پرسش خود را بپرسید
معنی اصطلاح to stitch one's lips
١٠ ماه پیش
١٢٦
مثال)
Viscount Hardy, who was tired of his wife’s
constant loud voice, couldn’t retort any more and stitched his lips.
١,٢٩٥
٠
٤
١٧
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
اینجا معنیش «لب فرو بستن» است
٢٩٠
٠
٨
٠
١٠ ماه پیش
فکر کنم لبای طرفو بهم دوخته چون نتونسته سرو صداهاشو تحمل کنه
٩٦
٠
٢
٣
١٠ ماه پیش