پرسشها با دستهبندی (زبان فارسی)
صید دل از این وادی، دارد سر آزادی امید که صیادی، بازش به کمین بادا! اغیار همی پویند، تا پیش منت جویند حرفی به گمان گویند، ای کاش یقین بادا! افزود دگر امشب، زخم دل من زان لب زان بیشترک یا رب، آن لب نمکین بادا! دی کآن مه موزون رفت، دلخون شده در خون رفت دین از پی دل چون رفت، جان پیرو دین بادا! ✏ «آذر بیگدلی»
تا باغ همی رفتم، هر روز ببوی گل گم شد در باغ امروز، از بوی کسی ما را! ✏ «آذر بیگدلی»
گویند که: فردا شب باشد شب عید، اما امشب بگمان افگند، ابروی کسی ما را! ✏ «آذر بیگدلی»
معنی (برای رسیدن به قرب وجودیت باید شیداییه وجودیتت رو حس، درک و پیدا کنی)
ما به دنبال جمع آوری واژگانی چون تاسیان ، ژیان و اینها هستیم که به نوعی یک حالت هیجانی را وصیف می کنند! ممنون میشم ما را یاری کنید.
دربیت زیر چه آرایه هایی دیده می شود ؟ جهان سست است وبی بنیاد ازاین فرهاد کش فریاد که کرد افسون ونیرنگش ملول ازجان شیرینم
دوستان به زبان کردی نازارگم خوصت د ژیانم یعنی چی؟
کسی میدونه برکه تو کوردی(مخصوصا کوردی سورانی) چی میشه؟
اسم کاوه یعنی چه بجز کاوه آهنگر؟