روز قیامت ، قرآن ، انسان
یخافون یوماً تتقلبّ فیه القلوب و الابصار ،
از روزیکه دل ها و چشم ها منقلب میشوند میهراسند ،
آیا تمام وقایعی که در توصیف روز قیامت آمده ، فقط در درون ما بدلیل منقلب شدن دل و چشم ما ست و حقیقتا آن بیرون ، بیرون از ما ، همیشه همانی بوده که هست و الان نیز با هبوط آدم در حقیقت دل و چشم آدم وفرزندان آدم منقلب شده است ؟
١ پاسخ
در پاسخ، دو دیدگاه قابل تأمل است:
۱. نگاه ظاهرگرایانه یا عینی
در این نگاه، قیامت حادثهای بیرونی و واقعیست که در آن زمین و آسمان دگرگون میشود، انسانها از گور برمیخیزند، و محشر و حسابرسی واقعی در مکانی مشخص رخ میدهد. اکثر متون کلاسیک دینی، همین نگاه را اتخاذ کردهاند.
۲. نگاه باطنی یا عرفانی
در این دیدگاه که نزد برخی عرفا و متفکران فلسفی چون مولوی، صدرالدین شیرازی، قاضی سعید قمی و دیگران دیده میشود، جهان بیرون چیزی جز بازتاب ادراک ما نیست.
هبوط آدم به زمین، بیش از آنکه حرکت در مکان باشد، تغییری در کیفیت ادراک انسان از هستی بوده است. در این نگاه، قیامت نه فقط یک «رویداد بیرونی»، بلکه آشکار شدن حقیقت پنهان شده درون ماست.
قلب و چشم منقلب میشوند، چون حقیقت را که همیشه بوده، ناگهان میبینند. به تعبیر دقیقتر:
دنیا حجاب است، نه دروغ. حقیقت هست، ولی ما با سقوط در غفلت، از ادراکش ناتوان شدیم.
قیامت رفع حجاب است. همان حقیقتی که اکنون پنهان است، برای چشم و دل ما آشکار میشود. پس "بیرون" همانی بوده که هست، اما ما "تغییر" کردهایم.
در قرآن هم بارها از «یوم تُبلى السرائر»، «و وُضِعَ الکتاب»، «و جاء ربّک والملک صفاً صفاً» سخن گفته شده که همگی به نوعی بازگشایی پردههای درون و آشکار شدن حقایق اشاره دارد.
مطلب قابل تامل دیگر این است که اگر قیامت را ادغامی از هر دو دیدگاه در نظر بگیریم به تفکر عقلائی نزدیک تر است
تحولات نجومی که در قران از آن ها یاد شده قطعا نمیتوانند فقط تحولی درونی باشند
ولی تحولات نجومی زمانی بس طولانی نیاز خواهد داشت تا مثلا خورشید تاریک شود یعنی تمام عناصر داخل آن سوخته و حجمش اندازه مدار مریخ شده و نزدیک به ابر نو اختر شدن است و . . . . .