این متن بیان کننده ی کدام خطای منطقی و سوگیری است ؟
تمرکز بر روی افراد، کسبوکارها و استراتژیهای موفق است؛ ولی افراد یا فعالیتهایی که شکست خوردهاند، نادیده گرفته میشوند و به چشم نمیآیند. بهعنوان مثال، در جنگ جهانی دوم، نیروهای متفقین همیشه نقشه هواپیماهایی را که از شلیکها سالم مانده بودند، بررسی میکردند.
٧ پاسخ
متن فوق بیانگر دو خطای منطقی و سوءگیری است:
۱. سوءگیری در مورد بازماندگان : می توان گفت اشتباهی منطقی است ، نه یک جانبداری غیر منطقی، که در آن عمدتا تمرکز بر روی اشخاص یا اشیائی است که حاوی کفایت و استعداد کافی برای انجام فرایند یا عملیاتی از پیش انتخاب شده اند. در این مورد آنانی (اشخاص/اشیا) که فاقد کفایت مورد نظر هستند نادیده انگاشته می شوند. در مثال ارائه شده ، نیروهای متفقین هواپیماهایی را که از آتش پدافند دشمن ایمن و سالم رجعت کرده بودند (بازماندگان) را بررسی می کردند، اما رغبت و علاقه ای به تحلیل دلایل سرنگونی هواپیماهایی سرنگون شده (غیربازماندگان/مشمولین تلفات) نداشتند. هرچند دسترسی به هواپیماهای مزبور که لاشه شان در خاک دشمن بود امری بغرنج و بعضا محال به نظر می رسید.
۲. تعصب در انتخاب: آنگاه که نمونهای که برای تجزیه و تحلیل بکار گرفته می شود، نماینده جمعیت کلی (کلان) نباشد؛ با این نوع سوءگیری مواجهه می شویم. در مثال شما، هواپیماهایی بررسی شده (آنهایی که از خط آتش دشمن به سلامت بازگشتند)بسا و چندا نماینده همه هواپیماها (شامل آنهایی که به سلامتی برنگشتند و هواپیماهایی که سالم برگشته اما به هر دلیلی بررسی نشده اند) نباشد.
به طور خلاصه:
- اشتباه منطقی: بازماندگان
- تعصب: تعصب انتخاب
این متن درباره یه اشتباه فکری بزرگه که آدمها گاهی مرتکب میشن. اسم این اشتباه "سوگیری بازماندگان" یا به زبون سادهتر "اشتباه نگاه کردن فقط به برندهها" هست.
فکرش رو بکن مثل یه بازی فوتبال تو مدرسه. اگه فقط به تیمی که برنده شده نگاه کنیم و فکر کنیم اونا همیشه بهترین بازیکنها رو دارن، اشتباهه! چون ممکنه تیمی که باخته هم بازیکنهای خوبی داشته باشه، اما ما اونا رو نادیده میگیریم.
یا مثلاً فرض کن یه مسابقه نقاشی داریم. اگه فقط به نقاشیهای برنده نگاه کنیم و بگیم "فقط اینجوری باید نقاشی کشید"، اشتباهه! چون ممکنه نقاشیهای خوب دیگهای هم بوده باشن که برنده نشدن.
تو مثال جنگی که زده، میگه سربازها فقط به هواپیماهایی که سالم برگشتن نگاه میکردن. این اشتباهه! چون اونهایی که برنگشتن هم مهم بودن و باید بهشون توجه میشد.
خلاصه اینکه، این اشتباه میگه ما نباید فقط به چیزهای موفق نگاه کنیم. باید به اونهایی که موفق نشدن هم توجه کنیم تا بتونیم درسهای خوبی یاد بگیریم!
سوگیری بازماندگی
این متن نمایانگر خطای منطقی به نام "سوگیری مثبت" (Positive Bias) است. در این نوع سوگیری، تمرکز بیش از حد بر روی موفقیتها، افرطی و یا وضوح بالایی دارد، در حالی که شکستها و ناکامیها نادیده گرفته میشوند و به چشم نمیآیند.
### توضیحات بیشتر:
1. **تمرکز بر موفقیتها**: این نوع سوگیری باعث میشود که فقط بخشهای مثبت و پیروزیهای موفقیتآمیز یک پروژه، فعالیت یا وضعیت مورد توجه قرار گیرند و شکستها یا ناکامیها کنار گذاشته شوند.
2. **نادیده گرفتن شکستها**: در این حالت، مانند مثال ارائه شده در جنگ جهانی دوم، که نیروهای متفقین فقط روی هواپیماهایی که از شلیکها سالم باقی مانده بودند تمرکز داشتند، شکستها و اتفاقات منفی کنار گذاشته میشوند و نادیده گرفته میشوند.
3. **پتانسیل برای ارزیابی نادرست**: این سوگیری میتواند باعث ارزیابی نادرست و ناکامی در تحلیل و برنامهریزی در آینده شود، زیرا تمرکز فقط بر روی جنبههای مثبت، از بررسی دقیق و کامل وضعیت جلوگیری میکند.
### راهکار:
برای جلوگیری از این خطای منطقی، مهم است که همواره به طور موازی با موفقیتها، شکستها و ناکامیها را نیز به دقت مورد بررسی قرار داده و آنها را به عنوان یک بخش از فرآیند یادگیری و بهبود مدنظر قرار دهیم. این کار میتواند به توسعه و بهبود مستمر فرد و سازمان کمک کند و از تحلیلهای نادرست به دلیل سوگیریهای احتمالی جلوگیری کند.
سوگیری بازماندگی/سوگیری بقا/سوگیری دوام نگری ( انگلیسی: Survivorship bias )
نوعی خطای منطقی است که با تمرکز بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرایند گزینش گذر کرده اند و نادیده گرفتن مواردی که از آن فرایند گذر نکرده اند ولی معمولاً به چشم نمی آیند، رخ می دهد. این سوگیری می تواند منجر به نتیجه گیری های غلط از چندین روش مختلف شود. در این نوع از سوگیری ذهن فقط نمونه های زنده و موفق را در نظر می گیرد و در نتیجه در داوری موقعیت خطا می کند.
سوگیری بازماندگی می تواند منجر به باورهای بسیار خوش بینانه شود چون شکست ها نادیده گرفته می شوند، مانند زمانی که شرکت هایی که دیگر وجود ندارند از تجزیه و تحلیل عملکرد مالی حذف می شوند. در زیر نمونه هایی از این موارد ذکر شده است.
برای اطلاعات بیشتر ببینید:
https://abadis.ir/fatofa/سوگیری-بازماندگی/متنی که ارائه دادید نمونه ای از سوگیری بقای نمونه(survivorship Bias)است. این سوگیری زمانی رخ میدهد که تنها بر روی افراد یا مواردی که به موفقیت رسیدهاند تمرکز میشود و افراد یا مواردی که شکست خوردهاند نادیده گرفته میشوند. در مثالی که ذکر کردید، نیروهای متفقین تنها هواپیماهایی را که از مأموریتها بازگشته و سالم مانده بودند مورد بررسی قرار میدادند، در حالی که هواپیماهایی که سقوط کرده بودند و بازنگشته بودند، در این بررسیها شرکت نداشتند. این امر میتواند منجر به تحلیلها و نتیجه گیریهای نادرست شود، زیرا تجربیات و داده های مربوط به شکستها نادیده گرفته میشوند و تصویری ناقص از واقعیت ارائه میدهند. این سوگیری میتواند در تصمیم گیریها، استدلالها و ارزیابیهای ما تأثیر بگذارد و به خطاهای شناختی منجر شود .
این متن بیانگر خطای منطقی و سوگیری شناختی زیر است:
سوگیری بازماندگان (یا سوگیری دوامنگری) یا خطای بقا (Survivorship Bias): نوعی خطای منطقی است که با تمرکز بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرایند گزینش گذر کرده اند و نادیده گرفتن مواردی که از آن فرایند گذر نکرده اند ولی معمولاً به چشم نمیآیند، رخ میدهد. این سوگیری میتواند منجر به نتیجهگیریهای غلط از چندین روش مختلف شود. در این نوع از سوگیری، ذهن فقط نمونههای زنده و موفق را در نظر میگیرد و در نتیجه در داوری موقعیت خطا میکند. سوگیری بازماندگی میتواند منجر به باورهای بسیار خوشبینانه شود چون شکستها نادیده گرفته میشوند، مانند زمانی که شرکتهایی که دیگر وجود ندارند از تجزیه و تحلیل عملکرد مالی حذف میشوند.
مثال نقشه هواپیماهایی که در جنگ جهانی دوم سالم ماندهاند، نشان میدهد که بررسی این هواپیماها میتواند به نتیجهگیریهای اشتباه منجر شود، زیرا هواپیماهای نابودشده که اطلاعات ارزشمندی درباره نقاط ضعف دارند، در تحلیل نادیده گرفته شدهاند.