مفهوم "گدایی که بر خاطرش بند نیست به از پادشاهی که خرسند نیست"
٣ پاسخ
مفهوم این بیت به این شرح است: "گدایی که بر خاطرش بند نیست / به از پادشاهی که خرسند نیست" این بیت تأکید میکند که رضایت و قناعت درونی ارزشمندتر از مقام و ثروت بیرونی است. یعنی گدایی که آزاد از هوسها و وابستگیهای دنیوی است و در دل خود احساس آرامش و رضایت دارد، بهتر از پادشاهی است که با وجود تمام ثروت و قدرت، همچنان ناراضی و ناخرسند است. سعدی با این بیت به ما یادآوری میکند که خوشبختی واقعی در قناعت و رضایت از آنچه داریم نهفته است، نه در دنبال کردن بیپایان ثروت و مقام.
کنایه از آسودگی خیال تنگدست وشب ها مثل پادشاه که فلان وزیر چه،، فلان مال رو،، ووو،،،
به نظر من باید معنای دیگری داشته باشه.
یعنی گدایی که ذهنی آسوده و رها داره (متضاد دربند) که می تونه بدون دغدغه به آرزوهای دست نیافتنی و لذت های هرچند به ظاهر کوچکش فکر کنه، از پادشاهی که به خاطر مسائل زیاد ذهنی (مثل ترس از خیانت، اداره ی مملکت و ...) خرسندی ذهنی نداره و نمی تونه آرام زندگی کنه و به جای آرزومند بودن درگیر حفظ همین چیزی که داره هست، شرایط بهتری داره.