پرسش خود را بپرسید
معنی های متفاوت واژه Watch
١ سال پیش
١٢١
٢ پاسخ
مرتب سازی بر اساس:
تماشا کردن، ساعت
He watches TV every evening after school
His watch broke in the accident
I do not have a watch, therefore, I don’t know what time it is
٦٧,٤١٠
٤٨
٣٦١
٥٩٦
١ سال پیش
ساعت مچی
تماشا کردن
مراقب بودن، مواظب بودن
٣,٣٥٠
١
١٢
٣٩
١ سال پیش