دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ فارسی عمید با حرف �� - صفحه 387
زن دوست
زنا
زناج
زنادقه
زنادیق
زنار
زناربند
زنازاده
زناشوهری
زناشویی
زنانگی
زنانه
زناکار
زنبغل
زنبق
زنبلغ
زنبه
زنبور
زنبوره
زنبورک
زنبورک چی
زنبوری
زنبیل
زنبیل باف
زنج
زنجاب
زنجار
زنجبیل
زنجرف
زنجره
زنجرو
زنجفر
زنجه
زنجیدن
زنجیر
زنجیربان
زنجیرگر
زنجیره
زنجیری
زنچک
زنخ
زنخدان
زند
زندان
زندانبان
زندانی
زنداور
زندبار
زندباف
زندخوان
383
384
385
386
387
388
389
390
391
392