پرسش خود را بپرسید
معنی های متفاوت واژه Watch
١ سال پیش
١١٥
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
تماشا کردن، ساعت
He watches TV every evening after school
His watch broke in the accident
I do not have a watch, therefore, I don’t know what time it is
٦٧,٢٨٦
٤٨
٣٦١
٥٩٥
١ سال پیش
ساعت مچی
تماشا کردن
مراقب بودن، مواظب بودن
٣,٣٢٩
١
١٢
٣٩
١ سال پیش