گناه فحاشی در قرآن
١ پاسخ
چند نمونه جهت پاسخ به فرمایش شما:
فهرست مندرجات۱ - اجتناب از دشنام به پیامبر
۲ - اجتناب از دشنام به مشرکان
۳ - اجتناب از دشنام به مقدسات مشرکان
۳.۱ - نهی از دشنام بتها
۴ - حرمت دشنام به خدا
۵ - عدم جواز فراهم سازی سب به خدا
۵.۱ - نهی از هر کلام زشت
۶ - حرمت دشنام به مردم
۶.۱ - نکوهیده بودن سخن زشت
۶.۲ - شمول آیه
۷ - پانویس
۸ - منبع
۱ - اجتناب از دشنام به پیامبر[ویرایش]
باید از فراهم آوردن هرگونه دشنام به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، ائمه (علیهمالسّلام) و مؤمنان اجتناب کرد.
«ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم... ثم الی ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون؛
(به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل میکردند، آگاه میسازد (و پاداش و کیفر میدهد).»
۲ - اجتناب از دشنام به مشرکان[ویرایش]
باید از دشنام دادن به مشرکان، در صورت واکنش منفی آنان، اجتناب کرد.
«ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم... ثم الی ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون؛
(به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل میکردند، آگاه میسازد (و پاداش و کیفر میدهد).»
۳ - اجتناب از دشنام به مقدسات مشرکان[ویرایش]
باید از دشنام دادن به معبودان و مقدسات مشرکان، در صورت واکنش منفی آنان، اجتناب کرد.
«ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم... ثم الی ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون؛
(به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل میکردند، آگاه میسازد (و پاداش و کیفر میدهد).»
۳.۱ - نهی از دشنام بتهابه طوری که از بعضی روایات استفاده میشود، جمعی از مؤمنان بر اثر ناراحتی شدید که از مساله بتپرستی داشتند، گاهی بتهای مشرکان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام میدادند، قرآن صریحا از این موضوع، نهی کرد و رعایت اصول ادب و عفت و نزاکت در بیان را، حتی در برابر خرافیترین و بدترین ادیان، لازم میشمارد.
دلیل این موضوع، روشن است، زیرا با دشنام و ناسزا نمیتوان کسی را از مسیر غلط باز داشت، بلکه به عکس، تعصب شدید آمیخته با جهالت که در اینگونه افراد است، سبب میشود که به اصطلاح روی دنده لجاجت افتاده، در آئین باطل خود راسختر شوند، سهل است زبان به بدگویی و توهین نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشایند، زیرا هر گروه و ملتی نسبت به عقائد و اعمال خود، تعصب دارد همانطور که قرآن در جمله بعد میگوید" ما این چنین برای هر جمعیتی عملشان را زینت دادیم.
۴ - حرمت دشنام به خدا[ویرایش]
دشنام دادن به خداوند از محرمات است.
«ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم... ثم الی ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون؛
(به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل میکردند، آگاه میسازد (و پاداش و کیفر میدهد).»
۵ - عدم جواز فراهم سازی سب به خدا[ویرایش]
فراهم سازی سب به خدا حتی با انجام مباحات و افعال واجب جایز نیست.
«ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم... ثم الی ربهم مرجعهم فینبئهم بما کانوا یعملون؛
(به معبود) کسانی که غیر خدا را میخوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین برای هر امتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل میکردند، آگاه میسازد (و پاداش و کیفر میدهد).»
(این آیه صراحت دارد بر عدم جواز انجام دادن کار مباح و حتی واجب در صورتی که موجب سب خداوند و... باشد، بنابراین باید از دشنام به خدایان و غیرخدایان آنها اجتناب شود و در صورتی که سب آنها موجب سب پیامبر (صلی الله علیه وآله)، ائمه (علیهمالسّلام) و مؤمنان باشد این عمل جایز نیست، علاوه بر اینکه چنین حکمی به ضرورت عقل هم تایید میشود.)
۵.۱ - نهی از هر کلام زشتاین آیه یکی از ادبهای دینی را خاطرنشان میسازد که با رعایت آن، احترام مقدسات جامعه دینی محفوظ مانده و دستخوش اهانت و ناسزا و یا سخریه نمیشود، چون این معنا غریزه انسانی است که از حریم مقدسات خود دفاع نموده با کسانی که به حریم مقدساتش تجاوز کنند به مقابله برخیزد و چه بسا شدت خشم او را به فحش و ناسزای به مقدسات آنان وادار سازد، و چون ممکن بود مسلمین به منظور دفاع از حریم پروردگار بتهای مشرکین را هدف دشنام خود قرار داده در نتیجه عصبیت جاهلیت، مشرکین را نیز وادار سازد که حریم مقدس خدای متعال را مورد هتک قرار دهند لذا به آنان دستور میدهد که به خدایان مشرکین ناسزا نگویند، چون اگر ناسزا بگویند و آنان هم در مقام معارضه به مثل به ساحت قدس ربوبی توهین کنند در حقیقت خود مؤمنین باعث هتک حرمت و جسارت به مقام کبریایی خداوند شدهاند.
۶ - حرمت دشنام به مردم[ویرایش]
دشنام دادن و ناسزا گفتن به مردم حرام است.
«لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظـلم...؛
خداوند دوست ندارد کسی با سخنان خود، بدیها (ی دیگران) را اظهار کند مگر آن کس که مورد ستم واقع شده باشد. خداوند، شنوا و داناست.»
(بنا بر قولی، مراد از «بالسوء من القول» خصوص دشنام دادن و ناسزا گویی است.)
۶.۱ - نکوهیده بودن سخن زشت اینکه فرمود: "خدا سخن زشت به جهر گفتن را دوست نمیدارد" کنایه است از اینکه در شریعتی که تشریع فرموده، این عمل را نکوهیده شمرده، حال چه نکوهیده به حد حرمت و چه اینکه زشتی آن به حد حرمت نرسد و از حد کراهت و اعانه تجاوز نکند.
۶.۲ - شمول آیه باید توجه داشت که منظور از کلمه "سوء" هر گونه بدی و زشتی است و منظور از "جهر... من القول" هر گونه ابراز و اظهار لفظی است، خواه به صورت شکایت باشد یا حکایت، یا نفرین، یا مذمت، و یا غیبت، و به همین جهت از جمله آیاتی که در بحث تحریم "غیبت" به آن استدلال شده همین آیه است، ولی مفهوم آیه منحصر به غیبت نیست و هر نوع بدگویی را شامل میشود.(ویکی فقه)
[در قرآن دشنامدهندگان معرفی میشوند. با استفاده از این آیات میتوان دریافت که چه کسانی اهل دشنام و فحش هستند. مهمترین کسانی که اهل دشنام و فحش هستند عبارتند از: 1- بیخردان و سفیهان: و اذا خاطبهم الجاهلون (فرقان، آیه 63) باید یادآور شد که مراد از جاهل در آیه جهل در برابر عقل است نه علم؛ پس مراد بیخرد و سفیه است؛ 2- نادانان و بیدانشها: فیسبوا الله عدوا بغیر علم. (انعام، آیه 108)؛ 3- دشمنان پیامبر (قلم، آیات 4 و 13)؛ 4- کافران (بقره، آیه 104و نساء آیه64)؛ 5- مترفان و بدمستان از ثروت (مؤمنون، آیات 66 و 67)؛ 6- مشرکان (انعام، آیه 108)؛ 7- یهودیان (نساء، آیه64)
از این آیات به دست میآید که انسانهای نادرست و نابکار اهل دشنام و فحش دادن هستند و اهل اسلام و ایمان هرگز چنین رفتاری ندارند.
امیرالمؤمنین علی(ع) نیز میفرماید: سنه اللئام قبح الکلام؛ سنت و منش انسانهای پست بدگویی و بدزبانی است. (غررالحکم، ص223)
ممنوعیت ارتباط و معاشرت با دشنامدهندگان
خداوند نه تنها فحش و دشنام را ناروا و غیرجایز شمرده و نسبت به مؤمنان گناه و حرام دانسته است، بلکه از پیامبر(ص) خواسته تا از اهل دشنام و فحش، اجتناب کرده و دوری کند.
بنابراین هرگونه معاشرت با چنین افرادی ممنوع است و باید از آنان اجتناب شود. خداوند در قرآن پیروی و اطاعت از این دسته افراد را نادرست دانسته و فرموده است: ولا تطع... هماز مشاء بنمیم... عتل بعد ذلک زنیم؛ اطاعت مکن... کسی را که بسیار عیبجویی و به سخنچینی آمد و شد میکند،... علاوه بر اینها کینهتوز و پرخور و خشن و بدنام است! (قلم، آیات 10 و 11 و 13)
امیرمؤمنان امام علی(ع) میفرماید: من سمع بفاحشه فابداها کان کمن أتاها؛ آنکه سخن یا عمل زشتی بشنود و بازگویش کند مانند کسی است که آن را گفته یا انجام داده. (شرح نهجالبلاغه، ابنابی الحدید ج20، ص273، ح160)
کیفر و مجازات فحش و دشنام
دشنام و فحش دارای ابعاد کیفری است. از نظر قرآن و اسلام برخی از اقسام فحش و دشنام مانند قذف دارای مجازات دنیوی شلاق و مانند آن است و برخی دیگر هر چند از مجازات دنیوی معاف است، ولی مجازات اخروی گناه برایش نوشته میشود.
خداوند در آیه 104 سوره بقره گرفتاری دشنامدهندگان به عذاب دردناک آخرتی را وعده میدهد که چنین وعدهای به معنای آن است که چنین رفتاری به عنوان گناه کبیره است. چنانکه در آیات 64 و 67 سوره مؤمنون میفرماید که ناسزاگویی و دشنام نسبت به خدا و آیات الهی و پیامبر(ص) موجب عذاب اخروی میشود.
از نظر قرآن، فحش و دشنام، زمینهساز ابتلا به عذاب خفتبار الهی است. (قلم، آیات 13 و 16) پیامبر(ص) نیز میفرماید: خداوند بهشت را بر هر فحاش بیآبرو و کمشرمی که باکی از آنچه گوید و آنچه به او گویند ندارد حرام کرده است، زیرا اگر درباره او کنجکاوی و بازرسی کنی یا از زنا است یا شیطان در نطفه او با پدرش شریک شده است... (بحارالانوار، ج60، ص207)
و در جایی دیگر میفرماید: الجنه حرام علی کل فاحش ان یدخلها؛ ورود در بهشت بر فحاش حرام است. (مجموعه ورام، ج1، ص110)
آن حضرت(ص) همچنین میفرماید: یا عائشه ان الفحش لو کان ممثلا لکان مثال سوء؛ ای عایشه اگر فحش به صورت انسانی متمثل میشد حتماً بد انسانی بود. (الکافی، ج2، ص326)
امام معصوم(ع) میفرماید: من فحش علی أخیه المسلم نزع الله منه برکه رزقه و وکله الی نفسه و افسد علیه معیشته؛ کسی که به برادر دینیاش فحش دهد خداوند برکت را از روزی او برمیدارد و او را به حال خود رها میکند و زندگانی را بر او تنگ میگیرد. (الکافی، ج2، ص326)
پیامبر خدا(ص) میفرمایند: چهار نفرند که عذاب آنها سبب زیاد شدن عذاب دوزخیان میشود... و یکی از آنها مردی است که با فحش (بدزبانی) دنبال لذتجویی است که پیوسته چرک از دهان او در جهنم روان و سبب زیاد شدن عذاب دوزخیان میشود. (مستدرک الوسائل، ج12، ص82)
امیرمؤمنان علی(ع)- خطاب به قنبر- که میخواست به کسی که به او ناسزا گفته بود، ناسزا گوید- میفرماید: آرام باش قنبر! دشنامگوی خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خدای رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشی. قسم به خدایی که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزی همانند بردباری خشنود نکرد و شیطان را با حربهای چون خاموشی به خشم نیاورد و احمق را چیزی مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد. (أمالی شیخ مفید، ص118، ح2)