پرسش خود را بپرسید
معنی اصطلاح next to no work done در جمله ی زیر
١ ماه پیش
٥٦
When i came back to senses, i realized i d gotten next to no work done here; such a shame
وقتی هوشیار شدم، متوجه شدم که تقریبا هیچ کاری رو اینجا انجام ندادم ، شرم آوره.
اصطلاح next to no همچین معنی می ده؟ ممنون میشم یکی بیشتر توضیح بده
٤,٨٧٨
١
٢
٢١
١ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
Next to no = next to nothing = بسیار اندک، تقریبا هیچی،خیلی کم
٢١٩,٦١٧
٧١
٩٣٨
٩٨٢
١ ماه پیش
https://www. ldoceonline. com/dictionary/next - to - nothing