ترجمه و تفسیر "فبای الاء ربکما تکذبان"
ترجمه و تفسیر
"فبای الاء ربکما تکذبان"
٣ پاسخ
در اهمیت این آیه همین بس که جزو پر تکرارترین آیات است و همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است هر کس سوره الرحمن را بخواند و پس از هر آیه «فبای الاء ربکما تکذبان» عبارت «لابشیء من الائک رب اکذب» را بگوید، اگر در آن روز یا شب از دنیا برود شهید محسوب می شود. همچنین شفاعت قاری سوره الرحمن در حق دیگران در روز قیامت از دیگر آثار این سوره برشمرده شده است.
ز نعمتهاى ربّ خويش [هربار]شما را بر كدامين است انكار؟پس [اى انس و جن!] كداميك از نعمت هاى پروردگارتان را انكار میكنيد؟پس (اى آدميان و اى پريان اى جنّ و انس) به كداميك از نعمتهاى پروردگار خودتان (و اين نعمى كه ذكر شد) تكذيب مىكنيد (زيرا همه اينها نعماتى است كه بشما انعام گرديده و انكار هيچيك از اين نعم ممكن نيست)
ترجمه فیضالاسلام فیضالاسلام اصفهانی، علینقی ، جلد 3 ، صفحه 1053پس (از آن اقرار به آن نعمتها و شكر و سپاس بر آنها را خواسته مىفرمايد:) به كدام نعمتهاى پروردگارتان شما جنّ و انس تكذيب مىكنيد؟! (از جابر ابن عبد اللّٰه رسيده: چون رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله سورۀ الرحمن را بر مردم خواند، مردم ساكت و خاموش گشته و چيزى نگفتند، رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود: جنّ و پرى در جواب و پاسخ دادن از شما نيكوتراند كه چون آيۀ فَبِأَيِّ آلاٰءِ رَبِّكُمٰا تُكَذِّبٰانِ بر ايشان خوانده شود گويند: لا بشىء من آلائك ربّنا نكذّب «چيزى از نعمتهاى تو نيست اى پروردگار ما كه تكذيب كنيم و دروغ بدانيم»
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12»
و زمين را براى زمينيان قرار داد كه در آن هر گونه ميوه و خرماى غلافدار و دانه پوست دار و گياه خوش بو است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «13»
پس (اى جنّ و انس)، كدام نعمت پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
نکته ها
«أنام» به معناى آفريدهها، اعمّ از جنّ و انس و همه موجودات روى زمين است. «فاكِهَةٌ» به هر نوع ميوه و «ريحان» به هر گياه خوشبو گفته مىشود.
«اكمام» جمع «كم» به معناى پوششى است كه ميوه را در برمىگيرد، همان گونه كه «كم» به معناى آستين است كه دست را مىپوشاند و «كمه» بر وزن قُبّه به كلاهى گفته مىشود
جلد 9 - صفحه 383
كه سر را مىپوشاند. شايد مراد از «اكمام» در آيه، اليافى باشد كه همچون الياف روى نارگيل، دور درخت خرما را فرامىگيرد.
«حب» به معناى دانه و «عصف» به معناى برگها و اجزايى است كه از گياه جدا مىشود و لذا به كاه نيز «عصف» گفته مىشود.
«آلاءِ» جمع «الى» به معناى نعمت است.
تكرار سؤالهاى پى در پى همراه با انتقاد، دليل آن است كه هر نعمتى براى خود تصديق و تكذيبى دارد.
در حديث مىخوانيم: كسىكه سوره مباركه الرّحمن را مىخواند، هر بار كه به آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» مىرسد، بگويد: «لا بشىء من آلائك رب اكذب» «1» يعنى اى پروردگار من! هيچ يك از نعمتهاى تو را تكذيب نمىكنم.
بحث تكرار
در اينجا به مناسبت اولين مورد از موارد تكرار آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» در اين سوره، بحثى پيرامون تكرار ارائه مىگردد.
تكرار مثبت:
براى ايجاد يك فرهنگ، تكرار مسايل، مهم و ضرورى است.
رسولخدا صلى الله عليه و آله بارها فرمود: «انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى» تا رابطه قرآن و عترت را در ميان مردم محكم سازد.
پس از نزول آيه «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ» «2» تا چند ماه رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگام صبح در خانه فاطمه زهرا عليها السلام مىآمد و مىفرمود: «الصلاة الصلاة» «3» تا به مردم اعلام كند اهل بيت من همان كسانى هستند كه در خانه على و فاطمه هستند.
در حديث مىخوانيم: دليل چهار مرتبه تكرار «الله اكبر» در آغاز اذان، آن است كه مردم از
«1». بحار، ج 92، ص 306.
«2». طه، 132.
«3». بحار، ج 35، ص 207.
جلد 9 - صفحه 384
غفلت درآيند ولى هنگامى كه متوجّه شدند، باقى جملات به دو بار تقليل مىيابد. «1»
گاهى حضرت على عليه السلام به خاطر ايجاد حساسيّت در مردم، الفاظى را تكرار مىكردند. چنانكه به فرزندانش وصيّت مىكند: الله الله فى الايتام ...، «الله الله فى جيرانكم»، «الله الله فى الصلاة»، الله الله فى القرآن ... «2» كه لفظ جلاله «الله» تكرار شده است.
تكرار نماز در هر شبانه روز، براى آن است كه هر روز گامى به خداوند نزديك شويم. كسى كه از پلههاى نردبان بالا مىرود، در ظاهر، پاى او كارى تكرارى انجام مىدهد ولى در واقع در هر حركت گامى به جلو و رو به بالا مىگذارد. كسى كه براى حفر چاه كلنگ مىزند، در ظاهر كارى تكرارى مىكند، ولى در واقع با هر حركت، عمق چاه بيشتر مىشود. انسان با هر بار نماز و ذكر و تلاوت آيهاى گامى به خدا نزديك مىشود تا آنجا كه درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى» «3» چنان به خدا نزديك شد كه به قدر دو كمان يا نزديكتر شد.
تكرار سفارش به تقوا در هر يك از خطبههاى نماز جمعه در هر هفته، بيانگر نقش تكرار در تربيت دينى مردم است.
اصولا بقاى زندگى با تنفس مكرر است و كمالات، در صورت تكرار حاصل مىشود. با يك بار انفاق و رشادت، ملكه سخاوت و شجاعت در انسان پيدا نمىشود، همان گونه كه رذائل و خبائث در صورت تكرار، در روح انسان ماندگار مىشوند.
دلايل تكرار در قرآن
تكرار، گاهى براى تذكّر و يادآورى نعمتهاى گوناگون است. نظير تكرار آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»*
«1». علل الشرايع، ج 1، ص 259.
«2». نهجالبلاغه، نامه 47.
«3». نجم، 9.
جلد 9 - صفحه 385
گاهى براى هشدار و تهديد خلافكاران است. نظير تكرار آيه «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»* «1»
گاهى براى فرهنگسازى است. نظير تكرار «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»* در آغاز هر سوره.
گاهى براى اتمام حجّت است. نظير تكرار آيه «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»* «2»
گاهى براى انس بيشتر و نهادينه شدن است. نظير تكرار آيه «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً» «3»
گاهى براى بيان دستورات جديد است. نظير تكرار «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..»*
گاهى به منزله قطعنامه براى هر فراز از مطلب يا سخنى است. چنانكه در سوره شعراء پس از پايان گزارش كار هر پيامبرى، مىفرمايد: «إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»*
گاهى تكرار، نشان دهنده وحدت هدف و شيوه است. در سوره شعراء بارها جمله «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»* از زبان پيامبران متعدد تكرار شده كه بيانگر آن است كه شعار و هدف همه آنان يكى بوده است.
پیام ها
1- تمام هستى يك مدبّر دارد، نه آن گونه كه بعضى مشركان براى هر يك از آسمان و زمين يك مدبّر خاص مىپنداشتند. السَّماءَ رَفَعَها ... وَ الْأَرْضَ وَضَعَها
2- زمين براى كاميابى و بهرهبردارى همه موجودات زمينى و از جمله انسان است. «وَضَعَها لِلْأَنامِ»
3- قرآن، ابتدا نعمتهاى معنوى و سپس نعمتهاى مادّى را شمارش مىكند. عَلَّمَ الْقُرْآنَ ... عَلَّمَهُ الْبَيانَ ... فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ
4- ميوه، نقش مهمى در تغذيه انسان دارد. بعد از آفرينش زمين، نام ميوه آمده است. وَ الْأَرْضَ ... فِيها فاكِهَةٌ
5- در ميان ميوهها، ارزش خرما از بقيه جداست. فِيها فاكِهَةٌ ... وَ النَّخْلُ
6- پوسته و حتّى غلاف دور نباتات، نعمت است. «وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ»
7- بوى خوشِ گياهان، يكى از نعمتهاى الهى است. «وَ الرَّيْحانُ»
8- تكذيب آيات الهى، سرزنش را به دنبال دارد. «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
9- جن نيز مثل انسان، مسئول، مكلّف و بهرهمند از نعمتهاى زمين است. «فَبِأَيِ
«1». مرسلات، 15.
«2». قمر، 17.
«3». احزاب، 41.
جلد 9 - صفحه 386
آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»
10- خداوند نعمتها را براى رشد و تربيت همه جانبه انسان و جن آفريده است. «آلاءِ رَبِّكُما»
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ حَمَّادِبْنِعُثْمَان قَالَ: سَمِعْتُ أبا عبد الله (علیه السلام) یَقُولُ یُسْتَحَبُّ أَنْ تَقْرَأَ فِی دُبُرِ الْغَدَاهًِْ یَوْمَ الْجُمُعَهًِْ الرَّحْمَنَ کُلَّهَا ثُمَّ تَقُولَ کُلَّمَا قُلْتَ فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ لَا بِشَیْءٍ مِنْ آلَائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ.
امام صادق (علیه السلام)- حمّادبنعثمان گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که میفرمود: مستحبّ است که روز جمعه بعد از نماز صبح، سورهی الرّحمن را بخوانی و هرگاه به آیه: فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ برسی، بگویی: «پروردگارا هیچیک از آیات و نشانههای تو را تکذیب نمیکنم».
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) سورهی الرّحمن را برای مردم تلاوت کرد، ساکت شدند و چیزی نگفتند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: جنیّان از شما در جوابدادن بهتر هستند. وقتی آیهی فَبِأَیِّ آلاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ را بر آنها خواندم گفتند: «ای پروردگار من! هیچیک از آیات و نشانههای تو را تکذیب نمیکنم».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵،
امام صادق (علیه السلام)- یوسف بزّاز گوید: امام صادق (علیه السلام) این آیه: فَاذْکُرُوا آلاءَ اللهِ را تلاوت نمود. و فرمود: «آیا میدانی آلَاءُ خدا چیست»؟ عرض کردم: «نه»! فرمود: «آنها بزرگترین نعمتهای خدا بر خلق هستند. و آن ولایت ماست».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۳۹۸
الکافی، ج۱، ص۲۱۷
امام صادق (علیه السلام)- فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ؛ مقصود این است که خداوند متعال میفرماید: بهکدامیک از دو نعمت من ناسپاس هستید؟ به محمّد (صلی الله علیه و آله) یا علی (علیه السلام)؟!
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۳۹۸
بحارالأنوار، ج۳۶، ص۱۷۳/ القمی، ج۲، ص۳۴۴/ نورالثقلین/ نورالثقلین
دیگر کدامیک از نعمات پروردگارتان را کفران می کنید؟).می فرماید: خدای رحمان زمین را برای مردم ، پست و وضیع (نسبت به آسمان )آفرید و در آن انواع میوه ها و درخت نخل غلافدار را قرار دارد (چون >کم < یعنی غلاف خرما یا طلع ) و در زمین انواع حبوبات سبوب دار(مانند گندم و جو و برنج و ...)ونیز گیاهان خوشبو و معطر(مانند: نعنا، ترخان ، ریحان ، مرزه ، پونه و ...)وجود دارد وخدای متعال آنها را آفریده ، سپس در مقام امتنان و ملامت از عدم شکرگزاری ، خطاب به انس و جن می فرماید: با این همه نعمتها دیگر به کدامیک از آنها کفران می ورزیدوآنرا تکذیب می کنید.
تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه سید ابراهیم بروجردی
{فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ}
این آیه در ظاهر خطاب به جن و انس است یعنی کدام یک از نعمتهای پـــروردگـارتان را انکار میکنید و در باطن خطاب به ابوبکر و عمر است.
در کــافی از ابی بصیر روایت کرده گفت: معنای آیه فوق را از حضرت صادق ع سئوال نمودم فرمود: خــداوند خطاب میکند به آن دو نفر بکدام یک از نعمت محمدﷺ یا به علی ع که به بندگان عطا نمودم و تکذیب و انکار و کفران میکنید.
مهم ترین راز این سوره ، تعداد آیات آن است که ۷۸ آیه است ، از آیه اول تا به اولین آیه ای فبای الاء ربکما تکذبان ( لا بشیء من الائک ربّ اکذبّ) وجود دارد ۱۲ آیه است , آن آیه سی و یک بار تکرار شده ، اگر ۱۲ آیه را کم کنیم و سی و یک را هم کم کنیم متوجه میشویم سی و شش آیه هست که بعضی جاها بعد دو آیه فبای الاء پرسیده شده و بیشتر جاهای سوره یک آیه بعد ، عمیق ترین آیه ، و له الجوار المنشات فی البحر کالاعلام ، چرا از ما میپرسه که فبای الاء ربکما تکذبان ، فافهم
كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار میكنيد ؟
وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ «10» فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ «11» وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ «12»
و زمين را براى زمينيان قرار داد كه در آن هر گونه ميوه و خرماى غلافدار و دانه پوست دار و گياه خوش بو است.
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «13»
پس (اى جنّ و انس)، كدام نعمت پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
نکته ها
«أنام» به معناى آفريدهها، اعمّ از جنّ و انس و همه موجودات روى زمين است. «فاكِهَةٌ» به هر نوع ميوه و «ريحان» به هر گياه خوشبو گفته میشود.
«اكمام» جمع «كم» به معناى پوششی است كه ميوه را در برمیگيرد، همان گونه كه «كم» به معناى آستين است كه دست را میپوشاند و «كمه» بر وزن قُبّه به كلاهی گفته میشود كه سر را میپوشاند. شايد مراد از «اكمام» در آيه، اليافی باشد كه همچون الياف روى نارگيل، دور درخت خرما را فرا میگيرد.
«حب» به معناى دانه و «عصف» به معناى برگها و اجزايی است كه از گياه جدا میشود و لذا به كاه نيز «عصف» گفته میشود.
«آلاءِ» جمع «الی» به معناى نعمت است.
تكرار سؤالهاى پی در پی همراه با انتقاد، دليل آن است كه هر نعمتی براى خود تصديق و تكذيبی دارد.
در حديث میخوانيم: كسیكه سوره مباركه الرّحمن را میخواند، هر بار كه به آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» میرسد، بگويد: «لا بشیء من آلائك رب اكذب» «1» يعنی اى پروردگار من! هيچ يك از نعمتهاى تو را تكذيب نمیكنم.
* باز نشر از سایت: 👇