پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی => زبان فارسی => شعر)
در این بیت، منظور از ((خود))، کسی است که غیبت میکند یا کسی است که غیبت را میشنود؟ ((که یاد کسان پیش من بد مکن مرا بدگمان در حق خود مکن))
معنی و مفهوم این بیت چیست؟ کد واژه مهم : می ، سالک ، منزل ها
« به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید / که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها » الف) شیخ را بردند تا دیر مغان / آمدند آنجا مریدان در فغان ب) چو نهاد آن شیخ بر زنار دست /جمله را زنار می بایست بست ج) ما باده زیر خرقه نه امروز می خوریم/صد بار پیر میکده این ماجرا شنید د) این راه را نهایت صورت کجا توان بست/ کش صد سال منزل بیش است در بدایت
این بیت را معنی کنید، متشکرم: ((ازین دست کو برگ رز میخورد عجب دارم ار شب به پایان برد))
« مرا مگوی که خاموش باش و دم درکش. که در چمن نتوان یافت مرغ را خاموش » الف)فراموش کردن ب) صبور بودن ج) بی قراری کردن د ) سکوت کردن
معنی آخرین بیت از این ابیات چیست؟ «الا ای که بر خاکِ ما بگذری به خاکِ عزیزان که یاد آوری که گر خاک شد سعدی، او را چه غم؟ که در زندگی خاک بودهست هم به بیچارگی تن فرا خاک داد وگر گِردِ عالم ...
در این بیت شعر «هم» یعنی چه؟ «یکی زان دو میگفت با دیگری که هم روز محشر بود داوری».
این دو بیت شعر از کیست؟ «خوش گفت آن معلم دانا که ای پسر در علم و فضل و حکمت و دانش مفید باش ور نیست مستعد افادت وجود تو باری میان اهل هنر مستفید باش»
سلام. معنای «سر از کوی صورت به معنی کشید» چیست؟ متشکرم. «سر از کوی صورت به معنی کشید، قلم بر سر حرف دعوی کشید.»
« از بحر دفع غم به کسی گر بری پناه. هم غم به جای ماند و هم آبرو رود » الف) به دست من و توست نیک اختری. اگر بد نجویم نیک اختریم. ب) آدمی گرچه بر زمانه مهست. ز آدمی خام دیو پخته بهست. ج) دست طمع چو پیش دیگران دراز می کنی. پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش. د) به دشمن رسد آنچه باشد به گنج. بده تا روانت باشد به گنج.