یک قطره آب بود و با دریا شد
فلسفه ی نهان در این رباعی چیعه ؟ تفسیرش کنید لطفا !
یک قطره آب بود و با دریا شد
یک ذره خاک و با زمین یکتا شد
آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد خیام
٢ پاسخ
با سلام
یک قطره آب برای خودش بزرگ است، تا دریا را ندیده خودش را آب به حساب می آورد، امّا در نهایت وقتی به دریا پیوست بسیار ناچیز می نماید و همین خود را در میان ندیدن، او را با دریا یکی می کند. ذرّه خاک هم شاید از دید خودش خیلی عظیم باشد ولی وقتی در کنار زمین قرار می گیرد می فهمد ناچیز است و به او می پیوندد.
این همه انسان آمده و رفته اند چه شد؟ در این دنیا کسی ماند؟
فلسفه وحدت یا توحید در بیت اوّل مشهود است.
بی ارزشی و فانی بودن زندگی دنیوی و ناپایداری عمر، مفهوم بیت آخر است. از این عالم خاکی فانی میرویم و از خود ناپیدا میشویم (که این ناپیدایی پیوستن به مبدأ کمال و حیات باقی و به کُلّ مطلق و اینگونه پیدا و هست شدن است.)
اینجا هم توجّه از جزء ناچیز و فانی معطوف به کلّ باقی می شود:
که یکی هست و هیچ نیست جز جز او
وحده لا اله الّا هو
قطره دریاست اگر با دریاست
ورنه او قطره و دریا دریاست