پرسش خود را بپرسید

معادل انگلیسی و ترجمه برای "come off"

تاریخ
١ هفته پیش
بازدید
٣٨

معادل انگلیسی و ترجمه برای 

"come off"

٤ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

با سلام

فعل come off به معنای موفّق شدن در انجام چیزی، جدا شدن یا بیرون آمدن از چیزی است.

معادل اانگلیسی:to succeed (در مورد موفّقیت) یا to detach (در مورد جدا شدن).

٣,٧٠٩
طلایی
٣
نقره‌ای
٦٨
برنزی
١٥
تاریخ
١ هفته پیش

سلام

بستگی به متن داره

ولی معانیش می تونه به این ترتیب باشه:

تحت اللفظی: برداشتن، جدا کردن

اصطلاحا به معنی موفق شدن

در فرهنگ کوچه بازار به معنی تظاهر کردن، وانمود کردن

در بعضی کشورهای انگلیسی زبان به معنی حال به هم خوردن یا بالا آوردن

١,٠٥٠
طلایی
١
نقره‌ای
٢٨
برنزی
٤
تاریخ
١ هفته پیش

find by chance

جفت و جور شدن

تاریخ
١ هفته پیش

عبارت "come off" در انگلیسی چندین معنی دارد که بستگی به زمینه استفاده آن دارد. در زیر چند معادل و ترجمه برای این عبارت آورده شده است:

1. معنی: جدا شدن / کنده شدن
  مثال:The paint is coming off the wall.
  ترجمه:رنگ از دیوار جدا می‌شود / کنده می‌شود.

2. معنی: موفق شدن / نتیجه دادن
  مثال:The plan came off as expected.
  ترجمه:نقشه طبق انتظار نتیجه داد.

3.معنی: به نظر رسیدن / برداشت شدن
  - مثال:He came off as arrogant.
  - ترجمه: او مغرور به نظر رسید.

4. معنی: تمام شدن (دارو یا درمان)
  - مثال:She has come off her medication.
  - ترجمه:او داروی خود را قطع کرده است.

تاریخ
١ هفته پیش
عکس پرسش
عکس پرسش

پاسخ شما