پرسش خود را بپرسید
١٦,٠٠٠ تومان پاداش این پرسش تعلق گرفت به

کلمه ی معادل برای staying dedicated to a person, project, or idea

تاریخ
١ سال پیش
بازدید
٤٨١

کلمه ی معادل برای 

staying dedicated to a person, project, or idea 

٢,٥٠٤
طلایی
٠
نقره‌ای
١
برنزی
١٣٠

١٠ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

با توجه به افق معنایی و معادل مد نظر شما ،  واژگان زیر را به ترتیب  تناسب  ( از بالا به پایین ) عنوان کرده ام :

۱. نزدیک و مناسب ترین معادل   که جوهرهٔ تعهد و وفاداری را به خوبی بیان می‌کند.

Commitment

۲. دومین معادل  آنگاه که بحث بر سر  روابط بین فرد و سازمان است.

Loyalty

۳.  سومین معادل که  غالباً برای بیان تعهد عمیق و تقریباً محترمانه استفاده می‌شود، مناسب برای  حوزه های شخصی  و  گاهی  برای  حوزه های  حرفه ای و تخصصی.

Devotion

۴. چهارمین معادل  شدت وفاداری و حمایت را نشان می‌دهد، اغلب مباحت رسمی  استفاده می‌شود.

Allegiance

۵. پنجمین معادل به پایبندی محکم به مجموعه‌ای از اصول یا برنامه ها  اشاره دارد، مناسب برای پروژه‌ها و ایده‌ها.

Adherence

۶. ششمین معادل  دلالت بر وفاداری و دقت در انجام عمل دارد؛ اغلب در زمینه‌های شخصی و اخلاقی استفاده می‌شود.

Fidelity

۷. هفتمین معادل بر جنبهٔ پایداری تعهد تمرکز دارد، مفید برای پروژه‌ها و موقعیت‌های چالش‌برانگیز.

Perseverance

۸.  هشتمین معادل که مشابه معادل های ۲و ۶ است. اغلب در روابط  تعهدات شخصی و زناشویی استفاده می‌شود.

Faithfulness

۹. نهمین معادل صلابت و قاطعیت در   تعهد را بیان می‌کند، قابل استفاده در زمینه‌های مختلف.

Steadfastness

۱۰. دهمین معادل  برخلاف معادل های فوق چندان بیانگر  معنای یادشده نیست، اما می‌تواند نشان‌دهندهٔ   تعهد شخصی یا عاطفی باشد.

Attachment
٤٣٩,٨١٦
طلایی
٥٠
نقره‌ای
٤,٢٠٢
برنزی
٨,٧٨٩
تاریخ
١ سال پیش

خود رو وقف چیزی یا کسی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش

این جمله یعنی اینکه آدم پای یه چیزی وایسه و ولش نکنه. مثلاً:

  1. وقتی قول میدی به دوستت کمک کنی، تا آخرش کمکش میکنی و جا نمیزنی.
  2. یا مثلاً یه پروژه درسی داری، حتی اگه سخت باشه، تا تمومش نکردی بیخیالش نمیشی.
  3. یا اینکه یه فکر خوب به ذهنت میرسه و هی روش کار میکنی تا بالاخره عملیش کنی.

خلاصه یعنی اینکه وقتی به یه چیزی یا کسی متعهد میشی، تا تهش میری و ولش نمیکنی، حتی اگه سخت باشه.

حالا کلمه انگلیسی که این مفهوم رو خیلی خوب میرسونه، میشه:

"Commitment"

این کلمه دقیقاً همین معنی رو میده. یعنی تعهد داشتن و پایبند موندن به یه چیزی یا کسی. مثلاً میگن "He showed great commitment to the project" یعنی "اون تعهد زیادی به پروژه نشون داد" یا  "حسابی پای پروژه وایساد".

١٦,٨١٨
طلایی
٣
نقره‌ای
٧٦
برنزی
٩٣
تاریخ
١ سال پیش

وقت شما بخیر 

Dedicated: متعهد بودن / وفادار بودن / اختصاص دادن/ 

و در معناهای دیگر به معنای نام بردن/ اهدا کردن / نامزد کردن ( مثل نامزد کردن/ شدن برای جوایز مختلف و ...) 

1. devote (time or effort) to a particular task or purpose.

Synonym: devote, commit

۱. اختصاص دادن ( زمان و تلاش) به وظیفه یا هدفی خاص 

2. devote (something) to a particular subject.

۲. اختصاص دادن چیزی به هدفی خاص

3. cite or nominate (a book or other artistic work) as being issued or performed in someone's honour.

Synonym:  inscribe, address,name, assign, offer

۳.نام بردن/ ذکر کردن یا نامزد کردن( کتاب یا دیگر کارهای هنری)که به افتخار شخصی چاپ یا اجرا / انجام شده

بنابراین ،

staying dedicated to a person, project, or idea

یعنی وفادار ماندن / متعهد ماندن به یک شخص، پروژه یا ایده

تاریخ
١ سال پیش

assign, allocate, devote, appropriate, earmark, dedicate. 

تاریخ
١ سال پیش

ظرفیت دیدن تصویر بزرگ در یک سازمان»

١٨
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٠
تاریخ
١ سال پیش

Commitment 

Sacrifice  

٨٥,٨٧٤
طلایی
١٦
نقره‌ای
١٨٤
برنزی
٤٠٠
تاریخ
١ سال پیش

Having commitment to someone, plan or idea.

-
١ سال پیش

معنی جمله
وفاداری و جانفشانی برای کسی ، برنامه، پروژه یا عقیده ای.

-
١ سال پیش

Faithful:

وفاداری

متعهد ماندن

معانی بیشتر ببینید:

https://abadis.ir/entofa/faithful/

١٧,١١٨
طلایی
٩
نقره‌ای
٥٠٦
برنزی
١١٤
تاریخ
١ سال پیش

تعهد _  پایبندی‌. 

٢٥٤
طلایی
٠
نقره‌ای
٤
برنزی
١
تاریخ
١ سال پیش

بنظرم، پاسخ شما، کلمه"Commitment "  هست. 

از کلمات "Devotion"  و "Loyalty" هم میشه استفاده کرد.

٨١,٣٣٥
طلایی
١١٧
نقره‌ای
٨٠٧
برنزی
١,٠٧٩
تاریخ
١ سال پیش

پاسخ شما