جامعه شناسی با چه علومی در ارتباط است ؟
جامعه شناسی با چه علومی در ارتباط است ؟
بیشترین ارتباط را با کدام علم دارد ؟
٣ پاسخ
جامعهشناسی به دلیل پیچیدگی پدیدههای اجتماعی، با علوم مختلفی ارتباط دارد. بیشترین ارتباط آن با علوم سیاسی، روانشناسی، اقتصاد و انسانشناسی است.
علوم سیاسی: هر دو علم به مسائل قدرت و سیاستگذاری میپردازند، با تأکید جامعهشناسی بر نقش اجتماعی قدرت.
روانشناسی: هر دو رفتار انسان را مطالعه میکنند. جامعهشناسی به رفتار در گروهها و روانشناسی به فرایندهای ذهنی فردی میپردازد.
اقتصاد: هر دو به مسائل تولید و توزیع میپردازند. جامعهشناسی به نابرابری و تأثیرات اجتماعی اقتصاد توجه دارد.
انسانشناسی: هر دو، فرهنگ را مطالعه میکنند. جامعهشناسی به تفاوتهای فرهنگی و ساختارهای اجتماعی و انسانشناسی به فرهنگهای بومی و سنتی توجه دارد.
علاوه بر این، جامعهشناسی با تاریخ، جغرافیا، حقوق، فلسفه و زیستشناسی هم مرتبط است. این ارتباطها به درک بهتر و یافتن راهحلهای جدید برای مسائل اجتماعی کمک میکنند.
علاوه برمواردی که دوستان به خوبی مطرح فرمودندجا داردبه ارتباط بسیارمهم وبنیادین بین فلسفه وجامعه شناسی تاکیدکنم که به نظربنده ارتباطی بسیار اساسی و جدانشدنی دارند.
اصطلاح «جامعهشناسی» اولین بار در سال ۱۷۸۰ توسط مقالهنویس فرانسوی، 'امانوئل ژوزف سیس(۳ می ۱۷۴۸–۲۰ ژوئن ۱۸۳۶) در یک دستنوشته منتشر نشده ابداع شد. یکی از علوم اجتماعی است که بر بررسی جامعه، رفتار اجتماعی انسان، الگوهای مناسبات اجتماعی، رابطه اجتماعی و جنبههایی از فرهنگ مرتبط با زندگی روزمره تمرکز دارد. جامعهشناسان پژوهشهایی را انجام میدهند که ممکن است مستقیماً برای رفاه و سیاست اجتماعی اِعمال شود، برخی دیگر عمدتاً بر اصلاح نظری درک فرآیندهای اجتماعی و روش پدیدارشناسی تمرکز میکنند. موضوع میتواند از تحلیلهای سطح جامعهشناسی خرد (یعنی تعامل فردی و عاملیت) تا تحلیلهای سطح جامعهشناسی کلان جامعه (یعنی نظام اجتماعی و ساختار اجتماعی) سیر نماید. کانونهای سنتی جامعهشناسی عبارتند از: قشربندی اجتماعی، طبقه اجتماعی، تحرک اجتماعی، جامعهشناسی دین، سکولارسازی، جامعهشناسی حقوق، جنس، جنسیت و انحرافات. از آنجایی که همه حوزههای فعالیت انسانی تحت تأثیر تعامل متقابل ساختار اجتماعی با عاملیت فردی است، جامعهشناسی به تدریج تمرکز خود را به موضوع و نهادهای دیگر، مانند جامعهشناسی سلامت و بیماری و جامعهشناسی پزشکی؛ جامعهشناسی اقتصادی؛ جامعهشناسی نظامی؛ جامعهشناسی مجازات و نظامهای نظریه کنترل (جامعهشناسی)؛ جامعهشناسی اینترنت؛ جامعهشناسی آموزش و پرورش؛ سرمایه اجتماعی؛ و نقش فعالیت اجتماعی در توسعه جامعهشناسی معرفت گسترش داده است.
دامنه یِ روشهای علمی اجتماعی نیز گسترش یافته است، زیرا پژوهش اجتماعی از انواع تکنیکهای پژوهش کیفی و پژوهش کمی استفاده میکند. چرخش زبانی و چرخش فرهنگی اواسط سده بیستم میلادی، به ویژه، بهطور فزایندهای به رویکردهای مختلف تفسیری، هرمنوتیک و فلسفیمنجر شده است. برای تحلیل در سده بیست و یکم، جامعه شاهد ظهور تکنیکهای جدید جامعهشناسی تحلیلی، جامعهشناسی ریاضی و جامعهشناسی محاسباتی مانند مدلسازی عامل بنیان و شبکه اجتماعی تجزیه و تحلیل بود. پژوهشهای اجتماعی در صنایع و بخشهای مختلف زندگی، مانند سیاستمداران و قانونگذاران؛ آموزگاران؛ برنامهریزان؛ کارمندان؛ توسعهدهندگان؛ بازرگانان و مدیران؛ مددکاران اجتماعی؛ سازمانهای غیردولتی؛ و سازمانهای غیرانتفاعی و همچنین افراد علاقهمند به حل و فصل مسائل اجتماعی بهطور کلی نفوذ دارد. به این ترتیب، اغلب تلاقی بسیاری بین پژوهشهای اجتماعی، مطالعات بازار و سایر زمینههای آماری وجود دارد.
* باز نشر از سایت ویکیپدیا: 👇
https://fa.wikipedia.org/wiki/جامعهشناسی
علوم اجتماعی، خاصه جامعه شناسی و روانشناسی در تبیین مسائل سیاسی سهم مهمی دارند. یافته های این دو علم در زمینه هایی نظیر چگونگی رهبری، مشخصات رهبر، راههای نفوذ در افکار عمومی و تغییر آن و بررسی عواملی که در تثبیت قدرت دولت مؤثر است یا عواملی که باعث تغییر تدریجی یا ناگهانی حکومتهاست، کاربرد جامعه شناسی را در علم سیاست روشن می کند. مطالعات سیاسی نیز در روشن شدن بسیاری از موضوعات که جامعه شناسان همواره به شناخت آنها علاقه دارند، مؤثر بوده است. یکی از مواردی که از تأثیر علم سیاست در علوم اجتماعی حکایت می کند، مطالعات آماری است که نخست به صورت فن توصیف سازمانهای حکومتی و امروزه به عنوان یکی از شیوه های تحقیق در جامعه شناسی به کار می رود. در دوره معاصر، تأسیس سازمانهایی نظیر بنیاد ملی علوم سیاسی در فرانسه یا مؤسسات مطالعات افکار عمومی در ایالات متحده آمریکا که در آن علاوه بر متخصصان علم سیاست، جامعه شناسان، علمای آمار و روانشناسان اجتماعی همکاری دارند، دلیلی بر لزوم حفظ ارتباط علوم اخیر با علم سیاست است.
تأثیر جامعه شناسی بر مطالعات سیاسی به دلیل توجه دانشمندان سیاسی از مطالعه جنبه های صوری نظامهای سیاسی به رفتارهای سیاسی و نیز کوشش برای تبیین و تعمیم علمی، تأثیری قابل ملاحظه است. تأثیر جامعه شناسی بر سیاست نسبت به گذشته چشمگیر بوده است. طی سالهای اخیر علم سیاست الگوهای تبیینی را مستقیماً از جامعه شناسی گرفته و در کل می توان گفت که روند علم سیاست، برخلاف اقتصاد، در بسیاری از حوزه های تحقیق به سوی اتحاد با جامعه شناسی پیش رفته است.
بر همین اساس است که برخی از دانشمندان، علم سیاست را شاخه ای از جامعه شناسی دانسته اند و جامعه شناسی سیاسی و علم سیاست را مترادف می دانند.
* باز نشر از سایت: 👇