پرسش خود را بپرسید
معنی جمله It was probably the damn mushrooms that set me off
٤ ماه پیش
٦٤
معنی روون برای این جمله میتونید بگید؟
It was probably the damn mushrooms that set me off
٣٢,٤٣٧
١٣
١٥٠
١٨٥
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
اون قارچای لعنتی بودن شاید
که منو به خنده انداختن / منو از خنده منفجر کردن
بخاطر اون قارچای لعنتی بود شاید
که من به خنده افتادم/ از خنده منفجر شدم
_ ؟؟
٤,١٧٠
١
٢٨
١٩
٤ ماه پیش
ای کاش کل پاراگراف رو می نوشتین تا مشخص باشه که کدوم معنی فعل دو کلمه ای set off مدنظر هست.
معنی جمله:احتمالا قارچ های لعنتی بودند که مرا عصبانی کردند.
معانی Set off:
۱. شروع یک سفر
۲ . به صدا درآوردن آلارم
۳ . کسی را خنداندن یا شروع به صحبت کردن
۴. کسی را عصبانی کردن
۵. منفجر کردن
١١,٦٨٩
٩
١٨٣
٦٧
٤ ماه پیش