I am flying, فلایینگ ، فلایت flight که یعنی پرواز ، fly فعل پرواز کردن ( فلای ) دقیقا مثل flytoday, حالا چه لهجه ای رو میشه نوشت ؟ من موقع نوشتن لهجه دارم ؟
ضربالمثل محیط به چمچه پیمودن یعنی بخواید یه کار خیلی بزرگ رو با یه وسیله کوچیک و بیفایده انجام بدید که اصلاً به نتیجه نمیرسه. بین گزینهها، با کفچه به شتر آب دادن (گزینه سوم) دقیقاً همین معنی رو میده و بهترین معادلشه.
📌 اگه منظورتون خود عمل پروازه، همون Flying درسته. 📌 اگه منظورتون بلیط و برنامه پرواز هواپیماست، میشه Flight. گویش و لهجهای هم نداره، فقط تلفظش به لهجه فرق میکنه: توی لهجه بریتیش: /flaɪt/ توی لهجه امریکن هم تقریباً همینه، فقط یکم رُوونتر میگن.
استعاره مکینه در بیت زیر کدام است ؟ « بساط سبزه لگد کوب شد به پای نشاط. ز بس مه عارف و عامی به رقص برجستند » الف) به رقص برجستند ب) عارف و عامی ج) لگد کوب شدن د) پای نشاط
جواب درست گزینه د) پای نشاطه. اینجا نشاط رو طوری آورده که انگار پا داره و میتونه چیزی رو لگدکوب کنه. شما میدونید که نشاط پا نداره؛ پس شاعر ویژگی انسان رو به نشاط داده. این دقیقاً استعاره مکنیهست.
He can do flips and tricks. یعنی چون آکروباته، میتونه پشتک بزنه و حرکات نمایشی انجام بده.
من نمیدونم از کتاب قرآن تا چه حد میشه ازش سوال پرسید ؟ حال چه در این مکان و یا هر مکان دیگه ، که حداقل یه نفر سوال رو درک میکنه حالا اگر جواب داشت ارایه میده و اگر نداشت هیچ ، حال این سوال رو مطرح ک ...
با سلام! باید گفت که هدف عثمان و اطرافیانش از سوزاندن و از بین بردن نسخه های قران در ظاهر، از بین بردن نسخه های متنوع و دستکاری شده آن بود.ولی در باطن اهداف دیگری به غیر از ظاهر آن ر ...
درود بر شما He is an acrobot. He can skillfully perform gymnastic feats
این سؤال یک پاسخ واحد ندارد. تمام کارهایی که یک آکروبات میتواند انجام دهد در پاسخی که با he can شروع میشود، میتواند پاسخ با این سؤال باشد. از جمله: He can … - entertain and thrill audiences ...
the cable developed a fault, while it was being mended it broke , خود کابل که فاعل فعل بعدیش نیست ؟ و یا it broke ( آن شکست ) چه چیزی را شکست ؟ خودش را ؟ این جمله تو کت آدم نمیره ،
در پاسخ به سوال شما باید عرض کنم که کابل به طور غیر مستقیم فاعل است چون (آن)به کابل اشاره دارد، پس در این جمله کابل به طور مستقیم (فاعلِ فعلِ [شکستْ] است.و ذکر کردید (خودش را؟) لازم نیست که حتماً چیز دیگر را شکسته باشه بنابراین وقتی از کابلی فرمودید که در آن جریان وجود داشته، پس فعل میتونه نشون بده که چیزی شکسته، بدون اینکه مفعول داشته باشه یعنی کابل(خودش) را شکست
ملعون مشو چو ضحاک تیری کشی به سناک ظالم به چرخ افلاک افتاد به دستِ اسناک خب ، این شعر از شاعری خرم آبادی هست . پس اسناک زبان لری یا فارسی کهن هست . میشه حدس زد که : ...