پرسش خود را بپرسید
معنی اصطلاح to stitch one's lips
٨ ماه پیش
١١٧
مثال)
Viscount Hardy, who was tired of his wife’s
constant loud voice, couldn’t retort any more and stitched his lips.
١,٢٥٠
٠
٤
١٧
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
اینجا معنیش «لب فرو بستن» است
٢٨٠
٠
٨
٠
٨ ماه پیش
فکر کنم لبای طرفو بهم دوخته چون نتونسته سرو صداهاشو تحمل کنه
٩٦
٠
٢
٣
٨ ماه پیش