پرسش خود را بپرسید
معادل فارسی کلمه لاحق
١ سال پیش
٣٠٦
٤ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
درود به شما،پیوسته،پیوند خورده،
٢٧,٧٣٠
٢١
٥٥٧
٢٧٥
١ سال پیش
پیوست. متصل، وصله. پینه. دنباله
٧٢٥
٠
٣
١٤
١ سال پیش
معنای آن «از پی رونده، در رسنده، رسیده، آن که و آنچه در پی چیزی می دود و به آن می رسد» است. از این رو به اسب های تندرو هم «لاحق » می گفتند. این نام برای اسب های تنی چند از معروفان عرب نیز بکار رفته است.
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
بنمایه: دانشنامه اسلامی
٤٨٤
٠
٤
٦
١ سال پیش
درود بر شما؛ به نظرم واژه «پیوسته» ـ به معنی ملحق شده یا وصل شده ـ معادل فارسی مناسبی برای واژه «لاحق» باشد. البته «پیوسته» به معنی دائم هم داریم که با آن متفاوت است.
١,١٥٩
٠
١٤
١٠
١ سال پیش