کاربرد و ترجمه ی اصطلاح"i have to respectfully disagree" توی یک مکالمه مثال بزنید
کاربرد و ترجمه ی اصطلاح
"i have to respectfully disagree"
توی یک مکالمه مثال بزنید
٢ پاسخ
Person A: I think we should cut the budget for the marketing department.
Person B: I understand your point, but I have to respectfully disagree. I believe that reducing the marketing budget could negatively impact our sales in the long run.
ترجمه:
شخص A: فکر میکنم باید بودجه بخش بازاریابی را کاهش دهیم.
شخص B: نظر شما را درک میکنم، اما باید محترمانه مخالفت کنم. معتقدم که کاهش بودجه بازاریابی میتواند در درازمدت بر فروش ما تأثیر منفی بگذارد.
این عبارت نشان میدهد که شخص B با نظر شخص A مخالف است، اما این مخالفت را با لحنی محترمانه بیان میکند تا تنش یا سوءتفاهمی پیش نیاید.
- با احترام، مجبورم مخالفتِ خودم را اعلام کنم.
- احتراماً،معذورم که مخالف باشم.
- محترمانه و از سر اجبار عدم موافقت خودم را اعلام میکنم
- جسارت نباشه، مجبورم موافق نباشم.