واژه کال به معنای نارسیده فارسی است؟یا از ترکی وارد شده است؟
واژه کال به معنای نرسیده ترکی است یا فارسی؟؟ و اینکه معنای این واژه واقعا چیست؟ و از چه چیزی مشتق شده است؟
٤ پاسخ
درود
نمیتوان گفت در کوچگاههای ترکان میوه نبوده، این کوچگاهها تا سرزمینهای آریایینشین و پرمیوهای مانند آسیای میانه هم کشیده میشد بهویژه پس از پایان شاهنشاهی ساسانی و نبود نیروی پیشگیرنده در بخشهای خاوری ایران، کوچروهای ترک به این سرزمینها که آبوهوای بهتری داشتند راه یافتند و کمکم پهنهی آسیای میانه و بعدها آذربایگان هم ترکزبان شد هرچند از نگاه نژادی مردمان فرارودان یا آسیای میانه آمیزهای آریایی-ترک هستند بهویژه ازبکستان، ولی در آذربایگان چیرگی با تبار ایرانیست.
در این پیوندهای فرهنگی و نژادی که انجام میپذیرفت کمبودهای واژهای هر زبان هم با وامواژه از زبان دیگر برطرف میشد، کشاورزی و باغداری، پیشهی یکجانشینان ایرانی بود پس بهناگزیر واژههای کاربردی در این زمینهها نیز از زبانهای ایرانی مانند سغدی یا آذری به ترکی درون شدهاند واژههایی مانند میوه، سبزی، نامهای میوهها و سبزیها، ابزار کشاورزی و ... از آن میان همین واژهی کال.
کال در زبان کردی هم اکنون دومعنی داره یکی نارس که رایج تر هست و یکی کم رنگ
البته در زبان ترکی هم به جای نرسیده از کال استفاده میشه
این کلمه فارسی قدیم می باشد.
زبان کردی با زبان فارسی قدیم خیلی نزدیک است.
این کلمه، یک صفت و کاملا فارسی است.
برای یافتن پاسخ درست برای چنین پرسش هایی فقط به فرهنگهای لغت فارسی به فارسی معتبر مثل: دهخدا، عمید،معین و ... مراجعه کنید.
کال واژه ای فارسی است که معنای میوه نارس و خام می دهد و به خربزه نارس کالک می گویند
در اقلیم ترکستان میوه وجود نداشته که معنایی برای این واژه داشته باشند .
چرا پس ترکها واژه برابر با میوه ندارند؟
چرا تاریخدانان ترک می گویند به دلیل کوچ متوالی و دسترسی نداشتن به آب کاشتن درخت و پرورش ماکیان برای ترکها نا ممکن بوده است؟
میوه آلو فارسی است و در فارسی میانه وجود داشته است
Alıç
~ Fa ālūçe آلوچه [küç. ] küçük erik, alıç << OFa alūg a.
اینکه مردم کوچ نشین کمتر از مردم ده نشین کشاورزی میکنند کاملا درست هست و این هم فقط مختص ترکها نیست بلکه مثلا در زمان هخامنشیان از ده طایفه پارسی چهارتاشون چادر نشین بودند . اینکه خود کلمه میوه معادل ترکی نداره دلیل خوبی نیست همونطور که حبوبات کلمه عربی است واین دلیل بر نبود حبوبات در ایران نیست .
راجب آلو هم باید بگم که ( ( آل ) ) در ترکی به معنی سرخ است و علاوه بر آلو و مشتقاتش در بعضی میوه های دیگر هم استفاده میشود مثلا " آلما " که به معنی سیب است ولی اگر شما میگید که فارسی هست قبول
این حرفی رو که شما زدید رو میشود به مغولستان نسبت داد نه به ترکستان ، من بخاطر حرف های این موج نادان هایی که ترک رو با مغولی یکی میدانند صد ها کلمه ترکی رو با مغولی از طریق دیکشنری مقایسه کردم ، کوچکترین شباهتی در کلمات دیده نمیشد ، تنها کلمات مشابهی که دیده میشد همین اسامی میوه ها و کلمات بین فرهنگی بود و این گواه این هست که ترک ها میوه و کشاورزی داشتند.
مناطق آسیای میانه به مراتب از صحرا های عربستان حاصلخیز تر بود ولی شما هیچوقت راجب اینکه اعراب میوه و کشاورزی نداشتند حرف نمیزنید
رکها در مغولستان می زیسته اند همسر تموچین ترک بود همه تاریخ نویسهای ترک سرزمین پدری خود را مغولستان می نامند و کتیبه اورخون نیز در مغولستان کشف شده است مرحوم کسروی که خود زاده تبریز بود خود را از نژاد ترک نمی دانست بلکه آذری می نامید .
اگر در اقلیم ترکستان میوه وجود نداشته اسامی میوه های ترکی رو از کجا آوردن ؟ در ضمن همین الان هم اسامی بعضی از میوه های در فارسی ترکیست مثل همه میوه هایی که آل و آلو دارند ، در ضمن وقتی از اقلیم ترکستان حرف میزنی لطفا سیبری رو در نظر نگیر ، بیش از هزار سال است بخارا و خوارزم و خجند و ارومچی و کاشغر اقلیم ترک است که صد البته از بیابان های یزد و اصفهان میوه دار تر اند .