پرسش خود را بپرسید

این جمله همون معنی (دچار سو تفاهم شده) میده ؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
بازدید
١٣٧

دچار سو تفاهم شده

٩٦٦
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
٦١

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

برای بیان "دچار سوء تفاهم شده" در انگلیسی، عبارات و اصطلاحات مختلفی وجود دارد که هر کدام معنای ظریف و کاربرد خاص خود را دارند.

در اینجا چند نمونه از رایج‌ترین عبارات را به همراه توضیحاتی در مورد معنای دقیق و کاربرد آنها ارائه می‌کنم:

Misunderstand:

این عبارت رایج‌ترین و کلی‌ترین معادل برای "دچار سوء تفاهم شده" است. از آن برای بیان اینکه کسی معنای چیزی را به اشتباه درک کرده یا برداشت نادرستی از آن داشته استفاده می‌شود.

Misinterpret:

این عبارت زمانی استفاده می‌شود که کسی معنای چیزی را به طور عمدی یا ناخودآگاه به اشتباه تفسیر کرده باشد.

Mistake:

این کلمه زمانی استفاده می‌شود که کسی در مورد چیزی اشتباه کرده باشد، چه به دلیل سوء تفاهم و چه به دلیل عدم دقت یا دانش کافی.

Get the wrong idea:

این عبارت به طور غیررسمی برای بیان اینکه کسی برداشت نادرستی از چیزی داشته استفاده می‌شود.

Be on the wrong track:

این عبارت به طور غیررسمی برای بیان اینکه کسی در مسیر اشتباه قرار دارد یا به دنبال چیز اشتباهی است استفاده می‌شود.

Jump to conclusions:

این عبارت زمانی استفاده می‌شود که کسی بدون داشتن اطلاعات کافی در مورد چیزی، به سرعت نتیجه‌گیری می‌کند.

Read between the lines:

این عبارت زمانی استفاده می‌شود که کسی معنای پنهان یا ضمنی چیزی را به اشتباه درک کرده باشد.

Take something the wrong way:

این عبارت زمانی استفاده می‌شود که کسی چیزی را به طور شخصی تلقی کند که منظور گوینده این نبوده است.

Have a falling out:

این عبارت به طور غیررسمی برای بیان اینکه دو یا چند نفر به دلیل سوء تفاهم با هم دعوا کرده‌اند یا از هم دلخور شده‌اند استفاده می‌شود.

انتخاب عبارت مناسب به контекست و معنای دقیق مورد نظر شما بستگی دارد.

در اینجا چند مثال از نحوه استفاده از این عبارات در جمله آورده شده است:

  • "I think she misunderstood what I said."

 (فکر کنم منظورم را اشتباه متوجه شد.)

  • "He misinterpreted the instructions and did the task incorrectly." 

(او دستورالعمل‌ها را به اشتباه تفسیر کرد و کار را به طور نادرست انجام داد.)

  • "There was a mistake in the translation, which led to a lot of confusion."

 (در ترجمه اشتباهی وجود داشت که منجر به سوء تفاهم‌های زیادی شد.)

  • "I got the wrong idea about her because of what someone told me." 

(به خاطر چیزی که یکی به من گفت، برداشت نادرستی از او داشتم.)

  • "We were on the wrong track for a while, but we eventually figured it out."

 (مدتی در مسیر اشتباه بودیم، اما در نهایت متوجه شدیم.)

  • "She jumped to conclusions and accused me of something I didn't do."

 (او بدون داشتن اطلاعات کافی نتیجه‌گیری کرد و مرا به کاری که انجام نداده بودم متهم کرد.)

  • "I think you're reading between the lines. I didn't mean anything by that."

 (فکر کنم منظورم را اشتباه متوجه شدی. منظورم چیز دیگری نبود.)

  • "He took my comment the wrong way and got really upset."

 (او حرفم را به طور شخصی تلقی کرد و خیلی ناراحت شد.)

  • "They had a falling out because of a misunderstanding." 

(آنها به دلیل سوء تفاهمی با هم دعوا کردند.)


علاوه بر این عبارات، اصطلاحات و کلمات دیگری نیز وجود دارند که می‌توان از آنها برای بیان "دچار سوء تفاهم شده" در انگلیسی استفاده کرد، مانند:

  • Misconception:

 برداشت نادرست، سوء تفاهم

  • Misapprehension: 

سوء برداشت، سوء تفاهم

  • Confusion:

 آشفتگی، سردرگمی

  • Misunderstanding:

 سوء تفاهم، عدم درک متقابل

  • Error:

 اشتباه، خطا

٣,٠٤٨
طلایی
٢
نقره‌ای
٥٣
برنزی
١٧
تاریخ
٧ ماه پیش

پاسخ شما