مراد آیه را از آسمان‌ها همان هفت‌آسمان دانسته‌اند. بنا بر حدیثی از امام باقر(ع)، منظور آیه این است که خداوند آسمان‌ها و زمین‌های هفت‌گانه و مخلوقات موجود در آنها را به حضرت ابراهیم نشان داده است. طبق این روایت، این اتفاق برای پیامبر اکرم(ص) و ائمه هم روی داده است(ویکی شیعه)

در آیین های دیگر باز هم به عدد هفت برمی خوریم مثلن در آیین مانوی هفت ایزد وجود دارد كه مانند هفت امشاسبند زرتشتی اند و یا در آیین مهر هفت مقام مقدس وجود داشته كه برای دخول به هر یك غسل خاصی لازم بوده است.

در تصوف هم عدد هفت مورد توجه بوده. هفت وادی سلوك به نظر شیخ عطار، طلب و عشق و معرفت و استغناء و توحید و حیرت و فنا بوده كه مولوی آن ها را "هفت شهر عشق" می نامد و از نظر آن ها «هفت مردان» مردان خدایند.

 عدد هفت چنان با داستان ها و افسانه های ایرانی عجین شده است كه كم تر افسانه ای وجود دارد كه در جایی از آن به عدد هفت برنخوریم و یا دست کم داستان با هفت شبانه روز جشن به پایان نرسد.

١٣,٢٠٥
طلایی
١٠
نقره‌ای
١٨١
برنزی
٧٣
تاریخ
٤ هفته پیش

سلام و وقت به خیر، می تونه مراد از کل هستی و یا تمام خلقت باشه. این مفهوم در مباحث دینی اومده و چند آسمان رو فرض کرده. برخلاف نظر دوستمون، در دیدگاه اسلامی اصلا هفت آسمان ربطی به ستارگان نداره، و کل این هستی و تمام ستاره ها درون آسمان اول قرار داره. آسمان دوم به صورت غیر قابل باوری بزرگتر از آسمان اول (جهان ما) است، و همین طور به بالا، یعنی آسمان هفتم بزرگترین آسمان و در بر گیرنده ی تمام 6 آسمان هست و به نوعی بهشت و ... مربوط به آسمان های بالا هستند. التبه این 7 آسمان می تونند در همین جهان و در مراتب دیگری باشند، یعنی نه این که لایه های تو در توی مکانی باشند، بلکه لایه های تو در تو از نظر رتبه باشند (مثل تمام 5 حس که در واقع یک چیزی هستند ولی در ابعاد مختلف).

تاریخ
٤ هفته پیش

پاسخ شما