پرسش خود را بپرسید

این ابیات از موالانا را معنی کنید و مفهوم آنرا بیان نمایید

تاریخ
٢ ماه پیش
بازدید
٧٩

دوش دیوانه شدم، عشق مرا دید و بگفت:
آمدم، نعره مزن، جامه مدر، هیچ مگو


گفتم: ای عشق! من از چیز دگر می ترسم
گفت: آن چیز دگر نیست دگر، هیچ مگو

مولانا

٦,٨٠٩
طلایی
٢
نقره‌ای
١٩٤
برنزی
٤٦٥

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

دیشب از فرط عشق دیوانه شده بودم که محبوبم مرا دید و گفت: این‌قدر فریاد نزن و بی‌قراری نکن، من آمدم.
گفتم: ای عشق من، جان من، نگرانی و ترس من از چیز دیگری است.
گفت: چیز دیگر هرچه بوده، حالا که من در کنار تو هستم، دیگر هیچ اهمّیتی ندارد، پس لازم نیست چیزی بگویی. (همه به خاطر فراق من بوده  که الآن  بی‌مفهوم است، آن چیزها فرع بوده و من اصلم.)


((ترس دوری از یار و تداوم آشفتگی و توجّه نکردن معشوق به عاشق و مصائب هجران، چه اهمّیتی دارد آن زمان که یار می‌رسد؟ باید همه گلایه ها را کنار گذاشت و خالصانه محو وجود یار شد.))

٨,٠٣٧
طلایی
٧
نقره‌ای
١٣٩
برنزی
٢١
تاریخ
٢ ماه پیش

پاسخ شما