هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه ی هیچ //که مرا نام نه در دفتر اشیا شنوند
"دفتر اشیا" در این بیت یعنی چی؟
هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه ی هیچ //که مرا نام نه در دفتر اشیا شنوند
١ پاسخ
در مصرع دوم از بیت بالا همچنان که در ابیات قبل هم انجام شده ،باز تاکید بر هیچ بودن دارد ومنافاتی با مصرع اول ندارد چون اشیا دارای سایه هستند میگویدمن را جزو اشیا ودر دفتر آنها پیدا نخواهید کرد.د ر واقع مصرع اول با مصرع دوم معنا پیدا می کند و با توجه به مصرع دوم میتوان هدف شاعر را همان معنای ظاهری گرفت که میتوان دریافت کرد. شاعر در این بیت تواضع و خضوع خود را نمایان میکند بدین صورت که : سایه همیشه از خود شیء ضعیف تر و فناپذیرتر است. زودتر از شیء و به آسانی از بین میرود در حالی که خود شیء پابرجاست. هیچ نمی تواند سایه داشته باشد چون عدم است اما اگر همان هیچ سایه بپذیرد من خودِ هیچ که نه، بلکه سایه هیچم.اگر بخواهیم معنای عرفانی را بپذیریم باید برای واژگان مصرع دوم نیز معنای عرفانی یابیم.فکر میکنم درباره فروتنی و تواضع باشه مثلا میتونه این باشه که من فروتنانه خودم رو در بستر خلقت هیچی نمیبینم و ادعایی ندارم.گفته می شود که این بخشی از قصیدهٔ به نام کنز الرکاز است و خاقانی آن را در ستایش پیغمبر اکرم و در جوار تربت مقدس آن حضرت سروده است.
البته بعضی بر این باورند که در برخی عرفان ها، به آن روحی که خداوند گفته به ما دمیده، هیچ می گویند، حتی جایی مجسمه بودا از دو نفر تشکیل شده، که یکی بودا است و دیگری “هیچ”… هیچ همان روحی است که خدا در ما دمیده… و اما سایه، همین نفس ماست… مولانا هم به نفس می گوید سایه… و این مصرع به این اشاره دارد که اگر روی روح خدایی ما، حجاب و پرده و سایه ای افتاده، آن حجاب و سایه و پرده همین نفس ماست که ما همه جا از آن به عنوان “من” سخن میگوییم…
هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایۀ هیچ…
یا حافظ میگوید:
تو خود، حجاب خودی، حافظ از میان برخیز