مفهوم "جامعه مطلق"

در جامعه‌شناسی، مفهوم "جامعه مطلق" به طور قطعی تعریف نشده و تعابیر مختلفی از آن ارائه شده است.

برخی از تعابیر رایج عبارتند از:

• جامعه‌ای آرمانی و ایده‌آل: در این دیدگاه، جامعه مطلق به عنوان جامعه‌ای کامل و بدون نقص تصور می‌شود که در آن همه افراد از عدالت، رفاه و برابری برخوردارند. این جامعه عاری از هرگونه مشکل و تضاد اجتماعی است و همه افراد در آن به طور کامل آزاد و شاد هستند.
• جامعه‌ای همگن و یکپارچه: در این دیدگاه، جامعه مطلق به عنوان جامعه‌ای تصور می‌شود که در آن همه افراد از نظر فرهنگ، ارزش‌ها، باورها و هویت یکسان هستند. هیچ تنوع یا اختلافی در این جامعه وجود ندارد و همه افراد در یک هدف مشترک متحد هستند.
• جامعه‌ای تحت کنترل کامل: در این دیدگاه، جامعه مطلق به عنوان جامعه‌ای تصور می‌شود که توسط یک قدرت یا ایدئولوژی واحد به طور کامل کنترل می‌شود. در این جامعه، آزادی فردی به شدت محدود است و همه افراد باید از قوانین و هنجارهای دیکته شده توسط قدرت حاکم اطاعت کنند.

مهم است که توجه داشته باشیم که هیچ یک از این تعاریف به طور کامل ماهیت جامعه مطلق را بیان نمی‌کنند. این مفهوم اغلب مبهم و بحث‌برانگیز است و از دیدگاه‌های فلسفی، سیاسی و ایدئولوژیکی مختلف مورد تفسیر قرار می‌گیرد.

• توماس مور: در کتاب "اتوپیا" (1516) خود، مور جامعه‌ای آرمانی را توصیف می‌کند که در آن بسیاری از مشکلات جامعه خود را حل کرده است.
• ژان ژاک روسو: در کتاب "قرارداد اجتماعی" (1762) خود، روسو به دنبال ایجاد جامعه‌ای عادلانه و مبتنی بر اراده عمومی است.
• کارل مارکس: در آثار خود، مارکس به نقد جامعه سرمایه‌داری و ارائه چشم‌اندازی از جامعه‌ای بدون طبقات می‌پردازد.

مطالعه مفهوم جامعه مطلق می‌تواند به درک بهتر ایده‌های مختلف مربوط به جامعه ایده‌آل، نقش دولت و رابطه بین فرد و جامعه کمک کند. با این حال، به خاطر داشته باشید که این مفهوم پیچیده و چندوجهی است و هیچ پاسخ قطعی برای ماهیت آن وجود ندارد.